دوشنبه، 7 فروردین ماه 1396 = 27-03 2017وقتی قاضی به زندانیان شکنجه شده خندید
خبرگزاری هرانا – حسن دهواری و الیاس قلندرزهی، دو شهروند بلوچ ۲۸ و ۲۱ ساله به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده اند. این دو شهروند مدعی هستند مانند تعداد دیگری از زندانیان بلوچ صرفا به خاطر فعالیت سیاسی سایر اقوام یا اعضای خانواده و برای وادار کردن آن افراد به بازگشت به کشور یا توقف فعالیت به شکل گروگان بازداشت و سپس به اعدام محکوم شده اند. آنها مدعی هستند علیرغم بیگناهی شکنجه های طاقت فرسایی را تحمل کرده اند و حتی وقتی به قاضی درباره این شکنجه ها گزارش کرده اند او خندیده است و گفته است “حقتان است”. این دو زندانی در زمان درگیری مسلحانه نیروهای سپاه و تعدادی از اعضای یک گروه شبه نظامی بلوچ از زندان به مقابل خانه محل درگیری منتقل شدند و مقاومت کنندگان مسلح ساکن خانه که رابطه خویشاوندی با حسن دهواری و الیاس قلندرزهی داشتند تهدید شدند در صورت عدم تسلیم شاهد اعدام صحرایی این دو زندانی در همان محل خواهند بود. به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حسن دهواری ۲۸ ساله، فرزند عبدالله متاهل و سرپرست خانواده، دارای ۵ فرزند، همچنین الیاس قلندرزهی ۲۱ ساله، متاهل دارای یک فرزند دختر و تک فرزند خانواده، هردو ساکن سراوان هستند. آقایان دهواری و قلندرزهی در تاریخ ۱۶ بهمن ماه ۹۳ توسط اداره اطلاعات در سراوان بازداشت شدند. این دو شهروند بلوچ پس از بازداشت به استناد نامه ای که به بیرون از زندان ارسال کردند پیش از انتقال به زندان به مدت هفت ماه در بازداشتگاه اداره اطلاعات «تحت شکنجه» به سر بردند و در این مدت دو مرتبه به شعبه ۶ امنیتی نزد قاضی شاه محمدی برده شدند. در تاریخ سیزدهم آذرماه ۹۵، آخرین دادگاه با ریاست محمد مرزیه (دادستان سابق استان سیستان و بلوچستان) در دادگاه کیفری عمومی شعبه ۲ برگزار شد. در روند برگزاری جلسات بازپرسی و دادگاه، این متهمان از داشتن وکیل محروم بوده اند. حسن دهواری با نگارش رنجنامه ای در شرح شکنجه های صورت گرفته و روند دادرسی پرونده شان گفته است: “در اطلاعات که بودیم تحت شکنجه های شدید جسمی و روحی از قبیل تهدید به تجاوز جنسی، بستن به تخت معجزه (تختی که برای شلاق زدن زندانی از آن استفاده میشود)، شکنجه های شدید با انواع و اقسام ابزارآلات از جمله شلاق، سیم کابل، بستن کلاه اهنی به سر و وارد کردن شوک برقی به سر ما، اقدام به کشیدن ناخن های دست و پا، روشن کردن دریل و تهدید کردن سوراخ کردن دست و پا بوسیله دریل، آوردن ناموس من جلوی چشمم همراه با دوربین فیلمبرداری و نهایتا گفتند اگر اتهامات را قبول نکنی جلوی چشمانت به آنها تجاوزو فیلمبرداری می کنیم. بعد از ۷ ماه ما را به زندان مرکزی زاهدان انتقال دادند. در مدت ۱ سال و ۴ ماه که در زندان بودیم ۲ بار ما را به بازپرسی شعبه ۶ امنیتی دادگاه انقلاب پیش شاه محمدی بردند که در طی این ۲ جلسه از ما فقط چند سوال کردند هر جلسه ۲ سوال، هر دفعه ما گفتیم که ما بی گناهیم و در چنین حالتی که در بالا توضیح دادم اتهام ها را به صورت اجباری قبول کردیم با اینحال اقای شاه محمدی مثل مامورین اطلاعات نوشت ما همه اتهام ها را قبول کرده ایم در حالیکه ما قبول نکرده بودیم. بعد در تاریخ ۱۳ آذرماه ۹۵ ما را به دادگاه آخر پیش محمد مرزیه (دادستان سابق استان سیستان و بلوچستان) در دادگاه کیفری عمومی شعبه ۲ بردند در دادگاه پیش محمد مرزیه من و الیاس اتهام ها را قبول نکردیم و گفتیم که ما به اجبار و زیر شکنجه ناچار به پذیرفتن