پنجشنبه، 17 اسفند ماه 1391 = 07-03 2013دهها ایرانی، داوطلب سفر بی بازگشت به مریخدر بلندپروازی ایرانیها شکی نیست، این را مستشرقان و گردشگران غربی که به ایران سفر کرده اند بارها در سفرنامههای خود نوشته اند. این بار اما پای سفری بی بازگشت در میان است. سفری جسورانه به سیاره سرخ با بلیتی یک طرفه که 70 ایرانی با داوطلب شدن در پروژه ماجراجویانه «مارس وان» شهامت و اشتیاق ایرانی در شکستن مرزهای رویا و واقعیت را به نمایش گذاشته اند. به گزارش خبرنگار سرویس علمی ایسنا، «باس لنسدروپ»، مدیر ارشد و از موسسان طرح مارس وان (سفر یک طرفه به مریخ) از میزان استقبال ایرانیان از این ماموریت شگفتزده است. وی در گفتوگو با ماهنامه «نجوم» میگوید: در مقایسه با بسیاری از کشورهای جهان که زبان انگلیسی در آنها جایگاه قدرتمندی ندارد، افراد زیادی از ایران با ما تماس گرفتهاند و خواستهاند که در این پروژه داوطلب شوند و به مریخ بروند. دقیقتر بگویم از ایران بیش از 70 نفر پست الکترونیکی زدهاند و آمادگی خود را برای رفتن به مریخ اعلام کردهاند. جالب اینجاست که بدانید ایتالیا فقط 45 داوطلب داشته است. تعداد داوطلبان آلمانی هم از ایرانیها کمتر و 34 نفر بوده است. لنسدورپ در پاسخ به این سوال که ایده سفر یکطرفه به مریخ چگونه در ذهنش شکل گرفته می گوید: سال 1376(1997) وقتی برای اولین بار تصویر مریخنورد را دیدم با خودم گفتم «میخواهم به مریخ بروم.» به دلیلی که نمیدانم چطور با کلمات توضیحش دهم، به محض این که آن تصویر را دیدم تصمیم گرفتم روزی به مریخ بروم و در آن سیاره گشت و گذار کنم. آن موقع دانشجو بودم و بس. 20 سالم بود و شروع کردم به تحقیق دربارهی مریخ و این که فناوری سفر به مریخ چه قدر پیشرفت کرده و به کجا رسیده و این که چقدر هزینه دارد. و البته در کنارش هم تحصیلم را ادامه میدادم و مدتی پروژهی سفر به مریخ را در رایانه رها کردم و سراغش نرفتم. تا این که دو سال پیش دو دانشمند آمریکایی مقالهای در ژورنال کیهان شناسی به چاپ رساندند که از ماموریت و سفری یک طرفه به مریخ می گفت و آن وقت بود که فکر کردم باید دوباره به دنبال این ایده بروم و دربارهی راههای ممکن و جزییات این کار تحقیق کنم و راه حلی برای تامین هزینه و منابع مالی لازم برای این کار بیابم. این شد که با آرنائو، شریکم، نشستیم به بررسی تمام امکانات و راههای ممکن برای انجام این کار و در نهایت به این پروژه رسیدیم که در حال حاضر دائم اجرایش میکنیم و بعد من بخشی از سهام خود را در شرکتی که پیشترها در آن بودم فروختم و مارس وان را راه انداختم. لنسدورپ در پاسخ به این که «خیلیها میپرسند دهها سال طول کشید که ناسا توانست مریخنوردهایی به مریخ بفرستد؛ مسوولان مارس وان چطور میخواهند در مدت زمانی این چنین کوتاه انسان را به سیارهی سرخ بفرستند؟ » گفت: چند دلیل دارد که میتوانند این کار را به سرعت انجام دهند و مهمترین این دلایل این که در این پروژه قرار نیست فناوری بازگشت از مریخ را به دست آورند زیرا کسانی را که به مریخ میفرستند قراراست همان جا بمانند. فقط کافی است فناوری فرستادن و فرود آوردن انسان بر سطح مریخ را داشته باشند و فناوری زنده نگه داشتن آنها را در آن سیاره، که البته این فناوری در حال حاضر وجود دارد. وی معتقد است: سختی ماموریت به مریخی که ناسا و ایسا از آن حرف میزنند، بخش بازگشت از مریخ است نه سفر به مریخ. اما دلیل دوم هم این که این طور نبوده که ما ماموریت سفر به مریخ را طراحی کرده باشیم و بعد ببینیم فناوری مورد نیاز وجود دارد یا نه. بلکه در واقع ما برعکس این عمل کردیم؛ همهی فناوریهای موجود را بررسی کردیم، کنار هم گذاشتیم و در نهایت مثل قطعههای پازل کنار هم چیدیم تا ماموریت مارس وان را طراحی کنیم؛ آن هم با تکیهی صرف بر فناوریهای موجود، اینها دو دلیل اصلی هستند که ما را قادر میسازند این ماموریت را در زمانی این چنین اندک انجام دهیم. مدیر ارشد طرح مارس وان در پاسخ به این سوال نجوم که برخی این پروژه را به خودکشی تشبیه کردهاند و این که داوطلبان را با بلیتی یک طرفه به جایی می فرستند که هیچ چیز زمینی در آن نخواهد بود، امری غیر اخلاقی دانسته اند، گفت: «از وقتی که برای اولین بار ایدهی رفتن به مریخ به سرم زد میخواستم به آن سیاره بروم و همیشه هم میدانستم این سفری یک طرفه خواهد بود؛ چون به خوبی میدانستم که فناوری بازگشت از آن سیاره هنوز وجود ندارد. به همین خاطر به عقیده من، این به هیچ وجه ماموریتی غیر اخلاقی نیست. کار ما در این میان چیست؟ خب البته ما نهایت تلاشمان را انجام میدهیم تا امنیت این سفر را تامین کنیم. همیشه سفر به مریخ ریسک و خطرهای بزرگی دارد و ما سعی میکنیم آن را تا جای ممکن امن کنیم. ضروری است که به تمام کسانی که برای این سفر آموزش میبینند و قرار است به مریخ اعزام شوند بگوییم چه خطرهایی بر سر راهشان جود دارد و از تمام ریسکهایی که به جان میخرند آگاهشان کنیم. باید به آنها بگوییم که احتمال از کار افتادن سامانهی حفظ حیات چه قدر است، یا احتمال این که حباب زیستیشان پاره شود. تمام ریسکها و خطرها را بهشان میگوییم و آن وقت است که «آنها» باید تصمیم بگیرند که میخواهند به این سفر بروند یا نه. تصمیم بر عهدهی آنهاست. مدیر سلامت و پزشکی ما که مسئولیت گزینش افراد را بر عهده دارد پیشتر متخصص قلب بوده است. یکی از بیماران مبتلا به نارسایی قلبی او میخواسته در پروژهی ما شرکت کند و به مریخ اعزام شود و نوربرت به سبب وضع قلب او گفته بود که پیشنهاد میکنم این کار را نکنی؛ چون آنجا محیط سخت و دشواری است و احتمال این که زنده نمانی بسیار زیاد است. اما آن مرد به نوربرت گفته بود: «تو نمیتوانی برای من تعیین تکلیف کنی. زندگی خودم است. اگر بنشینم در خانه و کاری نکنم در آن صورت زندگیام هیچ ارزشی نداشته است.» مردم خودشان تصمیم میگیرند و اگر نخواهند بروند، کسی نمیتواند مجبورشان کند.» وی در بخش دیگری از این گفتوگو در پاسخ به این که پروژههایی مثل مارس 100 نشانمان داده اند که مشکلات زیادی ممکن است در برنامهی اعزام انسان به مریخ رخ دهند؛ چطور میخواهید از پس مشکلات روانی بر بیایید؟ گفت: نوربرت کرافتس، مدیر پزشکی ما، در یکی از برنامه های قبل از مارس 100 همکاری داشته است و به همین خاطر اطلاعات زیادی در این باره دارد. در پروژهی مارس 100 افراد را تکتک انتخاب کرده بودند، نه در قالب یک گروه. پس مهمترین و اولین کاری که میکنیم این است که افراد را تک به تک انتخاب نکنیم. در واقع ابتدا صلاحیت افراد را تک به تک بررسی می کنیم و بعد از جمع این افراد مستقل گروهی تشکیل میدهیم و با کمک روان شناسان و کارشناسان و متخصصانمان این گروهها را طوری سازمان میدهیم که با هم و در میان اعضایشان همکاری مناسبی برقرار باشد. البته همیشه مشکلاتی وجود خواهد داشت، اما مشکلات در گروه و با همکاری اعضا به حداقل میرسند. خیلی مهم است که پیش از اعزام فضانوردانمان به مریخ هشت سال وقت داریم و در این هشت سال هر سه ماه شبیهسازی اقامت در مریخ خواهیم داشت تا بدین ترتیب بینیم چطور گروهها به همکاری و همخوانی با هم و در داخل خود رسیدهاند. وی درباره این که آیا گروهها را بر اساس تفکیک جنسیتی انتخاب میکنید؟ گفت: گروههای ما ترکیب جنسیتی دارند، چون گروههای ترکیبی بازدهی بهتری در شرایط ایزوله دارند تا گروههای تک جنسیتی. اما هنوز نمیدانیم این ترکیب چطور خواهد بود. سعی خواهیم کرد که سهم هر جنسیت در گروه مساوی باشد. یعنی دو مرد و دو زن. اما مهمترین موضوع این است که گروهها از شایستهترین و درستترین افراد تشکیل شده باشند و اهمیت 50 -50 بودن ترکیب جنسیتی در اولویت بعدی قرار میگیرد. باس لنسدروپ در پاسخ به آنهایی که میپرسند چرا این پروژه را اول روی ماه پیاده نکردید، گفت: خب در بخش سوالات متداولمان بخش جامع و کاملی در این باره داریم، اما به طور خلاصه پاسخ میدهم. چند دلیل برای این تصمیم وجود دارد؛ این که ماه جاذبهی کمتری دارد، در ماه آب نیست، ماه نیتروژن ندارد، پس منابع اندکی در ماه در دسترس خواهد بود. ماه اتمسفری هم ندارد و در نتیجه مشکلاتمان با خرده شهاب سنگها در ماه نسبت به مریخ خیلی بیشتر خواهند بود، و روز در ماه برابر است با سی روز زمینی، پس به صفحههای خورشیدی بسیار بزرگ و باتریهای عظیم احتیاج خواهد بود تا از پس شب برآییم. اینها مشکلاتی تکنیکی بودند که در ماه با آنها مواجه خواهیم بود. اما گمان کنم مهمترین دلیل این بود که اگر ما پیشنهاد ماموریت و سفری به ماه داده بودیم حالا شما با من تماس نگرفته بودید. سفر به مریخ حقیقتا چیزی نو و حیرتانگیز است. وی در پاسخ به این که « واکنش کارشناسان و متخصصان فضا به این پروژهی شما چه بوده و این که آیا از آن استقبال کردهاند یا گفتند که ماموریتی تخیلی است و قرار نیست اتفاق بیفتد؟ » گفت: خب، چیزی که ما متوجه شدیم این است که دانشمندان و متخصصانی که میگویند این ماموریت ممکن نیست معمولا در زمینهای حرف میزنند که در تخصصشان نیست. مثلا حقوقدانان فضایی میگویند که ارزش رسانهای این پروژه آن قدر بالا نیست، یا مهندس فضایی میگوید وقتی به مریخ برسید تشعشعات خیلی زیاد خواهد بود. اما وقتی با متخصصان در حوزهی تخصص خودشان حرف میزنید، وضع فرق میکند. از کارشناسان تشعشعات که میپرسید میگویند مطمئنا راه حلی برای این تشعشعات وجود دارد، یا حقوقدانان میگویند که راهی برای عبور از موانع قانونی وجود دارد یا کارشناسان رسانه که میگویند اگر واقعا این کار را بتوانید انجام دهید برای درآمدهای لازم و سرمایهگذاریها مشکلی بر سر راهتان نخواهند بود. اگر به وبگاهمان مراجعه کنید و نظرات کارشناسان و مشاورانی را که با ما همکاری میکنند بخوانید میبینید که مطمئنا این پروژه از لحاظ تکنیکی و اقتصادی قابل اجرا است. البته چالشهای زیادی پیش رو داریم و باید تکتک آنها را حل کنیم، اما مطمئن هستیم که این کار شدنی است. وی در پاسخ به این سوال خواندنی «نجوم» که آیا برای داوطلبان در مریخ امکان بچهدار شدن هم وجود دارد؟ گفت : هنوز نمیدانیم که آیا زنان میتوانند در جاذبه 40 درصد آبستن شوند یا نه؟ تاکنون تحقیقی در این زمینه انجام نشده است، اما احتمالا امکانپذیر باشد. این را هم نمیدانیم که آیا جنین در این جاذبه اندک رشد نرمال خواهد داشت یا نه، اما این را هم کارشناسان ما انتظار دارند و پیشبینی میکنند که رشد نرمال امکانپذیر باشد. بعد از آن، این مساله پیش میآید که آیا میخواهید در مریخ بچهدار شوید یا نه. درست مثل تمام پدرها و مادرها در زمین، داوطلبان در مریخ هم باید تصمیم بگیرند که آیا زمان و مکان مناسب برای بچهدار شدنشان هست یا نه. و وقتی در محیطی بسیار خطرناک مثل سیاره سرخ هستید، با فقط و فقط سه همراه (البته همراهانی بسیار مسوولیتپذیر چون ما اینطور انتخابشان کردهایم) پیشبینی میکنیم با توجه به مسوولیتپذیری و درک بالای آنها از پیچیدگی وضعیت تصمیم بگیرند که آنجا مکان مناسبی برای بچهدار شدن نیست. اما خب زمانی که 20 یا 25 یا 30 نفر در مریخ بودند، شاید زمان آن برسد که کسی تصمیم بگیرد، حالا زمان مناسبی برای بچهدار شدن است. مدیر ارشد طرح مارس وان درباره این که چه زمانی انسانهای مریخی (مقیم مریخ) میتوانند بدون نیاز به ما زندگی کنند؟ گفت: بقا و زندگی کردن دو مفهوم متفاوت هستند. به نظرم خیلی زود، شاید حدود 12 سال بعد، میتوانم تصور کنم که پایگاه مریخ میتواند مدتی طولانی بدون احتیاج به زمین بقا بیابد. اما تا پیش از آنکه رایانههای خودشان ر ا بسازند، یا تمام آن چیزهایی که میخواهند داشته باشند، مثل دارو، تجهیزات پزشکی، سیستمهای سلامت و غیره. به نظرم تا این اتفاق زمان خیلی زیادی مانده است. شاید صد سال تا زمانی که پایگاه مریخ کاملا از زمین مستقل شود. و گفتوگو با «لنسدورپ» با پاسخ به این سوال پایان یافت که «هنوز هم بازگشتی به زمین در کار نخواهد بود؟» وی توضیح داد: مطمئنم که در بلندمدت فناوری بازگشت هم به وجود خواهد آمد؛ اما اولین کسانی که به مریخ رفتهاند آنقدر به آن جاذبهی کم عادت کردهاند که بازگشت به زمین برایشان بسیار دشوار خواهد بود. به همین خاطر است که به داوطلبانمان میگوییم هرگز به زمین باز نخواهید گشت و این سفری یک طرفه به مریخ است. |