روحانیت نسبتش را با سینما مشخص کند
خبرگزاری مهر: اکبر نبوی از منتقدان و صاحبنظران عرصه سینما که در زمینه مبانی هنر و ریشههای اجتماعی و دینی آن نیز مطالعات و پژوهشهایی دارد درباره ارتباط روحانیت با سینما و نقدهایی که از سوی برخی روحانیون به سینما وارد میشود، توضیح داد.
روحانیت به جای ترشرویی با سینما نسبتش را با این هنر مشخص کند / روحانیون در بسیاری از موضوعات اجتماعی فاقد موضعگیری هستند
موضوعِ سینما، انسان و موقعیتهای انسانی و اجتماعی است. روحانیون باید در عرصه های اجتماعی حضور داشته باشند و به دنبال این حضور، سینماگر باید از روحانی تعریفی اجتماعی که بر اساس کارکردها و کارنامه روحانیون بدست می آید داشته باشد و نه یک سری تعاریف کلیشه ای که نه باورپذیرند و نه با ذات ماموریت و تکلیف دینی روحانیت سازگار است. من از آقایان روحانیون می پرسم: براستی اگر بخواهید حضور اجتماعی موثر و با نشاط خود را تعریف و ترسیم کنید به چند مولفه و شاخص مهم اشاره خواهید کرد؟
یادمان باشد که ما از کسانی سخن می گوییم که خود را مرجع دینی مردم، پاسدار دین و مذهب و تداومدهنده نقش اجتماعی و فرهنگی پیامبر و ائمه معصومین (ع) می دانند.
* پس شما معتقدید که سینما وظایف خود را به درستی و شایستگی انجام میدهد.
- اصلا منظورم این نیست. سینمای ایران در کنار برخورداری و افتخار به چندین و چند فیلم شاخص و بسیار خوب، کوهی از کارهای انجام نداده و دریایی از بی توجهی به موضوعات ملی در برابر خود دارد و به هیچ وجه نمی توان این واقعیتهای تلخ و گزنده را نادیده گرفت. اما حتی در همین شرایط هم سهم خانواده سینما با مجموعه نهادهای مدیریتی دولتی و بخش عمومی در حوزه سینما، قابل برابری نیست. به گمان من باز هم سینما از نهادهای دولتی جلوتر است.
* بازگردیم به موضوع اصلی گفتگو. منظور از برقراری ارتباط بین روحانیون و سینماگران چه نوع ارتباطی است؟
- مهمترین نکته در شکلگیری و برقراری این ارتباط این است که آقایان نخواهند مرتب به ما رهنمود بدهند. به خدا خسته شدهایم از بس هر کس که به سینما میرسد میخواهد به خانواده سینما رهنمود بدهد. ارائه رهنمود باید در اختیار حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب باشد که هم جایگاه حکومتی این کار را دارند و هم صلاحیت و تشخص فردی.
روحانیون (منظورم روحانیون باسواد و فاضل است، نه هر روضهخوان و مداحی) باید با سینماگران ارتباطی منطقی، معرفتی و اعتقادی برقرار کنند و حتی باید از ارتباط عاطفی بسیار خوبی با سه رکن فیلمنامهنویس، تهیهکننده و کارگردان برخوردار باشند. در واقع روحانیت نه به مفهوم مسیحی بلکه به تعبیر واقعی باید نقش پدری ایفا کند. در عمل باید پدر اقشار مختلف جامعه، صنوف و گروه های اجتماعی باشند.
روحانیون برای سینمای ایرانی نه پدری کردهاند نه برادری
با بررسی کارنامه روحانیون نسبت به سینما ملاحظه می شود که نسبت به سینما حتی نقش برادر بزرگتر را هم نداشتهاند. روحانیت جایگاه بالایی در شیعه دارد و این نقش از آنها انتظار می رود.
