به گزارش اقتصاد24، یکی از صریحترین سخنان پزشکیان در نشستی که چندی پیش با اصحاب رسانه در روز خبرنگار داشت، انتقادی بود که به شیوه تخصیص بودجه وارد کرد و گفت: تا دلت بخواهد موسسات و بنیادهایی داریم که هیچ بروندادی ندارند و پول به اینها میدهیم، خب چرا باید به اینها پول بدهیم در حالی که معیشت مردم را نمیتوانیم تأمین کنیم؟
حقیقت این است که جملاتی که او به کار برد دیگر نه صرفاً گلایه، که هشدار به یک آفت ساختاری در نظام بودجهریزی است؛ آفتی که سالهاست منابع کشور را به سمت نهادهای ناکارآمد سوق داده و فرصت توسعه و بهبود زندگی مردم را از بین برده است. اکنون دیگر سالهاست که بخشی از بودجه کشور، به جای آن که موتور محرکی برای توسعه و رفاه عمومی باشد، به حیات خلوت صدها بنیاد و سازمان تبدیل شده است؛ بنیادهایی با نامهای پرطمطراق فرهنگی، مذهبی که از جیب مردم ارتزاق میکنند.
در واقع پزشکیان در نشست با مدیران رسانهها مجبور به پردهبرداری از بخوربخورهای بنیادها و مؤسسههای وابسته به حکومت خامنه ای شد و گفت: تا دلت بخواهد مؤسسات و بنیادهایی داریم که هیچ بروندادی ندارند و پول به اینها میدهیم. خب چرا باید به اینها پول بدهیم در حالی که معیشت مردم را نمیتوانیم تأمین کنیم؟.
همین عبارت کافیست تا ریشه بحران اقتصادی و معیشتی که حاکمیت خامنه ای بر مردم ایران تحمیل کرده، آشکار شود. همین عبارت کافیست تا فریبکاری سیاسیِ حاکمیت مبنی بر تحریم ملت ایران و تورم و گرانی و فقر را به آن نسبت دادن، دود هوا شود. همین عبارت کافیست تا علت طبقاتی شدن حیرتانگیز و فاصله نجومیِ زندگی بیشتر مردم با زندگی کارگزاران نظام آشکار شود.
پزشکیان تازه به گوشهای بسیار ناچیز از یک الیگارشی دزد، مفتخور، انگل و طبقاتیساز اشاره کرده است. بازتاب این اظهارات ناگزیر پزشکیان در رسانههای داخلی هم بخشی از آشکار کردن ریشههای مصیبت زندگی و معیشت مردم ایران است.
اما پرسش کلیدی این است که این همه هزینه دقیقاً کجا میرود؟ پاسخ را باید در همان نهادها و بنیادهایی جستوجو کرد که پزشکیان به آنها اشاره کرد. دهها و بلکه صدها نهاد و مؤسسه فرهنگی، مذهبی در ایران وجود دارند که سهم ثابتی از بودجه عمومی دارند. این نهادها معمولاً ویژگیهای مشترکی دارند:
بودجه تضمینی بدون ارزیابی سالانه
عدم شفافیت مالی و نبود گزارش عملکرد عمومی
موازیکاری با سایر دستگاهها
مصونیت از نظارت جدی دیوان محاسبات یا رسانهها
مساله این است که در عمل، این نهادها میلیاردها تومان از منابع عمومی را میبلعند، بدون آن که خروجی آنها در زندگی مردم ملموس باشد.
یک سایت داخلی مجبور شده است واقعیتهای سرسخت را مقابل شعارهای تبلیغاتی ــ توتالیتاریستیِ حاکمیت قرار دهد و زیرآب شعار سال خامنهای را هم بزند: خوشا به حالمان که از دغدغه توسعه به تأمین نان رسیدیم. پول نان مردم را صرف سازمانهایی میکنیم که وزن سیاسی و فرهنگی آنان در جامعه بیش از ۲۵درصد نیست...
نتیجهگیری این سایت حکومتی، اعتراف به این واقعیت است که حاکمیت هرچه نهاد، بنیاد و ستاد با بودجههای کلان و تبلیغات با هزینههای نجومی دستوپا کند که فرهنگ و سبک زندگی نظام را به مردم تحمیل کند، فایده ندارد؛ برعکس، این شکست از قیامها و تحریمها است که نهادینه شده و بازگشتناپذیر است: با جنبش مهسا در ۱۴۰۱ و انتخابات ۱۴۰۳ باید روشن شده باشد که اکثر مردم زیر بار سبک زندگی مورد نظر آنها نمیروند و با صرف بودجه و تبلیغ، نمیشود.
In a recent meeting with media representatives, medical expert Mohsen Pezeshkian criticized the allocation of budget funds to ineffective institutions, questioning why money is given to them while people's livelihoods remain unaddressed. His remarks highlight a structural issue in Iran's budgeting system, where resources are funneled to numerous unproductive foundations, hindering public welfare and development. These organizations often lack transparency and accountability, consuming billions without tangible benefits for citizens. The government's failure to impose its cultural agenda is evident, as public discontent grows, particularly following events like the Mahsa movement and upcoming elections.