استفاده ابزاری جمهوری اسلامی از نمادهای ایرانی به هنگام اضطرار
جمهوری اسلامی در پی تشدید درگیری نظامی با اسرائیل در روزهای اخیر با روشهای مختلف به استفاده ابزاری از نمادهای مربوط به فرهنگ و تاریخ ایران روی آورده تا احساسات وطندوستانه ایرانیان را به منظور حمایت از حکومت تحریک کند.
درگیری نظامی جمهوری اسلامی با اسرائیل در حالی همچنان ادامه دارد که حکومت ایران به شکلهای مختلف در پی آن است تا احساسات ملیگرایانه ایرانیان را تحریک کند؛ تلاشی برای آنکه این درگیری نظامی در نزد افکار عمومی به نبردی میان "ایران" و نه "جمهوری اسلامی" با اسرائیل تعریف شود.
نگاهی به رسانههای دولتی به ویژه تلویزیون جمهوری اسلامی در روزهای اخیر اما گویای آن است که استفاده از نمادها و نشانهایی فزونی گرفته است که فرهنگ، تاریخ و تمدن ایران بویژه ایران باستان را تداعی میکنند.
برای نمونه در شماری از گزارشها در صدا و سیمای جمهوری اسلامی، از سپاه پاسداران به عنوان "نیروهای مسلح ایران" یاد شده است. در پسزمینه بسیاری از برنامههای خبری و گفتوگومحور بویژه با موضوع درگیری نظامی نیز تصاویری از آرش، کوروش کبیر، فردوسی و سایر نمادهایی از فرهنگ و تاریخ ایران باستان به چشم میخورد و این روند همچنان ادامه دارد. بر در و دیوار تهران و بسیاری از دیگر شهرها نیز بیلبوردها و دیوارنگارههایی با همین مضامین نقش بستهاند.
اینهمه در حالی است که تاکنون در موارد مشابه اغلب تصاویر و نمادهایی مربوط به جمهوری اسلامی، از علی خامنهای و قاسم سلیمانی گرفته تا محسن حججی و حسن نصرالله، دیده میشدند.
تلاش جمهوری اسلامی برای کمرنگکردن و زدودن نمادهای مربوط به فرهنگ و تاریخ ایران سابقهای دیرپا دارد. تغییر معنادار نام شب یلدا به "روز ترویج فرهنگ مهمانی و پیوند با خویشان" و چهارشنبهسوری به "روز تکریم همسایگان" در تقویم رسمی جمهوری اسلامی، با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین درخواستهای پرشمار برای کاهش شمار روزهای تعطیلات نوروزی و لغو تعطیلی سیزدهبهدر، تنها برخی از اقدامهای مضحک حکومت ایران در راستای دستکاری در فرهنگ و تمدن ایرانیان و تضعیف آئینهای باستانی ایرانیان است؛ اقدامهایی که البته ره بهجایی نبردند و افکار عمومی مثلا شب یلدا را هیچگاه "روز پیوند با خویشان" نخواند.
خامنهای در پیام روز ۲۸ خردادماه خود درباره درگیری نظامی با اسرائیل ناگهان یاد ایران افتاد؛ او در این پیام ۱۸ بار از کلمه "ایران" استفاده کرد بهطوری که در اقدامی تقریبا کمسابقه تنها در یک جمله در شروع سخنانش سه بار از ایران یاد کرد: «افراد با خردی که ایران و ملت و تاریخ ایران را میشناسند هیچگاه با زبان تهدید با این ملت سخن نمیگویند زیرا ملت ایران تسلیمشدنی نیست.»
خامنهای درحالی اکنون از درون مخفیگاه، از ایران و ایرانیان یاد میکند که هنوز طنین سخنان پیشین او درباره تاریخ و تمدن این کشور در گوشها باقی مانده است. از جمله جدیدترین موارد در ماههای اخیر که مورد توجه بسیاری نیز قرار گرفت، میتوان به پیام نوروزی خامنهای اشاره کرد؛ در قابی که او به مناسبت "نوروز باستانی" در آن ظاهر شده، کوچکترین نشانی از فرهنگ و تمدن ایرانی دیده نمیشد؛ دهنکجی معناداری به هفتسین و آیینهای باستانی.
قاب "نوروزی" خامنهای البته چندان جای تعجب ندارد چراکه او بارها صراحتا خواستار آن شده که در بحث درباره تاریخ ایران، بر دوران بعد از اسلام تاکید شود. خامنهای از جمله روز یکشنبه ششم شهریورماه سال ۱۳۹۰ در زمان ریاست جمهوری "معجزه هزاره سوم"، محمود احمدینژاد، در دیدار با هیئت دولت وقت خواستار آن شد که به جای تأکید بر ایران قبل از اسلام، بر ایران بعد از اسلام تأکید شود، چرا که به ادعای او "افتخارات ایران بعد از اسلام در هیچ دورهای از تاریخ ایران وجود نداشته است."
