بازدیدکنندگان ارجمند بدلیل تغییرات فنی ایران‌پرس‌نیوز موقتا بروزرسانی نمی‌شود
















آدرس پست الکترونيک [email protected]









یکشنبه، 18 مهر ماه 1395 = 09-10 2016

شعر؛ از زندان کوچک تا اسارتگاه مجلل!

عارف پژمان

من و تو، بادیه ها بسپردیم
پشت دیوار تمدن، مردیم!
خونکردیم به زمستان نگاه
گرچه ازیار ودیار آزردیم
مشتی ازخاطره و دفتر ورنگ
جامه دانی چو قناری بستیم
دشت از اینهمه دیوانه،رمید ،
هجرتی، چادر لیلی را دید .
زوزهء گرگ ،هراس افکن بود:
گوش من ، حادثه ها را نشنید!
مرزداران به مسلسل بستند
آبرویی که به هامون بردیم
باد، گیسوی سحر را می بافت
که چونان شاخهء تاک افسردیم
+++
تو به آن بار گناه خندیدی
من به توبیخ تو عادت کردم
سالها سال درو بود چه کنم:
همه از سایه به سیلاب
حکایت کردم!
من و تو خانه به دوش ابدیم
شهر در دست سیه پوشان است
هه جا سنگ سپید است و مزار
همه جا زندان است....



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید:
  6743 بازدید |






© copyright 2004 - 2024 IranPressNews.com All Rights Reserved
Cookies on IranPressNews website
We use cookies to ensure that we give you the best experience on our website. This includes cookies from Google and third party social media websites if you visit a page which contains embedded content from social media. Such third party cookies may track your use of our website. We and our partners also use cookies to ensure we show you advertising that is relevant to you. If you continue without changing your settings, we'll assume that you are happy to receive all cookies on our website. However, you can change your cookie settings at any time.