یک سایت حکومتی نوشت: جان مرشایمر استاد برجسته دانشگاه شیکاگو و نظریهپرداز برجسته مکتب رئالیسم تهاجمی در اظهاراتی قابل تاملی درباره جنگ ایران و اسرائیل گفت: اسرائیل اگر گمان میکند که با لتوپار کردن هر کشوری در منطقه نهایتا به امنیت خواهد رسید، باید بگویم این خوشخیالی است. چنین چیزی رخ نخواهد داد و سرانجام اسرائیل آسیب عظیمی به خود خواهد زد. بهترین نمونه آن ایران است، اسرائیلیها و البته ترامپ در کنار جنگ افروزان آمریکا میگفتند که ما ضربهای کوبنده به ایران زدیم اما من بر سر این ادعا نمیتوانم پول زیادی شرط ببندم... به گمانم برنامه هستهای ایران زنده است، حاضرم شرط ببندم که پشت درهای بسته آنها دارند بمب هستهای میسازند...
این در حالیست که یک نشریه معتبر انگلیسی نوشته: خامنهای در سایه قرار گرفته و اقتدار رهبری او رو به افول است.
به گزارش اکونومیست، خامنهای همزمان با حملات اسرائيل و پیش از آنکه به پناهگاه برود، تصمیمگیری را به فرماندهان نظامی محول کرده بود و این امر احتمال شکلگیری یک حکومت نظامی و تقلیل جایگاه او به نماد را افزایش داده است. این در حالی است که در پی جنگ ۱۲ روزه، جدال قدرت در راس نظام تشدید شده است.
بنابر این گزارش، پس از جنگ ۱۲ روزه شرایط حکمرانی در ایران پیچیده شده است. رهبر ۸۶ ساله جمهوری اسلامی تنها به ندرت در انظار عمومی ظاهر میشود و خطبههایش که زمانی طولانی بودند، اکنون مختصر شدهاند. مساله جانشینی او بیش از هر زمان دیگری مطرح است و بازیگران داخل و خارج حکومت برای تعیین جایگاه خود در جدال هستند. همچنین اکنون بحث درباره جایگزینی برای جمهوری اسلامی بیش از پیش جریان دارد.
از سوی دیگر، پس از حملات آمریکا و اسرائیل ابهام درباره سرنوشت برنامه هستهای ایران در دیگر بخشهای نظام سیاسی نیز بازتاب یافته است و اگرچه مردم مشتاقند بدانند که آیا رهبری نظام در نهایت با پیشنهادهای دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا برای توافق هستهای موافقت میکند یا نه، اما دیگر همچون گذشته نسبت به این که چه کسانی در آینده نزدیک مسئولیت حکمرانی را بر عهده میگیرند، اطمینان ندارند.
به گزارش اکونومیست، در ابتدا به نظر میرسید که جنگ ۱۲ روزه موجب ثبات سیاسی در ایران شده است؛ موج وطندوستی حاکمان و مردم را تا حدودی به هم نزدیک کرده و فراخوانهای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل برای خیزش و اعتراض ایرانیان بیپاسخ مانده بود. اما پس از حصول آتشبس در روز ۲۴ ژوئن، اختلاف نظرها در راس حکومت درباره چگونگی حفظ وحدت ملی حکومت را بیش از همیشه چندقطبی نشان داده است.
راه حل خامنهای چیست؟
به نظر میرسد که راه حل خامنهای برای این وضعیت بیشتر جنبه نمایشی دارد. او برای جلب نظر مردم دلزده و خشمگین از حکومت روحانیون تلاش کرده است که لباس ملیگرایی بر پیکر جمهوری اسلامی بپوشاند.
خامنهای در نخستین حضور در انظار عمومی با شرکت در مراسم عزاداری عاشورا از مداح خواست که «ای ایران ایران» بخواند و این روند در بسیاری از مراسم عزاداری حکومتی در ماه محرم ادامه داشت. رهبر جمهوری اسلامی که پیشتر ایران پیش از اسلام را مملو از فساد، ظلم سلسلههای پادشاهی و توهم میدانست و تاکید میکرد که افتخار واقعی ملت مربوط به دوران پس از ظهور اسلام است، اکنون به طور بیسابقهای بر عظمت «تمدن کهن ایران» تاکید میکند.