مخالفت با برگزاری مراسم و جشنهای باستانی ایرانیان در سطوح مختلف نظام همواره ادامه داشته است. مثلا همین اسفندماه گذشته صادق حسینی، فرمانده سپاه پاسداران استان ایلام با اشاره به همزمانی شبهای ماه رمضان با نوروز باستانی، در ادبیاتی تهدیدآمیز گفت هیچ نهادی در جمهوری اسلامی اجازه ندارد برای برگزاری جشنهای نوروزی مجوز صادر کند. او ادامه داد: «این جشنها با فرهنگ مسلمانان همخوانی ندارد و نباید در برابر ارزشها و معیارهای انقلابی و دینی ایستاد.»
مقامهای جمهوری اسلامی برای نهادینهشدن بیاعتنایی به ایران باستان و تحقیر آن تنها به حملات لفظی اکتفا نکردند؛ نظام آموزش و پرورش به ویژه کتابهای درسی نیز از این هجوم سیستماتیک برای دستکاری در ذهن کودکان و نوجوانان در امان نماندند.
حذف و کمرنگکردن نام شاعرانی مانند نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، رهی معیری، امیرهوشنگ ابتهاج و تحریف داستان نادر ابراهیمی و هوشنگ مرادی کرمانی و حتی حذف نام و طراحیهایی از مولانا در کتابهای درسی مقاطع مختلف نظام آموزش و پرورش تنها نمونههایی از تلاش گسترده جمهوری اسلامی برای تضعیف جایگاه فرهنگ و تمدن ایران بویژه ایران باستان در نزد نسل جوان ایرانی است.
افزون بر این، در سالهای گذشته، شماری از مطالب درسی که در آن از برخی از پادشاهان ایران باستان به عدالت و درایت یاد شده بود، حذف شدند. رسانههای دولتی در ایران بهار سال ۱۴۰۰ گزارش دادند که در کتاب مطالعات اجتماعی پایه هفتم در بخش تاریخ ایران باستان و درس مربوط به سلسله هخامنشی تا سال پیش از آن بندی وجود داشت که در آن کوروش را "پادشاهی خردمند، خوشرفتار و عادل" معرفی می کرد که این بند از کتاب مزبور حذف شد.
حال در روزهای اخیر، جمهوری اسلامی بویژه بلندگوها و رسانههای آن بار دیگر به استفاده ابزاری از نمادهای فرهنگ و تمدن ایران روی آوردهاند و حتی کمپین به راه انداختهاند. مثلا جواد ظریف به تازگی با انتشار ویدئویی در شبکههای اجتماعی، جملاتش را با عبارت "به نام ایران" آغاز کرد و گفت که "همه ما در کشتی ایران سرافراز نشستهایم."
استفاده ابزاری مقامهای جمهوری اسلامی از عشق و علاقه مردم به فرهنگ، تاریخ و تمدن ایران در حالی فزونی گرفته که مقامهای این حکومت مثلا در سالهای گذشته کمترین توجهی به فرسودگی و آسیبدیدگی آثار باستانی چندهزارساله ایران نداشتهاند؛ نهتنها آثار و بناهای کمتر شناختهشده در مناطق مختلف این سرزمین بلکه حتی مشهورترین نمادها از میراث چندهزارساله ایرانیان همچون تختجمشید نیز با انواعی از خطرها، فرسودگیها و آسیبدیدگیها مواجه بوده و مقامهای مسئول استانی نیز بارها از کمبود حداقل امکانات و بودجه گلایه کردهاند؛ هرگز اما گوشی برای شنیدن این اظهارات پیدا نشد.
به گزارش دویچه وله، رویکرد خامنهای و مقامها و تریبونهای جمهوری اسلامی در استفاده ابزاری از حس وطندوستانه ایرانیان، روشی نخنما شده از سوی حکومتی است که در ۴۶ سال گذشته کمترین ارزش و توجهی برای تاریخ و تمدن ایران قائل نشد و اگر ایرانیان بر حفظ و اجرای سنت و آیئنهای باستانی خود پافشاری نمیکردند، ایبسا بسیاری از آنها زیر فشار و تبلیغات و پروپاگاندای حکومتی، به بایگانی و فراموشی سپرده میشدند.
The Islamic Republic of Iran has increasingly utilized symbols of Iranian culture and history to evoke nationalistic sentiments among its citizens amid escalating military conflicts with Israel. This strategy aims to frame the conflict as a battle between "Iran" and Israel, rather than between the regime and Israel. State media have prominently featured historical figures and symbols, contrasting with previous depictions of regime leaders. Despite a long history of downplaying pre-Islamic Iranian culture, recent efforts have seen officials like Khamenei invoke "Iran" in their rhetoric. However, this opportunistic use of cultural symbols comes amid neglect of Iran's historical sites and traditions, highlighting a disconnect between the regime's actions and the public's cultural heritage.