* یعنی تاکنون روحانیون به حوزه سینما وارد نشدهاند؟
- اگر منظورتان این است که وارد حوزه فیلمسازی نشدهاند، کسی از آنها چنین توقعی ندارد. مهم ترین مساله، مباحث نظری و معرفتی در حوزه سینما و هنر است. همچنین، به چالش کشیدن عرف های به غلط مقدس شده در حوزه مناسبات اجتماعی، فرهنگی و هنری است. متاسفانه ما در سه حوزه یاد شده گرفتار عرف ها و سنت هایی هستیم که به مرور جای دین را گرفته اند و لباس تقدس پوشیده اند. در حالیکه جز قرآن و سنت، هیچ چیز مقدسی در مذهب شیعه وجود ندارد.
تنها آیتالله جوادی آملی و علامه جعفری درباره سینما عمیق نظریهپردازی کردهاند
عرف های اجتماعی، یک روز می توانند باشند و روز دیگر می شود حضورشان را به چالش کشید و آنها را از عرصه زندگی اجتماعی حذف کرد. به هر حال، سینما نیازمند مباحث نظری هنر و سینما است و جا دارد بپرسیم که در این حوزه بسیار مهم و راهبردی، جز آیت الله جوادی آملی (در چند سخنرانی و دیدار با اهل سینما و هنر) و پیشتر مرحوم علامه محمد تقی جعفری، کدام یک از روحانیون می توانند ادعا کنند که به این قلمرو وارد شده اند و سخن و بیانی عمیق و کاربردی داشته اند؟
آقایان حق ندارند دائم بر طبل مطالبات از سینما بکوبند و رهنمودهای فاقد ارزش کاربردی بدهند
علمای بزرگ دامن خود را از اینکه به موضوعات مربوط به هنر و سینما وارد شوند، منزه می دانند. وقتی چنین است، آقایان حق ندارند مرتب بر طبل مطالبات خود از سینما بکوبند و به شکل پیوسته به ارائه رهنمودهایی فاقد ارزشهای کاربردی به سینماگران بپردازند. خانواده سینما از علمای بزرگ انتظارات ویژه ای دارد چرا که آنها به اعتبار جایگاه دینی که دارند وظیفه شان در مقابل سینما و مسایل اجتماعی سنگین تر است.
* به نظر شما دلیل این قطع بودن ارتباط بین روحانیت و سینما چیست؟
- هنوز تکلیف بزرگان حوزههای علمیه نسبت به سینما مشخص نشده است و گویی دیدگاهها نسبت به سینما در نوعی برزخ قرار دارد. چند درصد از مراجع تقلید موضع گیری صریحی در اینباره داشتهاند؟ من به عنوان کسی که مقلد هستم و از یکی از مراجع زنده تقلید می کنم این پرسش را مطرح می کنم. منظور من نظر مراجع نسبت به تولیدات سینما نیست. بلکه همانطور که در آغاز این گفتگو اشاره کردم درباره کلیت سینما و هنر در جمهوری اسلامی ایران است.
* شما معتقدید که روحانیون به سمت سینما نرفتهاند. اما سینماگران چقدر به سمت روحانیون حرکت کرده اند؟
- همان طور که گفتم نقدهای درونی بسیاری به خود سینماگران نیز وارد است. اما در مجموع، میل و رغبت در سینماگران برای بهره بردن از نظرات دینی علما، بیش از شوق علما برای مواجهه با سینماگران است.
روحانیون وظیفه دینی خود را نسبت به سینما انجام ندادهاند
همه عرض من این است که روحانیون وظایف دینی خود را نسبت به سینما انجام نداده اند، در چنین شرایطی چرا اینقدر از سینماگران طلبکارند؟ این وضعیت انسان را به یاد حکایت معلمی می اندازد که فارسی را به طور کامل و صحیح به دانشآموزانش نیاموخته باشد و بعد به آنها دیکته گفته و مدام غلط های آنها را به رخشان بکشد. زمانی که مواجهه مناسب و همراه با مهر و محبت میان سینما و روحانیت وجود ندارد این غلطگیریها منطقی نیست.
خوب است آقایان به یاد داشته باشند که سینما متناسب با بضاعت خود و میدانی که فراروی خود دیده است کارنامه خوبی در حوزه تولیداتی دارد که دغدغههای اعتقادی و معرفتی اش پررنگ تر است.