آدرس پست الکترونيک [email protected]









چهارشنبه، 29 خرداد ماه 1392 = 19-06 2013

زن شيشه‌ای صاحب خانه را با نانچکو به قتل رساند

جوان شيشه اي که با انگيزه سرقت با نانچکو مردي را کشته بود، صبح روز گذشته با قبول اتهامش به تشريح جنايت پرداخت.
شامگاه ششم ارديبهشت سال 90 ماموران کلانتري 110 شهدا در جريان کشف جسد مردي به نام نادر 50 ساله در خانه اي در خيابان دروديان قرار گرفتند.
با حضور ماموران کلانتري در محل و انجام تحقيقات مقدماتي، برادر مقتول به ماموران گفت: زمانيکه از طريق اعضاي خانواده برادرم اطلاع پيدا کردم که او به خانه نيامده و به تماس تلفن همراه خود نيز پاسخ نمي‌دهد، به خانه پدري مان در خيابان درويان آمدم و پس از ورود به خانه با جنازه دست و پا بسته شده برادرم روبرو شدم.
در ادامه تحقيقات، تعدادي از همسايگان در اظهارات مشابه عنوان داشتند که چند ساعت قبل از کشف جسد، دو نفر به نام‌هاي ابوالفضل 25 ساله معروف به طوطي به همراه زن جواني حدود 22 ساله به نام مريم معروف به مهناز که پيش از اين بارها براي خريد و يا مصرف مواد به اين محل مراجعه داشته اند را، در حال خروج از خانه مشاهده کرده اند.بنا به اطلاعات به دست آمده از تحقيقات ميداني، ابوالفضل و مهناز در زمان خارج شدن از محل جنايت، ابتدا قصد داشته اند تا با استفاده از موتورسيکلت متعلق به مقتول از محل متواري شوند که به علت روشن نشدن موتورسيکلت، با رها کردن موتور در داخل کوچه به صورت پياده و با حالتي بسيار وحشت زده محل را ترک کرده اند.کارآگاهان اداره دهم با شناسايي محل سکونت مهناز و ابوالفضل در خيابان 17 شهريور ـ خيابان شکوفه، در تحقيقات خود متوجه شدند که خانواده اين دو نفر در همسايگي يکديگر بوده و مهناز و ابوالفضل به دليل اعتياد به شيشه و مصرف مشترک مواد با يکديگر ارتباط پيدا کرده اند.سرانجام با پيگيري‌هاي انجام شده در خصوص دستگيري متهمان، کارآگاهان اطلاع پيدا کردند که ابوالفضل در آذرماه سال 91 به اتهام سرقت و خريد فروش موادمخدر دستگير و روانه زندان شده است. بلافاصله هماهنگي لازم انجام و متهم به اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ انتقال داده شد.
با انتقال متهم به اداره دهم و آغاز تحقيقات وي به مشارکت در جنايت اعتراف و با معرفي مهناز به عنوان عامل اصلي جنايت، گفت: از آنجائيکه ديگر پولي براي خريد مواد نداشتيم، تصميم گرفتيم تا به بهانه خريد مواد و در اصل براي سرقت وجوه نقد و مواد مخدر، به خانه مقتول برويم. پس از ورود به داخل خانه، زمانيکه مقتول متوجه قصد و نيت ما شد با يکديگر درگير شديم که بلافاصله من اقدام به زدن اسپري اشک آور به صورت او کرده و در همين زمان با کمک مهناز، دست و پا و دهان مقتول را بسته و در ادامه مهناز با زنجير يک”نانچيکو" که در داخل خانه پيدا کرده بود، اقدام به خفه کردن مقتول کرد. در اين جنايت برادر مهناز به نام محمدرضا نيز حضور داشت.