سعید معدنی/بهارنیوز
در اسفند ماه 1321 دقیقا" یازده اسفند، وزارت بهداری ایران شیوع بیماری تیفوس در تهران و چند شهر را اعلام عمومی کرد. ظاهرا" این بیماری از اردیبهشت ماه همان سال شروع شده بود اما اینکه چرا دیر اعلام کردند هنوز دقیقا" مشخص نیست. این زمان مقارن با جنگ جهانی دوم، و یکسال و نیم پس از برکناری و تبعید رضاشاه بود. شاه جوان و کم تجربه روی کار آمده بود، و قدرتهای درگیر در جنگ، بویژه شوروی (روسیه امروز) و انگلستان هر کدام بخشی از خاک ایران را اشغال کرده بودند. در این اوضاع و احوال پر آشوب و به هم ریخته بود که بیماری تیفوس در ایران شایع شد و قربانیان فراوان گرفت.
داستان از این قرار بود که حکومت شوروی سابق به همراه جبهه متفقین در جنگ جهانی دوم تصمیم میگیرند تا مهاجران لهستانی را که شامل نظامیان و مردم عادی بوده و حدود 16 هزار نفر بودند به ایران فرستاده تا از طریق ایران به سایر کشورها اعزام شوند. اما بسیاری از این افراد مدت طولانی و اندکی از آنان نیز برای همیشه درایران میمانند. متاسفانه این افراد به خاطر مسافرت و زندگی طولانی در اردوگاههای مختلف دچار بیماری تیفوس شده و این بیماری را به ایران میآورند.
برخی از مردم ایران که فقیر بوده و به واسطه جنگ فقیرتر هم شده بودند لباسهای دست دوم آنها را میخریدند و این عامل هم موجب گسترش تیفوس از طریق شپشهای باقی مانده در این لباسها میشود. این شپش ها وارد خانههای ایرانی میشود و بسیاری را آلوده میکند. اگر چه با هشدار وزارت بهداری مبارزه با این بیماری شروع میشود، اما بیماری متوقف نمی شود و بنا به گزارش ها این سوغات روس ها تا سال 1324(پایان جنگ جهانی دوم) ادامه مییابد و هزاران نفر را میکشد و هزاران خانواده ایرانی را به خاک عزا مینشاند.
هشتاد و هفت سال بعد در زمستان 1398 نوبت دیگر کشور کمونیستی است که بیماری کشنده کرونا را به ایران هدیه دهد و ایران را به کانون بیماری در خاورمیانه تبدیل کند. این ویروس تاکنون صدها هزار نفر را بیمار کرده و هزاران نفر را به کام مرگ فرستاده است. به هرحال دو بیماری که این دو کشور در دو مقطع تاریخی به ایرانیان هدیه دادند یکی رهاورد جنگ و اشغالگری بوده (روس) و دیگری رهاورد سفر و مراودات بوده (چین).
مردم ما هیچگاه از روسیه خیری ندیده اند؛ این موضوع حتی در داستان ها و ادبیات ما هم به کرات روایت شده است. برای مثال محمد علی جمالزاده 70 سال پیش در یکی از قصه هایش با عنوان " دوستی خاله خرسه" به شکل تکان دهنده ای از خیانت سرباز روس به اعتماد یک ایرانی در جنگ جهانی اول میگوید. بی اعتمادی ایرانیان به روس ها دیرینه و تاریخی است، اما بازی چینی ها با کارت ایران در عرصه بین الملل سه دهه است که شروع شده و احتمالا" تا مدتها ادامه یابد. چرا که میدانند ایران (جمهوری اسلامی) در امور بین الملل به حمایت این دو کشور سخت نیازمند است.