آدينه، 3 شهریور ماه 1402 = 25-08 2023ایران؛ چگونه چنگیز خان مغول رو سفید شد؟! گزارش را بخوانیدگفتند عفو شدید، بعد اعدامشان کردند؛ جزئیات جدیدی از شکنجه محمدمهدی کرمی و محمد حسینی....اگر این توحش نیست پس چیست؟ "کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان" در "شبکه X" (توییتر سابق) گزارشی تفصیلی از شکنجه و اعدام بازداشتشدگان اعتراضات سراسری ایران مرتبط با پرونده کشته شدن روحالله عجمیان در اتوبان کرج منتشر کرده است. در حالی که در ماههای گذشته اخبار و گزارشهای مختلفی در موردشکنجه متهمان این پرونده به خصوص دکتر حمید قرهحسنلو و اخذ اعترافات اجباری از آنان در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود، با این حال جزئیات زیادی از آنچه در بازجوییها گذشته و همچنین شب اعدام محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی به بیرون از زندان درز نکرده بود. یک منبع نزدیک به متهمان این پرونده به "کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان" گفته است: «پس از دستگیری بچهها، آنها در حد مرگ شکنجه شدهاند.» این منبع مطلع که پس از ماهها در این خصوص صحبت میکند، میگوید: «از لحظه بازداشت و در ماشین تا بازجویی و بازداشتگاه، شکنجه متهمان این پرونده به صورت مستمر ادامه داشته است.» او میگوید، شکنجه به اشکال مختلف وجود داشته، به طوریکه مشت و لگد و استفاده از شوکر و ضربات متعدد برای مدت طولانی، از سادهترین روشهای شکنجه بوده که علیه این افراد استفاده میشد. یکی از روشهایی که بهکرات استفاده شده، "جوجه کردن" بود. در این روش فرد را در حالی که دست و پاهایش از عقب به هم بسته شده با زنجیر از سقف آویزان میکنند. در مورد متهمان این پرونده بعد از آویزان کردن آنان از سقف چند نفر درحالی که فحشهای رکیک میدادند، شروع به کتک زدنشان میکردند. این منبع به نقل از یکی از متهمان میگوید: «بعد از شکنجه، او را به اتاقی چندنفره منتقل کردهاند، چون فکر میکردند با وضعیتی که دارد نمیتواند در انفرادی از پس خودش بربیاید! بعد از انتقالش به آن اتاق، یکی از زندانیان از دیدن وضعیت او از حال میرود. تمام سر و صورتش خونی بود، در اثر شوکر، بدنش آنقدر متورم بوده که نمیتوانستند لباسهایش را دربیاورند. تمام بدنش دچار ترکیدگیهای شدید شده بود.» این منبع به نقل از سایر متهمان این پرونده میگوید: «محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی بیش از دیگران مورد شکنجه قرار گرفتند. به طوریکه مثلا اگر سایرین را ۲۰ دقیقه در حالت جوجه کردن نگه میداشتند، در مورد سیدمحمد حسینی این زمان به ۵۰ دقیقه میرسید، چونکه حتی در وضعیت شکنجه نیز سروصدا و دادوفریاد نمیکرده تا پاییناش بیاورند.» او افزود: «این وضعیت بیش از سی روز ادامه داشت و در این میان چندین بار نیز آنها را اعدام مصنوعی کردهاند. یعنی گفتند که میبریم و میکشیمتان، بردهاند توی حیاط، چشمبند زدهاند. گفتهاند که زانو بزنند و بعد از چند دقیقه، از مو و یا از ریش آنها را روی زمین کشیده و دوباره توی سلول انداختهاند.» به گفته این منبع مطلع، متهمان پیش از اولین جلسه دادگاه و قبل از اینکه به دادگاه آورده شوند نیز تحت شکنجه و آزار و بدرفتاری قرار گرفتند و بعد بدون اینکه از دادگاهشان مطلع باشند، وارد جلسه دادگاه میشوند. اولین جلسه دادگاه متهمان پرونده روحالله عجمیان روز ۹ آذرماه ۱۴۰۱ برگزار شد و در عکسها و تصاویری که از روز دادگاه وجود دارد، متهمان بسیار خسته و شوکه به نظر میرسند. این منبع نقل میکند: «آن روز صبح، همه متهمان این پرونده را به صف در حیاط بازداشتگاه روی یک پا نشاندند. روز سردی بوده و تنها لباس آنها همان لباسهایی بوده که در عکسهای جلسه اول دادگاه دیدیم. لباسهای نازک و رنگ و رو