احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی در یادداشتی با عنوان " از پنکه و کولر تا اشنون" در کانال تلگرامی خود نوشت: این روزها خیلی از افراد سراغ خاله ماهطلعت را از من میگیرند. بهش زنگ زدم تا جویای حالش شوم. فاطو دخترش گوشی را برداشت و گفت؛ ماهطلعت و کلاسمال یک هفتهای است رفتهاند "کَفه"! پرسیدم؛ کفه برای چه؟ گفت؛ برای اینکه اشلون (اشنون) بچینن! پرسیدم؛ اشنون برای چه؟ با لحنی طعنهآمیز گفت؛ یادت رفته اشلون برا چی میچینین؟ گفتم؛ یادم نرفته! اشنون میچینن که باهاش لباس بشورن، ولی این که مالِ قدیماست! الان که دیگه اشنون ورافتاده!
در جوابم گفت: "از وقتی که آقای پزشکیان گفته مردم قدیما پنکه و کولر نداشتن که خود را خنک کنن، حالا هم استفاده نکنن، مادر و پدرم گوشی دستشون اومد که قراره زندگیمون بشه مثل همون شصت سال پیش و باز باید رختامون را با اشلون بشوریم. تا بقیه خبردار نشن، زودی رفتن کفه که اشلونها را بچیینن، چون میترسن دیگه گیرشون نیاد!"
این هم از حال و احوال ماهطلعت در این روزگار!
In a note titled "From Fans and Coolers to Ashnon," Ahmad Zeydabadi reflects on the situation of his aunt Mahtal'at and her daughter Fatoo, who have gone to gather ashnon. Fatoo sarcastically comments on using ashnon for washing clothes and criticizes Mr. Pezeshkian's remarks encouraging people to adopt old methods. The note highlights changes in life and the current state of affairs, capturing a sense of nostalgia for the past.