با اعترافات به دست آمده از ابوالفضل و شناسايي مخفيگاه مهناز در خانه يکي از دوستانش واقع در خيابان نبرد شمالي، کارآگاهان موفق به دستگيري و انتقال متهم به اداره دهم شدند. مهناز با تاييد اعترافات امير حسين، در خصوص نحوه ارتکاب جنايت به کارآگاهان گفت: آنقدر زنجير نان چيکو را به دور گردن مقتول نگه داشتم که صورتش سياه شد و ديگر نفس نکشيد.در آخرين عمليات پليس نيز برادر مهناز از سوي ماموران دستگير شد. با اعتراف متهمان و بازسازي صحنه قتل، پرونده با صدور کيفرخواست براي محاکمه به شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد.
صبح روز گذشته جلسه محاکمه متهمان به رياست قاضي عزيزمحمدي و با حضور چهار قاضي مستشار برگزار شد. در ابتدا جلسه، نماينده دادستان با تشريح کيفرخواست گفت: در اين پرونده مهناز 31 ساله متهم به مشارکت در قتل نادر و معاونت در سرقت مقرون به آزار است. ابوالفضل و محمدرضا نيز متهم به معاونت در قتل و مشارکت در سرقت مقرون به آزار هستند. با توجه به محتويات پرونده براي متهمان تقاضاي مجازات قانوني دارم.در ادامه دختران مقتول در جايگاه حاضر شدند و خواستار قصاص قاتل پدرشان شدند.
رئيس دادگاه سپس با تفهيم اتهام به مهناز از او خواست به دفاع از خود بپردازد. مهناز پس از حضور در جايگاه گفت: همسرم به کراک اعتياد داشت و من و او از چند سال قبل جدا از هم زندگي مي‌کنيم اما طلاق نگرفته ايم. من به خاطر مصرف شيشه با ابوالفضل در ارتباط بودم. روز حادثه پيش ابوالفضل بودم که از من خواست براي خريد موادمخدر نزد مقتول برويم. ابتدا پيش نادر رفته و سفارش مقدار زيادي شيشه داديم. بعد هم به بهانه برداشت پول از عابربانک از خانه خارج شديم. چند دقيقه بعد که برگشتيم مقتول به ما شک کرد و در را ابتدا باز نمي‌کرد. ابوالفضل چند بار با او تماس گرفت تا اينکه در را باز کرد. چند دقيقه قبل از ورود به خانه با برادرم تماس گرفتم و از او خواستم خود را به آنجا برساند.وي ادامه داد: بعد از ورود به داخل خانه ابوالفضل و مقتول درگير شدند که با ورود برادرم به خانه دست و پاي مقتول را بسته و با پارچه اي جلوي دهانش را گرفتند. نادر را به داخل اتاق کشاندند و شروع به بازرسي خانه کردند. نادر سروصدا مي‌کرد. من هم براي اينکه او را ساکت کنم يک نانچکو را در خانه پيدا کرده و آن را دور گردن نادر پيچيدم. وقتي به خودم آمدم نادر مرده بود و همراه همدستانم فرار کرديم.
در ادامه ابوالفضل در جايگاه حاضر شد که با قبول اتهامش گفت: براي سرقت موادمخدر به خانه نادر رفتيم. مي‌دانستيم که او موادمخدر زيادي در خانه دارد اما بعد از قتل فقط 6 گرم ترياک و مقداري شيشه پيدا کرديم. قصد ما کشتن نبود. چند روز بعد از قتل به خاطر موادمخدر دستگير شدم که 10 روز قبل از آزادي مرا به اتهام قتل از زندان به اداره آگاهي بردند.محمدرضا آخرين متهمي بود که در جايگاه قرار گرفت. او هم اتهاماتش را پذيرفت و گفت: وقتي به خانه نادر رسيدم او با ابوالفضل درگير بود. من هم به او کمک کردم و از اين سرقت فقط يک رسيور ماهواره به من رسيد.پس از آخرين دفاعيات متهمان قضات دادگاه براي صدور حکم وارد شور شدند.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: