
روزنامه حکومتی خراسان در مطلبی نوشت: سند امنیت ملی آمریکا که مهمترین متن راهبردی رسمی آمریکا در حوزه سیاست خارجی و امنیتی است، هر چند سال یکبار منتشر میشود و عملا نقشهراه رفتار واشنگتن در جهان بهشمار میآید. سند جدید امنیت ملی آمریکا در سال ۲۰۲۵ اخیرا منتشر شده و نقشه راه دولت دوم ترامپ را ارائه می کند. در مقدمه این سند، سه پرسش محوری مطرح میشود. آمریکا چه میخواهد، چه ابزارهایی دارد و چطور باید میان هدف و ابزار پل بزند. نکته مهم این است که در این سند، جایی برای دیپلماسی با تهران دیده نمیشود.
این سند معتقد است که نیم قرن، خاورمیانه مرکز توجه سیاست خارجی آمریکا بوده است. حالا دو عامل اول عوض شده است: منابع انرژی متنوعتر شده و آمریکا دوباره صادرکننده انرژی است. رقابت ابرقدرتی هم جای خود را به چانهزنی قدرتهای بزرگ داده که در آن، آمریکا هنوز موقعیت برتر را دارد.
در ادامه، سند به نقطهای میرسد که برای ایران بسیار مهم است. صریح مینویسد: «ایران یعنی نیروی اصلی بیثباتکننده منطقه، بهطور جدی تضعیف شده است»؛ خصوصا بعد از حمله آمریکا به تاسیسات هسته ای. یعنی از نگاه واشنگتن، ایران هنوز مشکل است، تهدیدی است که فعلا مهار شده و میتوان آن را زیر فشار دایمی نگه داشت.
همزمان، تصویر مطلوب آمریکا از آینده منطقه هم ترسیم میشود. در متن آمده است که با افزایش تولید انرژی در خود آمریکا، دلیل سنتی تمرکز واشنگتن بر خاورمیانه کاهش مییابد و این منطقه باید به مقصد سرمایهگذاری در حوزههایی غیر از نفت و گاز تبدیل شود و البته این سند بر چند اولویت دایمی واشنگتن مثل نیفتادن انرژی خلیج فارس به دست دشمن، باز ماندن تنگه هرمز و امن ماندن اسرائیل تاکید می کند.
نکته مهم این است که در این روایت، جایی برای دیپلماسی با تهران دیده نمیشود. ایران یک متغیر امنیتی است، نه یک بازیگر در طراحی نظم جدید. آمریکا میخواهد بار حضور مستقیم نیروهایش را به دوش متحدان منطقهای بگذارد و منظور از متحدان، اسرائیل و برخی پایتختهای عرب هستند.
برای ایران، این سند دستکم سه پیام روشن دارد. نخست اینکه سیاست فشار حداکثری تمام نشده، فقط شکل آن عوض شده است. آمریکا میگوید دیگر بهدنبال ملتسازی و اشغال طولانی نیست، اما راه فشار را در ترکیب تحریم، حملات محدود پرشدت و واگذاری بخشی از درگیری به متحدان میبیند. از نگاه نویسندگان سند، عملیات آمریکا علیه تاسیسات هستهای ایران نمونهای موفق از همین مدل است.
پیام دوم، برونسپاری تقابل است. واشنگتن انتظار دارد امنیت منطقه را بیش از گذشته اسرائیل و کشورهای عرب همپیمان تأمین کنند. آمریکا می خواهد خودش بیشتر در پشت صحنه نقش آفرینی کند. این الگو میتواند بهمعنای رقابت و درگیری بیشتر نیابتی در منطقه باشد؛ از جنگ سایه در دریا گرفته تا تنشهای موشکی و امنیتی در خاک کشورهای ثالث و البته احتمال درگیری بیشتر با اسرائیل به عنوان نماینده امنیتی آمریکا در منطقه.
پیام سوم، استفاده دایمی از تصویر تهدید ایران برای توجیه نظم جدید است. تا وقتی ایران در متن سند نیروی اصلی بیثباتکننده معرفی میشود، هر صدایی از تهران که بتوان آن را به این تصویر وصل کرد، خوراک رسانه و سیاست در واشنگتن خواهد شد.