رفته زندان. به مدت دو ساعت و نیم، روی یک پا، در سرمای اول صبح کرج نشسته بودند و با کوچکترین تکانی، با فحش، کتک و شوکر روبرو میشدند. بعد در این بین حتی نگهبانان روی گردن آنها مینشستند و سیگار میکشیدند و اگر نمیتوانستند روی یک پا مقاومت کنند، بازهم کتک میخوردند. بعد از دوساعت و نیم، بدن بی حس آنها را با کتک و لگد با یک ون سیاه به دادگاه منتقل میکنند.» پس از دادگاه، همه متهمان به ندامتگاه مرکزی کرج منتقل میشوند و پس از دو هفته نیز احکامشان در زندان به آنها ابلاغ میشود. به گفته این منبع، رفتارهای رئیس زندان و سایر نگهبانان با متهمان این پرونده بسیار خشونتآمیز و همراه با توهین و تهدید مکرر بوده است. مثلا مرتب به آنها میگفتهاند که "لیاقت همه شما خوابیدن جلوی در دستشوییهاست، شماها آدم نیستید، جنایتکارید، منافقاید. حق همتونه که اعدام بشید"؛ همچنین مرتب به این زندانیان فحشهای رکیک داده میشد. این منبع میگوید: «روزی که احکام را دادند، همه به ۲۵ سال زندان و ۵ نفر به اعدام محکوم شدند. نگرانی و وحشت شدیدی میان آنها بوجود آمده بود که نکند این احکام اجرایی شوند و باهم یک قرار میگذارند که اگر قرار باشد این احکام سنگین اجرا شوند، به صورت دستهجمعی خودکشی کنند. محمدمهدی کرمی با اطمینان گفته بود نمیگذارم اینها مرا اعدام کنند، من زودتر خودم را میکشم.» «بعد از آمدن حکمها یک روانشناس فرستادند که به زور برای بچهها قرص آرامبخش تجویز کرد و زندان آنها را وادار میکرد که داروها را مصرف کنند. آنهایی هم که اعتراض میکردند و نمیخواستند قرصها را بخورند با تهدید و فحاشی مواجه شده و ناچار بودند با حضور ماموران آن را بخورند.» این منبع در مورد روزی که خبر شکسته شدن حکمها و تایید حکم اعدام محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی به بند رسید، میگوید: «با آنها در تماس بودیم. در زندان عمومی بودند و میتوانستند با بیرون تماس بگیرند. اواسط دیماه بود که خبر آمد که حکمها شکسته شده است و تنها کسانی که حکم اعدامشان تایید شده بود محمدمهدی کرمی و سید محمد حسینی بودند. وحشتزده و نگران بودند.» به گفته این منبع محمدمهدی کرمی تصمیم به اعتصاب غذا گرفته بود و افسر نگهبان تلاش میکرد او را منصرف کند و میگفت "اگر اعتصاب غذا بکنید، اتهام اخلال در نظم زندان هم به پروندهتان اضافه میشود که عواقب بدی دارد." به گزارش منبع، عباسی (رئیس زندان) صبح روز ۱۶ دی ماه برای "گفتگو در مورد مشکلات زندانیان" به بند میرود و پس از مدتی محمدمهدی کرمی و محمد حسینی را به دفتر خود میبرد. منبع میافزاید که "وسط راه اما این دو را از جمع جدا میکنند و میبرند به افرادی مخصوص زندانیان اعدامی"، رضا شاکر و علی معظمی گودرزی هم به قرنطینه فرستاده میشوند." به گفته این منبع "تا ساعت حدود ۹ شب هیچ خبری از بچههایی که رفته بودند تا با رئیس زندان در مورد مشکلاتشان حرف بزنند نبود. همان زمان بقیه متوجه میشوند که تلویزیون هم قطع شده و تلفنها هم کار نمیکند. بعد دوباره نام چند نفر را از بلندگو میخوانند و آنها را هم به انفرادی میبرند." زندانیانی که آن شب در آن سلولهای انفرادی بودهاند، وضعیت را این گونه روایت میکنند: «حوالی سحر، صدای صلوات توی راهروها شنیده شده و رفت و آمد زیادی در جریان بوده است. برخی روایت کردهاند که از درز در دیدهاند که یک نفر با دوربین توی راهرو بوده و صداهایی که میگفتند عفو خوردید. بخشیده شدید. زندانیان از درز در سلول محمدمهدی و سید را دیدهاند. ظاهرا سید از خوشحالی سجده شکر کرده بود. و بقیه فکر کرده بودند که اعدام منتفی شده، اما صبح روز بعد که پرسنل اداری میآیند و آنها را دوباره به بند میبرند، متوجه میشوند که حکم اعدام محمد مهدی و سیدمحمد اجرا شده است.» منبع: دویچه وله
|