زنگهای خطر بحران آب در تهران با گوشخراشترین صداها روشن شده است؛ آنقدر که رسانههای حکومتی هم مجبور شدهاند گوشهای از ابر بحران در پیش را بازتاب دهند. یکی تیتر میزند: خطر در کمین تهرانیها و دیگری مینویسد: کمبود آب در تهران جدی است؛ یکی هشدار میدهد: شرایط آب در تهران قرمز شد و دیگری از قرمز هم فراتر رفته و مینویسد: تهران در آستانهٔ خشکسالی...
در این میان موسوی خوانساری معاون وزیر نیرو گفته: بزرگترین بحران پیش روی تهران، آب است. ترافیک و آلودگی هوا حل میشود، اما آب قابل حل نیست. ما نزدیک به ۲۰ میلیون جمعیت در این منطقه داریم که وابسته به سد لتیان و کرج و لار و طالقان هستند. با نگاهی به وضعیت سدها، بحران آب در پایتخت بهخوبی احساس میشود. تداوم این وضعیت در تابستان، نوید ناترازی جدی و احتمال قطعی آب را میدهد. تهران و اصفهان و قم وضعیت بغرنجتری از دیگر نقاط کشور دارند.
خبرگزاری ایسنا با عنوان واقعیت تلخ کمآبی تهران نوشت: سخنگوی صنعت آب هشدار داد که با ادامهٔ این روند، منابع آب سطحی تهران از دست خواهد رفت.
تصاویر منتشر شده در فضای مجازی از سد لتیان، رودخانهای باریک در بستر خشک یک سد عظیم را نشان میدهد. سد کرج از این هم بدتر است. عکس های منتشر شده دیوارهٔ بلند سدی قدیمی را نشان میدهد که تنها در پایهٔ آن، مقداری آب جمع است. روزنامهٔ اعتماد مینویسد: سد کرج در آستانهٔ به گلنشستن است و اعترافات بعدی از عمق فاجعه بیشتر پرده بر میدارد که سد کرج، فقط ۸درصد ظرفیت آب دارد!
اما مدیر مطالعات پایه منابع آب شرکت آب منطقهای البرز میگوید وضعیت از این هم بدتر است و سد کرج تقریباً خالی شده و اذعان میکند: اکنون این سد ۵۵درصد کمتر از سال گذشته ذخیرهٔ آب دارد.
خشکسالی و جیره بندی آب در تهران
وقوع خشکسالی و جیره بندی آب در تهران تبعات سنگینی به همراه دارد. یک کارشناس حوزه آب در این باره گفت: ما در سایر استانها هم مساله آب را داشتهایم و اعتراضاتی درباره آن نیز صورت گرفته است، اما چون ایران کشوری متمرکزگراست و همه چیز را در پایتخت قراردادهایم و به همین دلیل صدای بحران در تهران بلندتر به گوش میرسد. ما درسالهای اخیر در اصفهان و همدان بحران آب داشتیم که گاهی به تنش و درگیری اجتماعی نیز منجر شده است، اما جمعیت و اهمیت تهران باعث شده تا تبعات کم آبی سنگینتر باشد.
سعید جمالی درباره راه حل برون رفت از شرایط بحرانی آب گفت: هزاران عامل برای تغییر وضعیت آب در کشور دخیل است. از سیاستگذاری کلان گرفته تا فرهنگ بومی جامعه، اما تا یک تصمیم بزرگ گرفته نشود هیچ یک از مشکلات حل نمیشود. سیاستگذاری در بخش آب کشور مانند مدیریت انرژی با شکست مواجه شده است. سیاستهای استفاده شده اشتباه بوده و تا زمانی که شکست پذیرفته نشود و اصرار بر شیوههای غلط داشته باشیم نتیجه از پیش نخواهیم برد.