ماهیت تحریم های مختلف فرق می کند. پاره ای از این تحریم ها زود گذرند وکمترآسیب درازمدت از خود بر جای می گذارند، در حالی که پاره ای از آن ها که آمریکایی ها تحریم های فلج کننده نامیده اند از نوع دیگری هستند. تحریم هایی که در گذشته انجام شده بیشترجنبه سمبولیک داشته است تا کارآیی. اما آنچه هم اکنون، پس از نشست اخیر وزرای خارجه بیست وهفت کشورعضواتحادیه اروپا تصویب و اعلام شد، بسیار تاثیر گذار و در نوع خود بیسابقه است. این بار نه تنها واردات نفت و محصولات پتروشیمی از ایران منع شده است بلکه دامنه تحریم ها تا مسدود کردن دارایی های بانک مرکزی، منع تجارت طلا، نقره، الماس و دیگرفلزات گرانبها با ایران پیش رفته است.
سلسله عملیاتی که این باراروپایی ها آغازکرده اند شاهرگ اقتصاد نظام را هدف قرار داده است. در مرحله اول خرید نفت و فرآورده های نفتی ایران برای کشورهای اروپائی منع شده است و سپس در مرحله دوم با تحریم بانک های ایرانی و به ویژه بانک مرکزی عملا پُل های ارتباطی اقتصاد ایران رابا کشورهای غربی مسدود کرده اند. تحریم صدور نفت بسیار جدی است و درتأیید تصمیم اتحادیه اروپا، در چندین حوزه دیگرنیزمذاکرات برای اخذ تصمیمات سیاسی و اقتصادی سرنوشت ساز در این زمینه در جریان است. در حالی که هفته گذشته وزیر دارایی آمریکا به چین و کشورهای شرق آسیا سفرکرده بود مقامات عالی رتبه چینی نیز در عربستان سعود ی و کشورهای مجاورمشغول "جهانگردی" بودند. چینی ها پیش و بیش از هر چیز تاجرند و اهل داد و ستد، مثلاً در مذاکرات خود مدعی خواهند شد که ما ازایرانیان نفت قسطی و با تخفیف می خریم و به جای آن بُنجل تحویل می دهیم ودر پاسخ به آنها گفته خواهد شد که ما سود گم شده شما را جبران خواهیم کرد. بسیار واضح است که چینی ها از تمام امکانات به نفع خود استفاده خواهند کرد و دست آخر جمهوری اسلامی رابه سود خود خواهند فروخت. معمولاً رهبران هرکشوری پیرو اصلی حفاظت از منافع ملی کشورشان هستند و همه چیزوهمه کس را، در صورت لزوم، فدای منافع ملی می کنند و اگرجزاین کنند دوام دولتشان بسیار مستعجل خواهد بود. با وجود آنکه رژیم چین دمکراتیک و بر گزیده ملت نیست اما مجبور به پاسخگوئی است و ناچاربه حرکت در مسیرتأمین منافع ملی چین. روزی که کفه ترازو به آن دیگرسوی متمایل شود بی گمان چینی ها نیزتغییرجهت خواهند داد. این تنها سران عقب مانده جمهوری اسلامی ایران هستند که از درک مسئولیت خود عاجزند.
تحریم بانک مرکزی
همه پرداخت ها و دریافت ها میان شهروندان حقیقی و حقوقی کشور های گوناگون تنها از مسیربانک مرکزی هر کشورانجام می گیرد. زمانی که بانک مرکزی ایران عملا از جانب کشورهای معتبرغربی، ژاپن و کشورهائی که بخش اعظم سرمایه و پول در آن ها گردش می کند تحریم شود، حتی اگررژیم موفق به فروش اندکی نفت شود، به سختی قادر خواهد بود بهای آن را دریافت کند. هم اکنون حتی بدون تحریم بانک مرکزی، ایران قادر نیست قریب پنج ملیارد دلار بهای نفت فروخته شده به هندوستان رادریافت کند، در ابتدا به علت ناتوانی در نقد کردن فروش نفت صحبت از خرید جنس از هندوستان به روپیه بود به جای پنج میلیارد، و هم اکنون به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، ایران درخواست پرداخت قسمتی از طلب خود را به ین ژاپن و یا طلا کرده است. همچنین از سوی دیگر با تحریم بانک مرکزی نقل و انتقال پول برای پرداخت هزینه های بین المللی نیزگرفتار مشکلات زیاد خواهد شد. کشوری که تحت سوء مدیریت سی وسه ساله جمهوری اسلامی امروز تقریبا همه مایحتاج خو د را "وارد" می کند،پس از تحریم بانک مرکزی قادر به انجام پرداخت های خود نخواهد بود. به عبارت دیگر، دست رژیم ازهر نوع ارتباط تجاری با بخش اصلی اقتصاد جهانی کوتاه خواهد ماند.
