
وقتی صحبت از بیت خامنهای میشود، آنچنان که حسن روحانی گفته، منظور یک «حسینیه» یا یک «خانه ساده!»، نیست. یک دربار مخوف و هزارتو، یک مافیای فساد است. در واقع دولتی است که دولت علنی، در گوشهای از آن میگنجد و انگشت کوچک آن نیز محسوب نمیشود.
به لحاظ جغرافیایی، بیت خامنهای، مجموعهای از ساختمانهای به هم پیوسته و تو در تو است که در مرکز تهران واقع شده است. این باصطلاح «خانه ساده!» طوری طراحی شده که حتی به لحاظ فیزیکی نیز کنترل خامنهای را بر ارکان سلطهاش فراهم میسازد. بهطور واقعی کسی جز خواص و اصحاب دایره قدرت نمیداند و نمیتواند بداند که در پشت این دیوارها چه میگذرد.
برای دیدن آن باید پوست ظاهر را شکافت و به اسرار پشت پرده پی بُرد. سرمنشا انحلال بانک فاسد "آینده" را باید در این بیت غارت و چپاول جستجو کرد. رسانههای داخلی تخمین میزنند که در یک سناریوی خوشبینانه، دولت و بانک ملی باید حدود دو سوم بدهی بانک آینده را پرداخت کنند.
بخشی از این کار هم باید از طریق چاپ پول بیشتر انجام شود، که خود مدتهاست به عنوان عامل اصلی تورم در ایران شناخته شده است، تورمی که در حال حاضر در بحبوحه تحریمهای سازمان ملل بیش از پنجاه درصد است و به طور مداوم در میان بالاترین نرخهای تورم در جهان در طول دههها قرار دارد. به عبارت ساده، دهها میلیون ایرانی در ماههای آینده بهای آن را به شکل کاهش قدرت خرید خواهند پرداخت.
انصاری، مدیرعامل بانک آینده، روز جمعه در بیانیهای اعتراف کرد که ورشکستگی در نتیجه تصمیمات و سیاستهایی که خارج از کنترل بانک اتخاذ شدهاند، رخ داده است.
وبگاه بخش انگلیسی شبکه الجزیره گزارشی تفصیلی از انحلال بانک آینده منتشر کرده و از جمله نوشته است: مقامات حکومتی یکی از بزرگترین بانک های خصوصی را در بزرگترین بانک دولتی ایران (بانک ملی) ادغام کردهاند، اقدامی که نشاندهنده یک اقتصاد به شدت آشفته است و با افزایش فشار تحریمها، شهروندان عادی را بیشتر تحت فشار قرار خواهد داد.
انحلال این بانک به ظاهر خصوصی نشان داد که بدون ریشهکن شدن و سرنگونی تام و تمام رژیم سراپا فساد ولایت فقیه، نه تورم و نه هیچیک از عوارض فاجعهبار اقتصاد ویران شدهٔ کشور، حل شدنی نیست. زیرا فساد ساختاری نظام آنقدر عمیق و بیعلاج است که خودشان به ناگزیر به «اختلاس های بیسابقه در تاریخ» و «اژدهای هفت سر فساد» در تار و پود حاکمیت اذعان کردهاند.
در اعتراف به یک نمونه از این فساد فراگیر و آثار تورم زای آن، روزنامهٔ داخلی آرمان با اشاره به غیب شدن صد میلیارد دلار از ارزهای صادراتی توسط مافیای حاکم، مینویسد: وقتی نزدیک به صد میلیارد دلار از این منابع خارج از چرخه رسمی باقی میماند، عملاً فشار بر بازار داخلی افزایش مییابد و بانک مرکزی ناچار است با سیاستهای دستوری، محدودیت واردات یا چاپ پول جبران کند که در نهایت این وضعیت چیزی جز افزایش تورم، کاهش ارزش ریال، رشد بازار غیررسمی ارز و تقویت سوداگری ارزی نیست.
چاپ پول و خلق نقدینگی، نام شیک دزدی کلان و بیسر و صدای حکومت از جیب مردم است. چون هر اسکناسی که تازه چاپ میشود، ارزش اسکناسهای قبلی را پایین میآورد و ثروت مردم بیآن که بدانند، هر روز آب میرود و به جیب غارتگران حکومتی سرازیر میشود.
اولین نمود و محصول چاپ پول تورم افسارگسیخته قیمتها و گرانی ضروریترین نیازهای زندگی و مایحتاج مردم است. نتیجه اینکه قیمت یک شانه تخممرغ که تیرماه امسال ۹۰هزار تومان بود، در مرداد به ۱۲۰هزار تومان، در شهریور ۱۷۰هزار تومان و امروز به ۲۰۰هزار تومان رسیده است. یعنی ۳ماه پیش ارزش ۱۰۰هزار تومان معادل ۳۴ تخم مرغ بود و امروز ۱۵تخممرغ بیشتر ارزش ندارد.
روزنامهٔ داخلی اقتصاد پویا با عنوان «خطر ته کشیدن آستانهٔ تحمل مردم»، با اشاره به خلق بیرویهٔ پول و ته کشیدن کاسهٔ صبر مردم در گرانی، از قول یک شهروند مینویسد: هر روز که از خانه بیرون میآیم میترسم فردا چه چیزی گران میشود. دیگر نمیتوانم برنامهریزی کنم احساس میکنم زیر فشار اقتصادی دارم خرد میشوم...
English SummaryThe article critiques Khamenei's establishment, referring to it as a corrupt, labyrinthine court, rather than just a simple residence. It's located in Tehran, designed to maintain Khamenei's control. The downfall of the "Ayandeh Bank" illustrates the endemic corruption, with government estimates indicating that state and national banks must cover two-thirds of the bank's debts, exacerbating inflation, which exceeds 50% amid UN sanctions. The "Ayandeh Bank"'s collapse exposes deeper systemic issues, suggesting that without complete regime change, Iran's economic crises will persist, fueled by rampant corruption and mismanagement.