فرارو- جدیدترین آماری که در مورد شیوع بیماریهای روانی وجود دارد مربوط به 7 سال پیش است. بر اساس آمارهای آن زمان 16 درصد از مردان و 26 درصد از زنان کشور به بیماریهای روانی دچارند. طی سالهای گذشته مطالعات و تحقیقات پراکنده دیگری نیز در این زمینه انجام شده است؛ اما نه به اندازهای که بتوان روی اطلاعات آن به طور علمی استناد کرد. با این حال گفته میشود که آمار بیماریهای روانی به بیش از 35 درصد ارتقا پیدا کرده است.
این امر یکی از دلایلی است که نشان میدهد میزان شیوع اختلالات روانی آنچنان که باید مورد توجه مسؤولان نبوده است. در حالی که در سخن، وزیر بهداشت این موضوع را حرف اول جامعه دانسته و هشدار داده است که باید فکری به حالت سلامت روان جامعه کرد. آن هم در شرایطی که اختلالات سلامت روان موضوعی پیچیده و مورد توجه در دنیاست و بار عمدهای از بیماریهای موجود در دنیا را به خود اختصاص داده است.
چندی است که وزارت بهداشت در تلاش است تا سند ارتقای سلامت روان ایرانیان را تدوین کند. سندی که اطلاعات آن بر اساس مطالعات سال 84 است و شیوع 21 درصدی بیماری روانی در کشور را تأیید میکند. عباسعلی ناصحی، مدیر كل سلامت روان وزارت بهداشت شیوع 21 درصدی بیماریهای روانی را با آمارهای بینالمللی مطابق میداند؛ صرف نظر از این مسئله که آمار 21 درصد مربوط به سالها پیش بوده ولی استانداردهای جهانی به روز هستند.
تهرانیها و زنان بیشتر در معرض اختلالات روانیاند
در سال 1388 تحقیقاتی توسط شهرداری تهران انجام شده است که بر اساس آن شیوع بیماریهای روانی در تهران حدود 34 درصد تخمین زده شده است.
از طرفی اختلالات روانی در زنان به ویژه زنان خانهدار بیشتر از دیگران است. همچنین بازنشستگی نیز یکی از عوامل مهم بروز اختلالات روانی عنوان شده است.
به گفته کارشناسان پایین بودن سن بلوغ جنسی و جسمی در خانمها، استرس زیادی را به آنها تحمیل میکند. ناصحی در اینباره گفته است: «خانمها در مقایسه با مردان نسبت به داروهای ضد افسردگی پاسخ کمتری دارند و عوارض این داروها در زنان بیشتر از مردان است. همچنین تبعیضهای اجتماعی، مسائل ناشی از طلاق، سوء رفتارهای جنسی و مسؤولیتهای شغلی در شیوع افسردگی در زنان موثر است.»
رئیس کرسی یونسکو بر این باور است که ۱۴ درصد از بار بیماریها به خاطر مسائل و مشکلات روانی است. همچنین اختلالات روانی اولین دلیل ناتوانی در کشور محسوب میشوند؛ اختلالات روانی با سن، جسم و موقعیت اجتماعی افراد در رابطه تنگاتنگ است.
بار اختلالات روانی ۵ برابر بیشتر از بودجه آن است
بار اختلالات روانی در كشور ۱۶درصد است، اما بودجه در نظر گرفته شده برای مبارزه و کنترل اختلالات روانی تنها سه درصد است. از این رو کمبود مراكز درمانی و افراد متخصص و مهمتر از همه انگ و تبعیض به مانعی جدی برای دریافت خدمات روانی تبدیل شده است.
مدیرکل دفتر سلامت روانی وزارت بهداشت معتقد است که در مورد پیشگیری از بیماریهای روان دست این وزارتخانه زیاد باز نیست. زیرا مشکلات جسمی از روشهای پیشگیری قاطعی برخوردارند اما پیشگیری از اختلالات روان راحت نیست و نیاز به کار مستمر و پیگیریهای فراوان دارد.
همیشه پای مشکلات اقتصادی در میان است
یک عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران پیش از این وضع سلامت و نشاط اجتماعی را تحتتأثیر عوامل مختلف استرسزا مانند مشکلات اقتصادی، شغلی و آلودگیها نگران کننده توصیف کرده بود.
دکتر جعفر بوالهری با اشاره به شرایط جامعه، وضعیت نشاط اجتماعی را در ایران در مرز هشدار و بحران خوانده و گفته است: «به طور واضح میزان استرس و اضطراب در سطوح فردی، خانوادگی و اجتماعی بالاست و عوامل تهدیدکننده اجتماعی از قبیل مشکلات شغلی، مشکلات اقتصادی، مشکلات حمل و نقل، آلودگیها و غیره به طور روزمره با مردم در تماس هستند و میزان نگرانیهای آنان را افزایش میدهند.»
کارشناسان میگویند باید بپذیریم كه بیماریهای روانی در كشور ما سیر صعودی دارند و هرگونه سیاست یا برنامهای كه ماحصل آن استرس، اضطراب و تنش است؛ انواع بیماریها در حوزه سلامت روان را به وجود میآورد. به دنبال شدت گرفتن اختلالات روانی، خودکشی، قتل و سایر جرایم نیز شدت بیشتری مییابد.
(گزارش فرارو در این زمینه را این جا بخوانید.)
به عبارت دیگر مشکلات اقتصادی و فقر عاملی است که در درجه نخست به اختلالات روحی و روانی از قبیل اضطراب، ناآرامی، تنش، حس انتقامجویی و غیره منجر میشود و در گام بعدی انواع جرایم و آسیبهای اجتماعی را پدید میآورد.
امان الله قرایی در گفتوگو با فرارو، فقدان تفریحات مناسب و شادی و نشاط در جامعه و نیز وجود فقر، بیکاری، طلاق و ... را از جمله عواملی برشمرده است که انفجارهای رفتاری را رقم میزنند. همچنین کارشناسان بر این باورند که با در نظر گرفتن این مطلب که آخرین مطالعات رسمی وزارت بهداشت از شیوع بیماریهای روانی مربوط به 7 سال پیش است، افزایش انواع جرایم و مشکلات رفتاری در سالهای اخیر توجیهپذیر به نظر میرسد.
بی اهمیتی به مطالعه علمی و تحقیقات کارشناسی در زمینه مشکلات روانی یکی از دلایل رشد ناهنجاریهای اجتماعی است؛ به طوری که عدهای چنین گمانهزنی میکنند که دولت به عمد چشمان خود را بر روی رشد اختلالات روانی و پیامدهای ناشی از آن بسته است. یعنی همان مثل معروف که شتر دیدی؛ ندیدی!