ما نباید فراموش کنیم که بر خلاف امید و باوراکثریت قاطع ملت ایران، هدف از این فشارها تغییر رژیم و رهاندن ملت ایران از جور و ستم این غارتگران قرون وسطائی نیست.غربی ها درپی پیش برد مقاصد خود وحفاظت از منافعشان هستند. در این مورد ما نباید هرگز گرفتار شک و تردید شویم. همانطور که غربی ها نیز هرگزمنکر این واقعیت نشده اند. کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا می گوید او خواستارتحریم بخش مالی ایران است تا تهران به پای میز مذاکره با غرب باز گردد. روز دوشنبه این هفته پس از اعلام توافق وزرای خارجه اتحادیه اروپا در مورد تحریم نفت و بانک مرکزی ایران، او گفت: "من می خواهم که نتیجه این فشار ها به مذاکرات بینجامد. من می خواهم که ایران به میز مذاکره بازگشته و ایده هائی راکه ما سال گذشته مطرح کردیم بررسی کند." حتی یک کلام از موارد نقض حقوق بشر در سخنان خانم اشتون مطرح نیست.
عقب نشینی تاکتیکی رژیم
ازسوی دیگر، با همه هارت وپورت های تو خالی، مسئولین حکومتی نیزمتوجه وخامت اوضاع و ورشکستگی خود شده اند و سرانجام یکبار دیگردست به دامان تُرک ها وتلویحاً حاضربه عقب نشینی موضعی. غربی ها هم آنقدر طی این سال ها فریب خورده اند که مشکل به نظر می رسد این بارنیزبا حرف راضی شوند. از این رو سران رژیم تهران که فعلاً سخت گرفتار نزاع های میان-فرقه ای خود هستند، دیر یازود مجبور خواهند شد یکبار دیگر در تمام زمینه هایی که به قول خودشان پیشروی کرده اند، عقب نشینی کنند. با انتخاب این گزینه ، اگرهنوزاندک آبرویی برایشان باقی مانده باشد، باید باقیمانده آن را هم هزینه کنند. رژیم خود را در تنگنایی گرفتار کرده است که انجام مذاکره واقعی ودستیابی به هر نوع توافقی با غرب برایش بسیارگران تمام خواهد شد. فراموش نباید کردکه حتی روزگاری که این حضرات لااقل در ظاهردر میان مردم از نوعی انسجام وپشتیبانی صوری برخوداربودند، نتوانستند با غربیها بر سر موضوع جاه طلبی هسته ای خود به توافق برسند، چه رسدبه شرایط کنونی که رشته کارها بکلی از دستشان خارج شده است. بنابراین در چنین شرایطی حصول هرگونه توافقی با غرب قابل تصور نیست. اما از سوی دیگر چاره ای هم جزنوعی تسلیم و عقب نشینی برای رهبران جمهوری اسلامی باقی نمانده است. در واقع با ید گفت که به علت اشتباهات بیشمارگدشته، و تغییرجّو بین المللی، امروز بیش از هر زمان دیگر رژیم بر سر دو راهی باخت-باخت قراردارد. احتمالاً طی چند هفته ویا چند ماه آینده با تشدید بحران اقتصادی در درون کشور، شدت گرفتن رقابتها واختلاف های درونمرزی وقطع امید در سوریه، رژیم سعی خواهد کرد روس ها یا چینی ها را واسطه مذاکره قرار دهد. این در حالیست که هرگونه تحرکی درارتباط با سیاست خارجی، مواضع جناح های مختلف را در داخل نظام تغییر خواهد داد. اگر احمدی نژاد خواستار مذاکره شود،دارو دسته مقابل با او مخالفت خواهند کرد و اگر دارودسته خامنه ای برای شروع مذاکرات پیش قدم شوند، مورد حمله هواداران دولت احمدی نژاد قرار خواهند گرفت. بنابراین تحرک در جبهه خارجی اگر تا حدودی مسائل بین المللی رژیم را موقتاً بهبودی بخشد، مشکلات داخلی را دو چندان خواهد کرد. دوران بسیار بسیارمشکلی برای رژیم در پیش است و اگرمخالفان نظام بتوانند از خود تحرکی نشان دهند، در مسیرنجات ایران وایرانیان فرصتهای امید بخشی آماده بهره برداری خواهند بود.
