دوشنبه، 30 آذر ماه 1394 = 21-12 2015

شعر؛ شب یلدا و رنگ پریده ی برف!

عارف پژمان

ندیده بود کسی، جامه ء دریده ی برف
نشسته زاغ به چشمان آرمیده ی برف!
به امتداد نگاهت،چو ابر ها رفتم
دوید بر سر راهم ،سحر، سپیده ی برف !
به جان تو ، شب یلدا زغصه ، آب شدم
کنار باغچه دیدم، قد خمیده ی برف !
نیامدی و گلت روی بالشم خشکید
پرید از لب مرجانی ام، نشیده ی برف !
بهای گوهر اعماق صخره ها ، چند است
کجا رود ، چه کند، شاخه تکیده ی برف!
نوشته ای که زمستان و غربتم، چون است :
پریده رنگ تر از اشک ناچکیده ی برف!
مگر که سلطنت دیو بهمن آخر شد
که قصهء گل سرخ است در قصیده ی برف!

Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
  به اشتراک بگذارید:







تبلیغات







به ایران پرس نیوز بپیوندید

آدرس پست الکترونيک [email protected]

ایران‌پرس‌نیوز به هیچ گروه سیاسی وابسته نیست و از هیچ کجا حمایت مالی دریافت نمی‌کند.



بازگشت به برگ نخست