اتهامات شدیم در حالیکه حتی هیچ اطلاعی از جزییات اتهامات طرح شده نداریم. ما زیر شکنجه شدید جسمی و روحی مجبور شدیم که قبول کنیم. اما قاضی به حرفهای ما اعتنایی نکرد که هیچ، حتی وقتی ما گفتیم که در وزارت اطلاعات این طوری با ما رفتار کردند خندید و گفت حقتان است. یک منبع نزدیک به خانواده این دو زندانی ضمن تایید صحت انتساب رنجنامه حسن دهواری به وی در گفتگو با گزارشگر هرانا اضافه کرد “همان روز بازداشت حسن و الیاس، تعدادی از اعضای گروه جیش العدل که عمدتا از اهالی سراوان بودند و با این دو زندانی نیز رابطه خویشاوندی داشتند در روستای آسپیچ سراوان به محاصره نیروهای امنیتی در می آیند، درگیری مسلحانه میان ساکنان خانه و نیروهای نظامی و امنیتی ساعتها به طول می انجامد، در همین حین نیروهای امنیتی حسن و الیاس را از بازداشتگاه به مقابل منزلی که محاصره شده بود و تعدادی از اعضای آن سازمان در آن مقاومت مسلحانه می کردند آوردند و به محاصره شده گان اعلام کردند که اگر خود را تسلیم نکنند این دو خویشاوند آنان همانجا توسط نیروهای امنیتی به قتل خواهند رسید، پس از ادامه مقاومت مسلحانه ساکنین خانه و شکستن محاصره، حسن و الیاس مجددا به بازداشتگاه اداره اطلاعات بازگردانده شدند.” این منبع مطلع در ادامه افزود “محاصره شدگان خانه تیمی مورد اشاره که محاصره را شکستند و از منطقه خارج شدند تعداد زیادی ادوات و تجهیزات نظامی از خود به جای گذاشتند. وقتی خویشاوندان حسن و الیاس حاضر به پذیرش مطالبه دستگاه امنیتی نشدند، نیروهای وزارت اطلاعات تمام ادوات کشف شده در خانه تیمی را در پرونده سازی که برای این دو شهروند بلوچ داشتند استفاده کردند در حالی که این دو اساسا در منازل مسکونی خود در حالی که یک زندگی آشکار و عادی داشتند بدون هیچ سند و مدرکی دستگیر شدند و تا امروز هم بر بیگناهی خود پافشاری و تاکید داشته اند. “ یک منبع نزدیک به خانواده قلندرزهی و دهواری به گزارشگر هرانا گفت “اندکی پس از بازداشت حسن و الیاس نیروهای امنیتی به مادر بزرگ یکی از این افراد گفتند که حسن و الیاس تا زمانی که اقوام آنها از مبارزه مسلحانه دست برندارند و بازنگردند آزاد نخواهند شد و اگر لازم شود به جای آنان اعدام خواهند شد.” بر اساس گزارشات دریافتی در طی سالهای اخیر، روش گروگان گرفتن اعضای خانواده توسط نهادهای امنیتی و استفاده از آنان برای وادار کردن فردی که به گروههای اپوزیسیون پیوسته است جهت بازگشت یا کنار گذاشتن فعالیت ها بیش از هر جای دیگر در کشور در منطقه بلوچستان ایران مورد استفاده نهادهای امنیتی قرار گرفته است. بنابر گزارشات منتشره در سالهای اخیر، علی نارویی (برادر صدیق نارویی از اعضای جیش العدل) که در زندان جان باخت، سلیمان میایی (برادر علی میایی از اعضای همان سازمان) که بعدا اعدام شد، محمدامین عزیزی (برادر ابراهیم عزیزی از اعضای همان سازمان) که بیش از ۹ ماه در بازداشت به سر برد و محمدصابر ملک رئیسی (برادر عبیدالرحمن ملک رئیسی از اعضای همان سازمان) که حکم ۱۵ سال حبس در تبعید خود را می گذراند در زمره برجسته ترین پرونده هایی هستند که بازداشت شدگان مدعی شدند برای تحت فشار قرار دادن عضو دیگر خانواده به گروگان گرفته شده اند. جیشالعدل (به فارسی: ارتش برابری) یک گروه سنی مذهب و بلوچ است که با نظام جمهوری اسلامی به شکل مسلحانه مبارزه می کند. این گروه که مدعی حمایت از حقوق اهل سنت و همینطور شهروندان بلوچ است تاکنون مسئولیت چند عملیات نظامی و ترور در نواحی شرقی استان سیستان و بلوچستان را بر عهده گرفته است. به اشتراک بگذارید:
|