مصطفی اقلیما/خبرآنلاین: اگر بخواهيم به يكي ديگر از آسيبهاي اجتماعي بپردازيم، بايد به مساله كودكان خياباني اشاره كرد كه در هر ساعتي از شبانه روز سر چهارراهها يا در كوچه و خيابانها به چشم ميخورند كه يا مشغول فروختن چيزي هستند و يا به تكديگري مشغولند.
با اين كه هميشه از اين صحبت ميشود كه اقداماتي در دست است كه تعداد اين كودكان كاهش يابد اما مساله اينجاست كه پس چرا همچنان اين كودكان بيگناه ديده ميشوند كه به جاي بازي يا تحصيل مشغول كار كردن هستند.
اين مساله مسلما ريشه در مسائل مختلف اجتماعي و فرهنگي دارد و خانوادههايي با فرهنگهاي بالاتر نيازهاي كودكان را در سنين كودكي به رسميت شناخته و به آنها اجازه ميدهند متناسب با سن خود رفتار كنند. اما در عين حال و در كنار اين مسائل، يكي از مهمترين دلايل افزايش كودكان كار و خيابان را ميتوان در فقر دانست.
هنگامي كه تورم به قدري زياد باشد كه خانوادهها با كار كردن اعضاي بزرگتر خانواده از پس هزينههاي سرسامآور زندگي برنيايند، به كار كردن كودكانشان روي ميآورند و آنها را نيز وارد چرخه كار ميكنند.
در شرايطي كه در كشورهاي ديگر كودكان خياباني به كودكاني اطلاق ميشود كه جايي براي زندگي كردن ندارند و از طرف خانوادههايشان رها شدهاند، اما شرايط در كشور ما به گونهاي است كه بسياري از آنها خانواده و محلي براي زندگي دارند اما ناچارند براي كمك كردن به خانوادههايشان و امرار معاش، با كار كردن به آنها كمك كنند.
با توجه به اين مسائل، علاوه بر اين كه بايد در ابعاد كلانتر با انجام اقدامات اقتصادي مناسب، از ميزان تورم كاست و بار سنگين گراني اجناس را از روي دوش خانوادهها برداشت، بايد نهادهايي براي كمك به اين خانوادهها و حمايت كردن از اين كودكان در هر جامعهاي وجود داشته باشد. در كشور ما نيز نهادهايي براي اين امر اختصاص داده شدهاند اما مساله اينجاست كه اين نهادها آنطور كه شايسته است، وظايف خود را انجام نميدهند كه اين خود به مشكلات موجود ميافزايد.
همچنین عواملی چون بالا بودن آمار طلاق و افزایش بزهکاری و دزدی و اعتياد بر افزایش آمار کودکان کار تاثیر دارد و زمانی که آسیبهای اجتماعی رو به افزایش باشد طبیعی است که آمار کودکان کار و خیابان نیز افزایش پیدا میکند.