در راستای همین سیاست، در سطح شهرهای بزرگ بیلبوردهای جدیدی از اسطورههای باستانی ایرانی با مضامین امروزی نصب شدهاند. همچنین به نظر میرسد فعالیتهای حکومت برای اعمال حجاب اجباری کمتر شده است. اما چنین امتیازدهی با هدف کاهش تقاضای مردم برای تغییر نظام سیاسی است. خامنهای اخیرا احمد جنتی ۹۹ ساله را برای بار سیوسوم به ریاست شورای نگهبان منصوب کرده، اعدامها همچنان در حال افزایش است و به نظر میرسد عفو زندانیان سیاسی همچنان بسیار دور از دسترس است.
سپاه پاسداران از ادامه درگیری با اسرائیل بهعنوان بهانهای برای حفظ قدرت استفاده میکند. خامنهای پیش از آنکه در جریان حملات اسرائیل به پناهگاه برود، اختیار تصمیمگیری را به فرماندهان نظامی واگذار کرد و بدین ترتیب امکان شکلگیری نوعی حکومت نظامی را که نقش او را به یک نماد تقلیل میداد، فراهم کرد. اما نظامیان نیز در حفظ انسجام ناکام بودند و نفوذ آشکار اسرائیل در میان نیروهای نظامی و امنیتی ضمن گسترش فضای سوءظن، هماهنگی را دشوار کرد. منافع گسترده اقتصادی سپاه و فساد سیستماتیک آن نیز باعث شده برخی این نهاد را چون مجموعهای از مافیاهای غیرمتمرکز تلقی کنند.
از سوی دیگر، مخالفان در داخل ایران نیز صدایشان بلندتر شده است. میرحسین موسوی در ۱۱ ژوئیه با انتشار بیانیهای که به امضای صدها نفر از چهرههای سیاسی و فرهنگی رسید، خواستار تدوین قانون اساسی جدید شد. این در حالی است که، بسیاری از جوانان ایرانی خواهان تغییرات اساسی هستند که هیچیک از چهرههای فعلی و گذشته، حتی مخالفان کهنسالی چون موسوی، در آن جایی نداشته باشند.
به گزارش اکونومیست، شکاف داخلی در جمهوری اسلامی بر سیاست خارجی آن سنگینی کرده و سران نظام پس از کارزار اسرائیل علیه گروههای نیابتی، از رویای سلطه به منطقه دست کشیده و هدف را به حفظ بقای رژیم تقلیل دادهاند.
به گزارش اکونومیست، اگرچه با توجه به وضعیت اقتصادی و سایه جنگ بر سر ایران، جمهوری اسلامی به تصمیم فوری سران نظام برای برقراری مذاکرات با آمریکا نیاز دارد، اما اختلاف بر سر مسیر آینده مانع پیشروی است و این احتمال وجود دارد که رهبر جمهوری اسلامی دیگر نه اقتدار و نه دوراندیشی لازم برای اتخاذ این تصمیم سرنوشتساز را در اختیار نداشته باشد.
John Mearsheimer, a prominent professor at the University of Chicago, expressed skepticism about Israel's belief that military action against regional countries will ensure its security, warning that such actions could ultimately harm Israel. He suggested that Iran's nuclear program remains active despite claims of significant damage. Meanwhile, The Economist reported that Supreme Leader Khamenei's authority is waning, with military leaders taking more control amid ongoing Israeli attacks. The internal power struggle has intensified, and discussions about Khamenei's succession are more prominent than ever. Khamenei's recent attempts to adopt a nationalist image seem superficial, as systemic issues and calls for political change grow louder among the Iranian populace.
حذف معادله خامنه ای از قدرت اکنون چه این قدرت نمایشی و یا جدی باشد میتواند نظام را با چالشهای بزرگ روبرو کند و نصب رهبری که تا حدودی مافیای حاکم و سپاه او را بپذیرند دردسر ساز است آنهم در شرایط جنگی
باوجود علی خامنه ای دیدیم که سران سپاه مانند دندانهای کوسه جایگزین شدند
چون شخصیت و مقام خامنه ای در این سالها به شکلی از سوی خود او طراحی شده تا نزدیکی ارش خداوند میرود و این برای نظام حیاتی است
با نبود معادله خامنه ای در قدرت هر کسی دیگری به جای او از سوی مافیای حاکم انتخاب شود دیگر آن قدرت تایین کننده و متصل کننده را نخواهد داشت و شیرازه رژیم از هم پاشیده خواهد شد چون جمهوری اسلامی از تعداد زیادی مافیای قبیله ایی وفامیلی تشکیل شده که در آن علی خامنه ای نقش متصل کننده را دارد