دولت فردا اول مرداد را در استان تهران تعطیل اعلام کرده است. این میتواند هشداری درباره فروپاشی نظام آبرسانی پایتخت باشد. برخی کارشناسان نسبت به سناریوهای آخرالزمانی در تهران و خطر ناآرامیهای اجتماعی و بحرانهای امنیتی هشدار می دهند.
بحران بیآبی در سراسر کشور بار دیگر به موضوع اصلی هشدارهای مقامات حکومتی تبدیل شده؛ هشداری که نه از سر دلسوزی، بلکه در امتداد درماندگی حکومت در مهار تبعات سیاستهای ویرانگرش است. پزشکیان، رئیسجمهور سرسپرده ولیفقیه، روز جمعه در سخنانی اعتراف کرد که بحران آب «از آنچه که امروز درباره آن صحبت میشود جدیتر است» و افزود اگر چارهای اندیشیده نشود، کشور با شرایطی روبهرو خواهد شد که «هیچ علاجی برای آن یافت نمیشود».
در حالیکه پزشکیان به جای ارائه راهحل، به روضهخوانی و هشدارهای بیپشتوانه بسنده کرد، سخنگوی دولت نیز اعلام کرد روز چهارشنبه اول مردادماه، استان تهران بهدلیل «ضرورت صرفهجویی در مصرف آب و برق» تعطیل خواهد بود؛
تصمیمی که بیش از آن که راهحل باشد، نشانهٔ آشکار استیصال و وحشت نظام از گسترش نارضایتی عمومی در مواجهه با موج گرمای بیسابقه است.
صداوسیما ی جمهوری اسلامی در این باره گفت: در بسیاری از نقاط کشور دمای هوا به بیش از ۴۵ تا ۵۰درجه رسیده و این موج گرما تا اواخر هفته ادامه خواهد داشت. بر اساس گفتههای صادق ضیائیان، رئیس مرکز پیشبینی هواشناسی، شهرهایی مانند تهران، خوزستان، ایلام و بوشهر گرمترین روزهای خود را تجربه خواهند کرد.
همزمان، بحران در مناطق جنوبی کشور به وضعیت انفجاری نزدیک شده است. خنفری، عضو مجلس خامنه ای، با اشاره به قطع آب و برق در ۲۸روستای شادگان گفت: «خوزستان را به جهنم تبدیل کردید!» او با لحنی بیسابقه، خطاب به وزیر نیرو اعلام کرد: «این جهنم حاصل ناترازی مدیریت و بیکفایتی مدیران شماست، نه ناترازی در منابع!»
در همین حال، عیسی کلانتری، رئیس سابق سازمان محیطزیست نیز در اعترافی بیسابقه هشدار داد: «شرایط فعلی آبی ایران تنها آغاز گرفتاری است و یک فاجعه در کشور در حال وقوع است، بدون آنکه کسی به آن فکر کند».
بنفشه زهرایی، استاد مدیریت منابع آب دانشگاه تهران، نیز با اشاره به تجربه تلخ همدان در سال ۱۴۰۱ که پس از خشکسالی شدید، تأمین آب این شهر متوقف شد، گفته است: «برخی از سدهای تهران به کف رسیدهاند (فیلم زیر) و اگر مردم صرفهجویی نکنند، سناریوی آخرالزمانی همدان میتواند برای تهران هم تکرار شود.»
گفته میشود که از میان چهار سد اصلی تأمینکننده آب تهران، وضعیت سه سد به مرحله هشدار مطلق رسیده است. ذخیره موجود در این سدها به نسبت ظرفیت مخازن آنها، در مورد سد لار فقط ۷ درصد، در مورد سد لتیان ۲۰ درصد و در مورد سد امیرکبیر تنها ۳۸ درصد عنوان میشود.
به گزارش شرکت آب و فاضلاب تهران، شرایط فعلی "وخیمترین وضعیت منابع آبی تهران در صد سال اخیر" را نشان میدهد.
همه این نشانهها تأیید میکند که بحران آب دیگر صرفاً یک بحران زیستمحیطی نیست، بلکه به یک تهدید جدی برای حیات سیاسی نظام تبدیل شده؛ بحرانی که دیر یا زود خشم مردم را به خیزشی سراسری بدل خواهد کرد.
مهدی اسماعیلی بیدهندی، استاد دانشکده محیطزیست دانشگاه تهران، در مصاحبه با ایلنا هشدار داده است که در صورت ادامه این روند، نهتنها جیرهبندی آب در تهران، بلکه سناریوهای هولناکتری چون عدم دسترسی به منابع آب، ناآرامیهای اجتماعی و بحرانهای امنیتی قابل پیشبینی هستند.
این در حالیست که مردم نسیمشهر تهران روز ۳۰تیر بهخاطر بیآبی به خیابان آمدند؛ یک اعتراض عمومی به ۳روز قطعی کامل آب در گرمای سوزان تیرماه. شب گذشته همچنین مردم سبزوار که از قطعیهای بیوقفه برق و آب بهستوه آمدهاند، جاده را بستند و با صدای بلند فریاد زدند: دیگر تحمل این بیتدبیری و بیتوجهی را نداریم! زندگی مردم فلج شده، هیچ مسئولی پاسخگو نیست و وعدهها فقط روی کاغذ ماندهاند.
شبکه فرسوده، سوءمدیریت، فساد ساختاری و بیعدالتی در توزیع، دستبهدست داده تا مردم بیدفاع، قربانی اصلی این معادله باشند. به همین دلیل است که هر تابستان، بحران تشدید میشود؛ هر بار مردم متهم میشوند، ولی مسبب واقعی، در پشتپردهٔ تاریک باقی میماند.
بحران آب در ایران، بحرانی است نه صرفاً اقلیمی، نه فنی و نه رفتاری. این بحران، بازتاب مستقیم یک حکومت ضدمردمی و غارتگر است. تا زمانی که مافیای سپاه و خامنهای بر مقدرات ایران چنگ انداختهاند، هیچ امیدی به احیای آب، برق، ثروت، منابع، هوای پاک، محیطزیست و سفرههای خالی مردم ایران نیست.
از اینرو تنها راه برونرفت، به زیر کشیدن این ساختار فاسد است. همانی که نه فقط بر آزادی، که حتی بر نفس و آب مردم هم قفل زده است.
The Iranian government has declared August 1 a holiday in Tehran due to a severe water crisis, signaling potential collapse in the capital's water supply. Experts warn of apocalyptic scenarios and social unrest. The water crisis has become a central issue, revealing the government's inability to manage its consequences. Officials acknowledge the situation is dire, with three of Tehran's four main reservoirs at critical levels. Protests have erupted over water shortages, highlighting public frustration with mismanagement and corruption. The crisis reflects a broader systemic failure, with calls for a change in governance to restore resources and public trust.