شنبه، 17 فروردین ماه 1392 = 06-04 2013تحریمها؛ درد دل آچار فرانسه و پیچ گوشتیوبلاگ داستان کوتاه پیچ گوشتی: آچار جان وضع خیلی خرابه تحریمها بدجور رو کار و بار ما تاثیر منفی گذاشته...شنیدی که جلیلی و اشتون دوباره چه عرض کنم صد باره با هم ملاقات کردند و اشتون به جلیلی قول داده که دفعه بعدی برای پیشرفت بیشتر مذاکرات هسته ای چادر بپوشه. آچار فراسه: آره داداش می دونم اینا هم دیگه مخسره شو در اوردن! نمی دونم خبر داری یا نه ولی یه چند وقتیه من دارم بدجور خاک می خورم اوستا انگار با ما قهر کرده یا با نسیه و هزار تا منت ما رو توی دستش می گیره با عصبانیت منو به زمین می کوبه طوریکه چند تا از دنده های تنظیماتم بدجور آب و روغن قاطی کرده... فحش میده به زندگیو عصاب و مصاب نداره و کلا زندگیو بر ما حروم کرده.. پیچ گوشتی: آچار دست رو دل ما نذار که خونه همچین حال و روز من از تو بهتر نیست اینقدر اوضا خرابه که اوستام به جا کار به جا! از من برای باز کردن کمپوت استفاده میکنه و یه ور مارو به کل زده برده و تقریبا بی خاصیت کرده مارو. آچار جون هر چیه زیر سر خامنه ایه یکی نیست بهش بگه که تا کی می خوای نون مردمو می بری رو عصاب مصاب ما راه بری که مثلا بمب اتمی بسازیو پایه های حکومت خودتو محکم و دهن ما رو سرویس کنی؟ !آچار فرانسه: پیچ گوشتی جان بذار یه اعتراف تلخی کنم من دیگه فرانسوی نیستم من تحت تاثیر تحریمها از چین وارد شدم و چون می خواستم جلو برو بچ کم نیارم الکی گفتم من اصل فرانسویم یعنی دهنم سرویس شده با همین یه ذره کاری هم که اوستام ازم میکشه زوارم در میره و اوستا هم با دو سه فحش آبدار منو رو زمین میکوبه خلاصه پیچ گوشتی عزیزم اوضاع بدجور بی ریخته شیطونه میگه برم این پیچ مهره های شل خامنه ای و جنتیو باز کنم تا یه ملت از این جماعت ابله راحت بشن... |