
تجاوز به دختر معلول ۷ ساله در یک مرکز توانبخشی در کلاردشت/ استخوان لگن درسا شکست!
سکوت در این مسیر بهمعنای همدستی در نابودی یک زندگیاست که تازه آغاز شده است. کودکان، نمادی از آسیبپذیری قشر جامعه در برابر شرارت هستند. آینده این کودک دیگر تنها یک سرنوشت شخصی نیست، بلکه آزمونی برای وجدان جمعی است.
روزنامه هم میهن نوشت: ششم مهرماه امسال درسا، دختر هفتساله بیسرپرست و دچار معلولیت ذهنی و جسمی که در مرکز توانبخشی مهر کلار نگهداری میشد، با خونریزی به بیمارستان منتقل شد؛ در نامه پزشکی قانونی نوشتند که او دچار آسیب جدی و ترک خوردن استخوان لگن شده است. این خلاصه خبری است که خبرنگار ما بهطور اختصاصی آن را پیگیری کرده است. بررسیها نشان میدهد، مدیر مرکز که درسا را آزار داده، در ابتدا بازداشت، سپس به قید وثیقه آزاد شده و حالا در انتظار برگزاری جلسه دادگاه است.
بهگفته همراهان درسا، خود بچه با شیء نوکتیزی به خودش آسیب زده است. اما درسا دچار ضایعه مغزی، پاهایش پرانتزی بهسمت بیرون بود و نمیتوانست راه برود؛ درنتیجه با این شرایط او نمیتوانسته به خودش آسیبی برساند: «درسا گریه میکرد و نمیتوانست خوب صحبت کند. او مشکل تکلم نداشت اما در آن زمان بهدلیل بغضی که داشت، نمیتوانست صحبت کند. پرسنل مامایی از درسا پرسیدند چه اتفاقی افتاده و او مدام به سرپرستاش نگاه میکرد و از جوابدادن میترسید.»
درسا قدرت حرفزدن نداشت و کمی پس از آنکه در بیمارستان بود، شروع به گریه کرد. مدیر مرکز اصرار داشت که بیقراری درسا به این دلیل است که میخواهد از بیمارستان برود و خسته شده است: «مدیر مرکز در اورژانس سروصدای زیادی بهراه انداخت و میخواست بچه را با خودش ببرد و همه متوجه شدند که چه اتفاقی افتاده، اما مسئولان بیمارستان اجازه ندادند درسا از بیمارستان برود.»
مرکز توانبخشی مهر کلار، یک مرکز خیریه بود که با پول خیرین راهاندازی شده بود و یک منبع آگاه به «هممیهن» میگوید پس از این اتفاق، مردمی که کمک کردند این مرکز باز شود، به فرمانداری رفتند و برای پس گرفتن پولهایشان اعتراض کردند: «اما این اعتراض را خاموش کردند و مشخص نشد چه اتفاقی افتاد. برادر فرماندار کلاردشت هم یکی از کسانی بود که برای راهاندازی این مرکز سرمایهگذاری کرده بود.» او میگوید پیش از این، افراد دلسوز محلی بارها به بهزیستی درباره شرایط نامناسب نگهداری کودکان معلول در این مرکز هشدار داده بودن،د اما توجهی به حرف آنها نشده بود.
درسا، تنها مورد تعرض و تجاوز و ضربوشتم در مراکز زیر نظر بهزیستی نیست. بهزیستی اعلام کرده که درحالحاضر نزدیک به ۵۹ هزارنفر در هزار و ۱۹۰ مرکز و خانه مقیم هستند. فعالان حقوق معلولان، سالهاست که درباره وضعیت نابهسامان این مراکز هشدار میدهند و میگویند که گوش شنوایی وجود ندارد.
سال گذشته یک مرکز توانبخشی و نگهداری از معلولان در کرج لغو مجوز شد. مرکزی که یکسال پیش از آن، با شکایت یکی از خانوادهها بهدلیل تعرضی که به فرزند ۱۶ سالهاش شده بود، روبهرو شده بود. خانواده میگفتند فرزندشان را سالم به مرکز تحویل دادند، در آنمدت هم از مرکز بیرون نرفته بود و در مرکز مورد تجاوز قرار گرفته بود. اما قاضی دادگاه اعلام کرد، دوربینهای مداربسته مرکز، صحنه تجاوز را ضبط نکردند، فرزند آنها هم شاهدی برای اثبات حرفاش ندارد و کسی نیست که شهادت دهد این اتفاق افتاده است.
خود فرد هم بهدلیل معلولیت از نوع اوتیسم حرفاش مورد قبول دادگاه نیست. این درحالی بود که پسر خانواده توانسته بود فردی که به او تجاوز کرده را شناسایی کند. درنتیجه این دادگاه، مرکز در آن زمان تبرئه شد و یکسال بعد بهدلایل وجود پروندههای دیگری این مرکز لغو مجوز شد. حالا مدیر مرکز از خانواده پسر ۱۶ ساله اوتیستیک به اتهام اطلاعرسانی کذب در رسانهها شکایت کرده است. سرپرست این خانواده، مادری است که دو فرزند معلول دارد.
چهار سال پیش هم در مرکز دیگری در ارومیه، اتفاق مشابهی افتاد. کمپین معلولان از ترس شکایت از آنها این موضوع را بهشکل سوالی در رسانهها مطرح کردند که آیا چنین اتفاقی افتاده است یا نه، اما حالا مدیر کمپین معلولان به «هممیهن» میگوید که در آن مرکز به سه دختر تعرض شده بود و زمانی که میخواستند دختران را به مرکز جدید منتقل کنند، آنها از این موضوع مطلع شدند: «تمام کودکان این مراکز چه در زمان ورود به مرکز و چه در زمان خروج از مرکز، تستهای پزشکی میدهند و پزشک باید سلامت آنها را تایید کند. در زمان انتقال، آنها متوجه میشوند که از حدود ۱۵ نفر، سه دختر مورد تعرض قرار گرفته بودند.» آنها در همانزمان این موضوع را به بهزیستی اطلاع دادند اما با این استدلال که چنین چیزی اثبات نشده، بهزیستی واکنشی نشان نداد.
English SummaryThe article details a disturbing incident involving a 7-year-old disabled girl, Dorsa, who was sexually assaulted at a rehabilitation center in Kelardasht. After being hospitalized for severe injuries, including a fractured pelvis, the alleged perpetrator—a manager at the center—was briefly detained and later released on bail. The narrative highlights the systematic failures and lack of accountability within facilities for disabled children, emphasizing that Dorsa's case is part of a broader pattern of neglect and abuse within such institutions. Activists have long warned about the deplorable conditions in these centers, yet authorities have often dismissed their concerns. The article calls attention to a moral crisis surrounding the welfare of vulnerable children.