English SummaryThe government-affiliated newspaper Khorsan reported on the recent U.S. National Security Strategy document released for 2025, which outlines Washington's foreign policy roadmap. A key observation is that there is no mention of diplomacy with Tehran. The document states that the Middle East has been a focal point for U.S. foreign policy for half a century, but factors have changed: energy sources have diversified, and the U.S. has returned to being an energy exporter.
Importantly, the document describes Iran as the main destabilizing force in the region, weakened significantly after the U.S. attacks on its nuclear facilities. From Washington's perspective, while Iran remains a threat, it is currently contained and can be kept under permanent pressure.
The document envisions a future for the region where U.S. energy production reduces the need for focus on the Middle East, shifting investment towards non-oil sectors. However, it emphasizes ongoing U.S. priorities, such as preventing Gulf energy from falling into adversarial hands, securing the Strait of Hormuz, and ensuring Israel's safety.
Three clear messages emerge for Iran: first, the policy of maximum pressure is not over; it has merely evolved into a combination of sanctions, limited military strikes, and encouraging regional allies to shoulder more responsibility, such as Israel and certain Arab states. Second, the U.S. expects these allies to ensure regional security while it plays a more behind-the-scenes role, potentially increasing proxy conflicts. Finally, the document utilizes the image of Iran as a threat to justify the new regional order, meaning any actions or statements from Tehran could be quickly leveraged in Washington's media and political narratives.
بنظرمن که خبرها را دنبال میکنم اینست تاسیسات اتمی هم اگر زده شد بنفع اسرائیل بود اما چرا ترامپ نخواست خامنه ای کشته شود ؟؟؟؟ تمام این گفته واسناد اشاره شده درست اما چرا ترامپ نمیخواد وگفته ما تغییر رژیم درایران را نمیخوایم ترامپ بیشتر بفکر منافع امریکاست نمونه قراردادها با امارات تا قطر و … ترامپ بدنبال معروفیت خود است الان درمورد اوکراین هم دست روسیه را گرفته که اتحادیه اروپا هم همراه اوکراین شده است ترسم بیشتر از شروع جنگ جهانی سوم است رسانه ها هم بیشتر بفکر اخبارهای ضد وتقیض بفکر منافع خود هستند حتی ایلان ماسک تهدید به فروپاشی اتحادیه اروپا شد و اتحادیه اروپا جریمه ۱۶۰ میلیون دلار برای ایلان ماسک (صاحب وب سایت توئیتر x )شد
ایران پرس نیوز: دوست گرامی؛ در مورد سیاست تغییر رژیم در ایران باید توجه داشته باشید که مقامات آمریکایی نمی توانند علنا بگویند که خواهان آن هستند حتی در مورد ونزوئلا هم همین است. در مورد صدام حسین هم می گفتند که قصد براندازی رژیم او را ندارند ولی دیدید چی شد. در مورد جمهوری اسلامی اینطور که شواهد نشان می دهد هدف آمریکا بی ثبات کردن تدریجی حکومت است که با هزینه کمتری دچار فروپاشی شود. از شواهد چنین برمیآید که آمریکا و روسیه بر سر چند مورد با هم معامله کرده اند. بزودی پس از پایان گرفتن بحران اوکراین به احتمال قوی آمریکا به سراغ ونزوئلا خواهد رفت و بعد نوبت ایران خواهد بود. ترامپ دیشب در گفتگوی اینترنتی با خبرنگار رسانه پولیتیکو در پاسخ به سئوالی در باره سرنوشت نیکلاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا گفت: روزهای آخر حکومت اوست.... اگر رئیس جمهور آمریکا قصد سرنگونی رژیم چپگرای ونزوئلا که متحد رژیم خامنه ای است را نداشته باشد که این حرفها را نمی زند. سیانان ساعتی پیش گزارش داد که دولت ترامپ در حال تدوین برنامههای محرمانه برای سرنگونی رژیم ونروئلا است. سقوط رژیم مادورو باعث شتاب گرفتن تحولات ایران خواهد شد. البته در این بین شاید اسرائیل هم ضربه دیگری به رژیم بزند که روند فروپاشی آن را تسریع کند.