تصاویر منتشرشده از مراسم خاکسپاری مهین زرینپنجه، موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده پیانو، صحنهای تلخ و اندوهبار را به تصویر میکشند؛ مراسمی که در آن تنها سه نفر در آرامگاه متلقو پیکر او را همراهی میکنند و هیچیک از چهرههای هنری، مسئولان خانه موسیقی یا نمایندگان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مراسم حضور ندارند.
آن طور که ابوالفضل منزوی، روزنامهنگار در شهر متل قو روایت میکند در این مراسم سه نفر حضور داشتند: یکی از سه دختر خانم زرینپنجه به همراه گیتی وزیریتبار و همسرش محمد ظریف، برادر هوشنگ ظریف که هر دو از نوازندگان ارکستر صبا بودند و سالهاست در آن شهر زندگی میکنند.
خانم زرینپنجه روز یکشنبه ۱۱ خرداد در ۸۷ سالگی در سلمانشهر (متل قو) در استان مازندران درگذشت و ساعاتی بعد در گورستان آن شهر به خاک سپرده شد.
درگذشت خانم زرینپنجه در شبکههای اجتماعی واکنش گسترده موسیقیدانان را در پی داشت و عصر پنجشنبه تعدادی از فرهنگدوستان مازندران در اقدامی خودجوش بر سر مزار او جمع شدند تا یادش را گرامی دارند.
مهین زرینپنجه که بود؟
مهین زرینپنجه در چهار آبان سال ۱۳۱۶ در تهران به دنیا آمد. پدرش نصرالله زرینپنجه، استاد تار و آهنگساز بود که در تدوین کتابهای آموزشی تار و سهتار هنرستان موسیقی نقش بهسزایی داشت.
او در باره خاطرات دوران کودکی خود گفته بود: «در خانه کوچکی که آوای موسیقی از در و پنجرههایش شنیده میشد بزرگ شدم. پدرم نوازنده و معلم تار و سه تار بودند و مادرم صفیه یگانه، کمی تار و تنبک مینواخت.»
هنرمندان بسیاری برای تمرین درس آواز و نتهای موسیقی و یا فراگیری آن به خانه آنها رفت و آمد داشتند. از پنجم ابتدایی تحصیلاتش را در هنرستان موسیقی ملی به ریاست روحالله خالقی شروع کرد. میگفت: «ما هنرجویان روحالله خالقی را چون پدر دوست داشتیم.»
چهرههای معروف دیگری چون ابوالحسن صبا و حسین تهرانی استادانش بودند که از میان آنها جواد معروفی اولین استاد پیانوی او بود. بعدها کوک موسیقی جهانی این ساز را نزد امانوئل ملیک اصلانیان، استاد پیانو فراگرفت و کوک موسیقی ایران بر روی این ساز را از مرتضی محجوبی، نوازنده اسطورهای پیانو آموخت.
به گزارش بی بی سی، مهین زرینپنجه نیز سرنوشتی همچون پدرش داشت، نصرالله زرینپنجه پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ مثل سایر همکارانش خانهنشین شد و عاقبت در ۲۵ آذر ۱۳۶۰ در سکوت و انزوای کامل دار فانی را وداع گفت. او را در بهشت زهرای تهران به خاک سپردند و روی سنگ مزارش این رباعی از اوحدالدین کرمانی، عارف و شاعر سدههای ششم و هفتم هجری نوشته شد: در راه خدا دو کعبه آمد حاصل... یک کعبه صورت است و یک کعبه دل... تا بتوانی زیارت دلها کن... که افزون ز هزار کعبه آمد یک دل.
من بي وطنم
مهین زرین پنجه
زندگی نامه ایشان از زبان خودش
در تهران متولد و در خانه کوچکی که آوای موسیقی از در و پنحره هایش شنیده میشد بزرگ شدم. پدرم نصرالله زرین پنجه نوازنده و معلم تار و سه تار بودند و مادرم صفیه یگانه کمی تار و تنبک می نواخت. هنرمندان بسیاری به خانه می آمدند, یا برای تمرین درس آواز یا نت های موسیقی و یا فراگیری آن. تحصیلاتم را در هنرستان موسیقی ملی که ریاست آن با روح الله خالقی بود شروع کردم. ما هنرجویان روح الله خالقی را چون پدر دوست داشتیم.
علم و هنر موسیقی را از اساتیدی چون: ابوالحسن صبا, روح الله خالقی, حسین تهرانی و جواد معروفی فرا گرفتم. بعدها نواختن موسیقی کلاسیک اروپایی با پیانو را نزد استاد ملیک اصلانیان و موسیقی ایرانی را با استاد مرتضی محجوبی ادامه دادم.
بعداز اتمام به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمدم و با تشکیل ارکستر بانوان و سرپرستی آن و تک نوازی پیانو در سایر ارکسترها مشغول به کار شدم.
با شروع انقلاب دلسردیهای من شروع شد, می دانستم که دیگر از هنر و هنرمند خبری نخواهد بود, بخصوص بانوان از ارزشهای هنری بهره مند نخواهند شد. راهی سفر به خارج از ایران شدم, با دوری از وطن دلتنگیها آغاز شد, احساس می کردم از خودم جدا شدم, با شنیدن سروده های ملی کشورهای دیگر بغض و گریه میکردم. از انگلستان به فرانسه و از فرانسه به آمریکا سرگردان بودم. یا میبایست به ایران برگشته و در پنهان نوازندگی می کردم و یا همکاری با جمهوری اسلامی.
با تدریس و تمرین پیانو خود را مشغول ساختم و از 15 سال قبل شروع به آهنگ سازی و قطعاتی به یاد ایران نوشتم که به صورتCD منتشر شدند.
غم غربت شعر از تورج نگهبان و با صدای بهزاد با گروهی از نوازندگان ارکستر لس آنجلس با رهبری آندرانیک
رقص ایرانی (بدون کلام) قطعه 2 و 1 با ارکستر سنفونی baltica با رهبری bohdan jarmolowicz
و 3.4 با گروهی از نوازندگان ارکستر اپرای پاریس با رهبری raphael sanchez (قطعه 4) بهار ایران با صدای بهزاد و شعری از تورج نگهبان, گروهی از کُر شهر nice.
سرزمین من با شعر جاودانه از تورج نگهبان, صدای بهزاد, گروه کُر poznan, ارکستر سنفونی Baltica از کشور لهستان.
اُپرای لیلی و مجنون (قطعاط ارکستری) با اجرایارکستر سنفونی Baltica و با رهبری Bohdan Jarmolowicz که شرکت ماهور آن را در ایران منتشر نمود.
سرود فتح شب را برای مردم ایران نوشتم که از رفتار نادرست و ناجوانمردانه ای که در خیابانها یا در زندانها و دادگاه های جمهوری اسلامی بر مردم من روا داشتند بسیار خشمگین و غمگین بوده و هستم, با نوشتن این سرود امیدوارم توانسته باشم قدر کوچکی از دلبستگی و همبستگی خود را بیان کرده باشم ......
The funeral of Mahin Zarrinpanjeh, a renowned musician and composer, was a somber event attended by only three people, with no notable figures from the music community or government present. She passed away at 87 in Salmanshahr and was buried shortly after. Zarrinpanjeh, born in Tehran in 1937, was influenced by her musician father and studied under prominent teachers. Her career flourished until the 1979 revolution, after which she faced artistic restrictions. She later moved abroad, continuing her work in music and composing pieces reflecting her longing for her homeland.