
جیرهبندی خاموش، تهدید تخلیه پایتخت، بیعملی مزمن و خطاهای تکراری در حکمرانی آب؛ اینها یعنی حالا دیگر ایران به مرز «فاجعه آبی» رسیده و هیچ طرح پایداری در دست ندارد.
به گزارش اقتصاد24، بحران آب دیگر نه هشدار آینده که واقعیت امروز است. در تهران، شبها آب بیصدا قطع میشود، وزیر نیرو از «فشار صفر» میگوید و ساخت اصطلاحی تازه به جای قطعی آب! ؛ رئیسجمهور نیز از «تخلیه پایتخت» و کارشناسان از فرسودگی ساختار و بیبرنامگی حرف میزنند.
در کشوری که ۸۰ درصد آب خود را در کشاورزیِ پرمصرف و ناکارآمد تلف میکند و بازچرخانی آب هنوز در حدِ شعار مانده، و آینده بحرانی دیگر مسألهای دور نیست؛ تهران تشنه است و دولت هنوز درگیر مُسکّنهاست.
خطاهای تکراری در حکمرانی آب
دهههاست که دولتها با نسخهای واحد سراغ بحران میروند: «انتقال آب از جایی دیگر». از طالقان تا کرج و فیروزکوه، هر بار لولهای جدید پیشنهاد میشود، اما هیچگاه ساختار مصرف اصلاح نمیشود.
در بخش کشاورزی نیز هنوز ۸۰ تا ۹۰ درصد آب کشور صرف تولید محصولات آببر میشود و آبیاری سنتی همچنان غالب است.
حتی طرحهای مکانیزه مثل آبیاری بارانی که بدون توجه به اقلیم ایران وارد شدند، در مناطق خشک و بادخیز عملاً آب را پیش از رسیدن به خاک تبخیر میکنند. کشت برنج در مناطق خشک، هندوانه و خربزه در کویر و صدور «آب مجازی» در قالب صادرات، از مصادیق سیاستگذاری معکوس است.
از سوی دیگر، آبیاریهای مکانیزه وارداتی بدون توجه به اقلیم ایران اجرا میشوند؛ مثل آبیاری بارانی در مناطق بادخیز که نیمی از آب پیش از رسیدن به خاک تبخیر میشود.
بازچرخانی آب؛ راهی که در ایران فراموش شده است
در این میان بازچرخانی آب یا بازیافت و استفاده دوباره از فاضلاب تصفیهشده، یکی از مهمترین ابزارهای پایداری منابع آبی در جهان است.در این روش، آب مصرفشده خانگی یا صنعتی، پس از تصفیه کامل دوباره به چرخه مصرف برمیگردد؛ برای آبیاری فضای سبز، استفاده صنعتی، و حتی تغذیه سفرههای زیرزمینی.چنان که به گفته محمد ارشادی، عضو شورای راهبردی اندیشکده تدبیر آب «حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد آب مصرفی در منازل به فاضلاب تبدیل میشود و میتواند دوباره مورد استفاده قرار گیرد. در حالی که ما در ایران هنوز این منبع عظیم را هدر میدهیم».
در حال حاضر حدود یکهزار واحد صنعتی کشور، سالانه ۸۳۰ میلیون مترمکعب آب از طریق بازچرخانی تأمین میکنند؛ عددی که در مقایسه با مصرف کل، بسیار ناچیز است.در تهران، تصفیهخانهها اغلب پساب را صرف آبیاری فضای سبز شهری میکنند و هیچ طرح جدی برای استفاده گسترده در صنعت یا بازتغذیه سفرههای زیرزمینی وجود ندارد. درحالیکه در بسیاری از شهرهای جهان، بازچرخانی تبدیل به ستون اصلی سیاست آبی شده است.
نمونههای موفق بازچرخانی در جهان
سنگاپور؛ شهرِ بدون رودخانه
سنگاپور یکی از موفقترین الگوهای بازچرخانی آب در جهان است. این کشور کوچک که منابع آبی طبیعی ندارد، از اوایل دهه ۲۰۰۰ پروژهای بهنام NEWater را آغاز کرد. در این طرح، فاضلاب شهری در تصفیهخانههای پیشرفته با فرآیندهای اسمز معکوس و فرابنفش تصفیه میشود و دوباره برای مصرف صنعتی، آبیاری و حتی آب شرب استفاده میشود.امروز بیش از ۴۰ درصد نیاز آبی سنگاپور از همین آبِ بازچرخانی تأمین میشود و قرار است تا سال ۲۰۳۰ به ۵۵ درصد برسد.
کالیفرنیا؛ بازگشت آب به زمین
در ایالت کالیفرنیای آمریکا، که سالهاست با خشکسالی دست و پنجه نرم میکند، پروژه «پرورش سفرههای زیرزمینی» اجرا شده است. فاضلاب تصفیهشده به زمین تزریق میشود تا آبخوانها دوباره تغذیه شوند. این آب پس از گذر از لایههای طبیعی خاک، کیفیتی نزدیک به آب شرب پیدا میکند. در لسآنجلس و سندیگو، بیش از ۳۰ درصد آب مصرفی شهر از بازچرخانی و تغذیه مصنوعی آبخوانها تأمین میشود.
پرت استرالیا؛ از فاضلاب تا امنیت آبی
پرت، یکی از خشکترین شهرهای استرالیاست. این شهر از دهه ۲۰۰۰ پروژهای گسترده برای تزریق آب تصفیهشده به سفرههای زیرزمینی آغاز کرد. اکنون حدود ۱۰۰ میلیارد لیتر آب تصفیهشده به آبخوانها بازگردانده شده و بخش بزرگی از نیاز شرب شهر را تأمین میکند. نتیجه این شد که پرت برخلاف گذشته، دیگر نگران افت سطح آب زیرزمینی نیست.
دوبی؛ بازچرخانی برای فضای سبز
در خاورمیانه نیز نمونههایی از موفقیت وجود دارد. چنان که دوبی و ابوظبی بخش عمده آب مورد نیاز فضای سبز شهری و پارکها را از طریق بازچرخانی فاضلاب تأمین میکنند. در نتیجه، مصرف آب آشامیدنی برای آبیاری تقریباً به صفر رسیده است.
ایرانِ تشنه و سیاستهای بیافق
کارد بحران آبی در ایران اکنون به استخوان خاک تشنه رسیده و آن هم در حالیکه جهان به سمت بازچرخانی، اصلاح الگوی مصرف و تنوعبخشی منابع میرود. تهران تشنه است و سیاستگذاران هنوز میان شعار و تصمیم معلقاند. هر شب که آب در محلهای از پایتخت قطع میشود، نشانه فروپاشی تدریجی اعتماد و کارآمدی است.راه نجات نه در دعا برای بارش، نه در تهدید به تخلیه و نه در لولهکشی تازه است؛ در بازچرخانی، اصلاح مصرف و شجاعت در تصمیمگیری است.اگر سنگاپورِ بیرودخانه توانست با بازیافت فاضلاب به خودکفایی آبی برسد، چرا تهرانِ نرسد و دریاچههای خشک، هنوز از ترس حقیقت به تخلیه پایتخت فکر میکند؟