شنبه، 9 دی ماه 1391 برابر با 2012 Saturday 29 Decemberليلاز: احمدی نژاد دست بالا را داردبعد از منتفي شدن طرح سوال از احمدينژاد در مجلس انتظار اين بود كه اصولگرايان آنطور كه پيش از اين تاكيد ميكردند تا پايان دولت احمدينژاد سكوت كنند تا به قول خودشان «اين چند ماه به خير بگذرد.» اما بعد از سخنان احمدينژاد در تلويزيون آيتالله صادق آمليلاريجاني اظهاراتي را در پاسخ به برخي سخنان رييس دولت بيان كرد. احمد توكلي هم در مجلس خواستار نامه نوشتن نمايندگان براي رهبري شد و علي لاريجاني هم گفت: مشكلات اقتصادي را نميتوان تحت تاثيرات تعارفات و توهمات انتخاباتي قرار داد. در واقع نرفتن محمود احمدينژاد به مجلس هم باعث تمام شدن مناقشات ميان احمدينژاد و اصولگرايان نشد. سعيد ليلاز كه ترجيح ميدهد به جاي واژه «اصولگرايان» واژه «جناح راست» را به كار برد معتقد است كه آنها در قبال احمدينژاد سياست جنگ و گريز را پيش گرفتهاند چرا كه ميدانند ايستادن در برابر او ميتواند به كليد زدن پروژه افشاگري بر عليهشان منجر شود. آقاي ليلاز چرا جناح راست با احمدينژاد در عين اينكه درگير ميشود اما سريع كوتاه ميآيد؟ چرا احمدينژاد بر خلاف جناح راست سكوت نميكند و از هر فرصتي براي به چالش كشاندن آنها استفاده ميكند؟ من فكر ميكنم آنچه مهم است اينكه بتوانيم استراتژي آقاي احمدينژاد را از اقداماتي كه انجام ميدهد تحليل كنيم. تاكتيك آقاي احمدينژاد در طول هفت سال گذشته هميشه اين بوده كه موجهاي جديد به راه بيندازد. اظهارنظرهاي عجيب، گفتن اينكه هولوكاست دروغ هست، اسراييل بايد از نقشه جهان محو شود، يك دختر بچه 16 ساله در زير زمين خانهشان انرژي هستهيي توليد ميكند و موارد متعدد ديگري نظير عزل و نصب وزرا و غيره از جمله موجسازيهايي است كه احمدينژاد در طول دوران رياستجمهورياش انجام داده است. در واقع او بناي آن داشته و دارد كه هر چند وقت يك بار موجي در كشور ايجاد كند و البته هدف او از انجام اين كار هم فقدان فعاليتهاي بنيادين اقتصادي در كشور بوده است. يعني او به خاطر انجام ندادن كارهاي اقتصادياي كه از يك دولت انتظار آن وجود دارد به دنبال موجسازي براي مورد توجه قرار گرفتن و ايجاد محبوبيت براي خود بوده است. همانطور كه ميدانيد به لحاظ اقتصادي در حال حاضر ما غير از رشد صادرات غيرنفتي شاخصي نداريم كه بهتر از سال 84 يا حتي به اندازه سال 84 باشد. واقعيت اين است كه الان هم سرعت رشد اقتصادي ما كاهش يافته، هم تورم چند برابر افزايش يافته، هم در عين حال رشد نرخ بيكاري بهشدت افزايش داشته، هم اختلاف طبقاتي بر خلاف تمام ادعاها رشد زيادي داشته است. وقتي دولتي با استفاده از 600 تا 700 ميليارد دلار درآمد نفتي چنين عملكردي در حوزه اقتصاد داشته طبيعي است كه فقط از طريق ايجاد موج و راهاندازي سر و صدا ميتواند خودش را حفظ كند و توپ را به زمين حريفش كه در حال حاضر همان جناح راستيها هستند شوت كند. بنابراين دليل موجسازيهاي آقاي احمدينژاد عليه آقاي هاشميرفسنجاني، مجلس و قوه قضاييه به نظر من نامناسب بودن اقتصاد و بدتر شدن مستمر وضعيت اقتصادي است. اما درباره موضع نهادهاي مختلف كه در واقع خودشان را در مقابل احمدينژاد وا دادهاند و در طول بيش از هفت سال گذشته هر كسي از مجموعه اقدامات آقاي احمدينژاد براي امروز پيشبيني كرده بود يا اشتباهات و خطاهاي فاحش ايشان را توضيح داد با او برخورد كردند را به هيچوجه نميتوان ناديده گرفت. البته جناح راست كه همان جناح حاكم است بايد تقاص آن را پس بدهد و البته نشانههاي اين مساله هم الان مدتي است كه مشخص شده است. به همين دليل است كه الان آقاي احمدينژاد ابتكار عمل را در دست گرفته و هر آنچه كه به صلاح خود ميداند را عمل ميكند. همه ميدانيم كه جناح راست در دوره انتخابات تمام قد پشت احمدينژاد ايستاد و او را رييسجمهور كرد. اما الان كه بين آنها اختلاف افتاده آنها چرا دائما جلوي احمدينژاد كوتاه ميآيند؟ اما از سوي ديگر شاهد آن هستيم كه به هر حال هر از گاهي يكي از سران قوا يا افراداصولگرا بعضا سخنان تندي را عليه احمدينژاد ميگويند. نظير اينكه چند روز پيش رييس قوه قضاييه با اشاره به سخنان احمدينژاد درباره بزرگترين اختلاس تاريخ كشور، گفت آنها كه ميگويند نفهميدهاند خودشان را به نفهمي زدهاند. يعني خيلي هم آنطور كه شما ميگوييد نيست و بالاخره هر از گاهي اين طرف هم در برابر احمدينژاد موضع ميگيرد... ببينيد الان سياست نظام يااصولگرا در برابر احمدينژاد، سياست جنگ و گريز است. يعني ميآيد به احمدينژاد يك ضربه ميزند و بعد هم عقب مينشيند و ترجيح ميدهد در زدن اين ضربهها نايستد بلكه بزند و رد شود. همينجا بايد بگويم كه الان آقاي احمدينژاد به نظر من در موضع دو سر برد است. با چه منطقي در موضع دو سر برد قرار دارد؟ موضعگيريهاي بعضا تند و تيزي را كه از سوي برخي چهرههاي اصولگرا از قبيل موتلفهييها و ديگران شاهدش هستيم را چطور تحليل ميكنيد؟ اينها پاتك در برابر تكهاي احمدينژاد است يا به دليل رسيدن اقتصاد ايران به نقطهيي است كه واقعا اصولگرايان لازم ميدانند با موضعگيري شديد در برابر احمدينژاد از خود رفع مسووليت كنند؟ يعني به باور شما مجلس و نهادهاي ديگر در به وجود آمدن وضعيت فعلي اقتصاد اگر سهمي بيشتر از قوه مجريه نقش نداشتهاند كمتر از آن هم نبوده است؟ چرا جنگ و گريز؟ و واقعا با اين سياست تا به حال توانستهاند كه آن را كنترل كنند؟ به نظر شما چرا الان كساني مانند صفارهرندي و حتي حدادعادل كه معمولا در نزاعهاي درون جناحي سكوت ميكنند حرفهايي ميزنند از قبيل اينكه خدا اين چند وقت را تا پايان دولت نهم به خير بگذراند و... مرجع: اعتماد
خبر قبلی: تکذیب نامه نگاری خاتمی برای انتخابات
خبر بعدی: توصیه پاسدار وحیدی به وزیر دفاع آینده آمریکا |