تقسیم هزینه تحریمها
بعد از چین، اروپا دومین واردکننده نفت است و تحریم خرید نفت ایران از سوی اتحادیه اروپاقطعا عواقب و نتایج مشکل آفرینی برای رژیم در برخواهد داشت، اما در ارتباط با پاره ای از این تحریمها یک نگرانی بزرگ وجود دارد و آن مدت زمان شش ماهی است که پیش ازمرحله اجرای این تحریمها در نظر گرفته شده است. غربیها سعی میکنند با اعمال تدریجی این تحریمها ازهزینه وتثیرات منفی آن بر اقتصاد خودبکاهند. در حالیکه از نقطه نظرما نوع تحریمی که اعمال می شود باید سریع، موثر وبسیار کوتاه مدت باشد. درست مانند یک بیمار سرطانی که نیاز مند جراحی رادیکال وسریع است و نه تضعیف تدریجی بیماربه امید دفع سرطان. اروپایی ها، همانگونه که انتظار میرفت، بیشتر نگران سلامت اقتصادهای خودشان هستند و با تصمیم هائی که اتخاذ کرده اند،هدف اصلی آن است که حداقل زیان متوجه خودشان شود و حداکثرهزینه به ملت ایران و آینده اقتصاد ایران تحمیل شود. این نوع تحریم در درازمدت به منافع ملی ما بسیار لطمه خواهد زد. در این مدت شش ماه که اروپاییان برای حفظ منافع خودشان فعالیت می کنند مشتریان نفت ایران از دست می روند و بعد از سقوط این رژیم و در آینده جلب مجددخریداران نفت ایران بسیار مشکل خواهد بود. ایران که روزی شش میلیون بشکه تولید و بیش ازچهارمیلیون صادر میکرد، به علت انقلاب منحوس بخش عظیمی از بازار خود راهم اکنون از دست داده است. هر چه این تحریمها ضعیفترودر عین حال طولانی تر باشند به زیان ما و به سودهمسایگان حریص ما تمام خواهد شد. بازیابی مجدد بازارها وسهمیه ایران پس از اسقاط این نظام کار ساده ای نیست. این مسأله به تجربه برای ما ثابت شده است. اگر ما به تولید نفت ایران طی چند دهه گذشته توجه کنیم این خطر بهترنمایان خواهدشد. در سال هزارو نهصدوهفتادوهشت، یکسال قبل از انقلاب، تولید نفت ایران شش میلیون بشکه در سال بوده است. بعد از انقلاب و جنگ با عراق تولید نفت ایران به طرز وحشتناکی تا مرز کمتر از یک ملیون بشکه سقوط کرد. در تمام این مدت سی سال ما نتوانسته ایم به حجم تولید اولیه خود حتی نزدیک شویم وامروز با حداکثر چهار میلیون تولید، ایران بیش از یکسوم تولید و بازار خود را از دست داده است. البته بخشی ازاین مصیبت به عامل ناتوانی و بی لیاقتی جمهوری اسلامی برمی گردد که با تصمیمات نادرست و اتخاذ سیاست های اشتباه و دنیا ستیزانه نتوانسته است در صنعت نفت و انرژی ایران سرمایه گذاری کند، اما مهمتر از آن از دست دادن سهمی از بازار نفت ایران است که آن را کشورهای عرب همسایه ایران تصاحب کرده اند. این بارهم این خطر بزرگ وجود دارد که هرچه اعمال این تحریمها طولانی تر و کشدار تر باشد، با از دست دادن بازار و خریداران نفت ایران لطمه ای جبران ناپذیر و درازمدت به اقتصاد کشور وارد شود که حتی بعد از جمهوری اسلامی هم گرفتار آن خواهیم بود. البته خطر از دست دادن خریداران تنها به بازار نفت ختم نمی شود. بخشی از تحریم ها که تازگی هم دارد مربوط به تحریم صنعت جوان پتروشیمی ایران است. دراین مورد، هم مسأله بازار آینده ایران مطرح است و هم محروم ماندن از پیشرفتهای علمی و فنی در این رشته. در نهایت با انتخاب نادرست و زمان بر، در عوض تنبیه جمهوری اسلامی، با این نوع تحریمهای سودجویانه، کشدار ومحافظه کارانه، لطمه واقعی بیشتر به مملکت و مردم ایران وارد می آید تا رژیم حاکم.
این تحریم ها مسلماً در مورد واردات هم اثرات سوئی خواهد گذاشت و بازهم در نهایت دود آن به چشم مصرف کننده و تولید کننده ایرانی خواهد رفت. واردات از مسائل حیاتی جمهوری اسلامی است و اختلال در آن به دلیل تحریم های جدید بسیار مشکل افرین خواهد بود. البته رژیم می تواند اغلب محصولات وارداتی و بُنجل را از کشورهای شرقی وارد کند اما وقتی که درآمد نفتی نداشته باشد وبا محدود شدن قدرت بانک مرکزی، قدرت خرید خود را از دست می دهد وآن جا است که فشار بسیار بیشتر از آن خواهد بود که سران نظام و به اصطلاح نمایندگان مجلس آماده اذعان به آن هستند.
دبی- امارت متحده عربی
2012/01/25