فرشته قاضی/روزآنلاین: مادر ستار بهشتی می گوید مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا درباره قتل فرزندش از مقامات ایران سئوال خواهد کرد: "خانم اشتون خیلی دوستانه و محترمانه با من برخورد کرد. به من گفت که با مسئولین ایران درباره ستار صحبت می کند و سئوال خواهد کرد".
کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سفر به ایران با نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر و گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی دیدار کرد؛ دیداری که جنجال های بسیاری در فضای سیاسی و رسانه ای کشور در پی داشت. اصولگرایان تندرو و مخالفان دولت حسن روحانی و رسانه های وابسته به آنها، نرگس محمدی و گوهر عشقی را عوامل فتنه، معاند و معلوم الحال خواندند، نمایندگان مجلس دو نامه امضا کردند و خواستار پاسخگویی وزیر خارجه و وزیر اطلاعات شدند، رئیس قوه قضائیه، دولت را تهدید به برخورد با هیات های خارجی کرد و تعدادی از بسیجیان در مقابل سفارت اتریش تجمع کردند؛ سفارتی که کاترین اشتون با فعالان مدنی در آنجا دیدار کرده بود.
اما در دیدار نرگس محمدی و گوهر عشقی با کاترین اشتون چه گذشت؟ گوهر عشقی که فرزندش، آبان سال گذشته در زندان جان باخت در مصاحبه با "روز" می گوید: دیدار در فضایی عاطفی و دوستانه انجام شد. خانم اشتون بسیار دوستانه و محترمانه با من برخورد کرد و گفت که با مسئولین صحبت و سئوال خواهد کرد. من هم گفتم که ستار را زیر شکنجه کشتند. گفتم که نهم آبان بردند و ۱۳ آبان ستار را کشته بودند. کل قضایا و ماجراهایی که پیش آمده بود را گفتم. تهدیداتی که می شدیم و بازجوی ستار که می گفت ستار را می زدم و می خندید. گفتم که قتل شبه عمد زدند ولی ما و وکیل ما براساس صحبتی که خود بازجو کرده بود که "ستار را می زدم و می خندید و ستار زیر دست من رفت"، آن را قتل عمد می دانیم.
مادر ستار بهشتی می افزاید: ما هیچ کار اشتباهی نکردیم چیزی هم برای مخفی کردن نداریم. از همان اول به همه جا، هر جایی که توانستم نامه نوشتم، پیام دادم، صحبت کردم. از رئیس قوه قضائیه درخواست ملاقات کردم. از همان ابتدا از مسئولان خواهش می کردم رسیدگی کنند. به آقای روحانی و آقای ناطق نوری نامه نوشتم، به رهبر پیام دادم اما هیچ کسی توجهی نکرد حتی یک مرتبه برای دلجویی نیامدند اما تهدید شدیم. خیلی اذیت شدیم و آخر هم قتل شبه عمد زدند و پی گیری های ما به نتیجه ای نرسید.
خانم عشقی با اشاره به پی گیری های خود از مقامات داخلی و مسئولین کشور می گوید: خانم اشتون با من دیدار کرد اما هیچ کدام از مسئولین کشور تا امروز دیدن ما نیامدند، هیچ کدام دلجویی نکردند، حتی وزیر کشور در مجلس گفت از خانواده ستار دلجویی شده و کمک مالی شده. در صورتی که نه دلجویی شده نه کمک مالی دریافت کرده ایم. آقای مطهری از وزیر کشور خواست از من و از مردم عذرخواهی شود اما آقای کوثری گفت به ستار بهشتی ظلمی نشده. من به همه جا دست انداختم، از همه کمک خواستم تا جایی که توانستم نامه نوشتم و خواستم که پرونده ستار درست رسیدگی شود با توجه به شرحی که بازجو داده بود و گفته بود ستار را زیر شکنجه کشتند. به هر ریسمانی که رسیدیم چنگ انداختیم ولی جوابی نگرفتیم. حالا چرا اینقدر از دیدار ما با خانم اشتون عصبانی هستند؟ ما که از خود آنها می خواستیم رسیدگی کنند و نکردند.
مادر ستار بهشتی سپس درباره "معلوم الحال" خواندن او و نرگس محمدی از سوی سردار جزایری می گوید: بله من معلوم الحال ام از لحاظ ظلمی که به من رفته. من معلوم الحال ام از لحاظ داغ بچه ام که روی سینه ام است. معلوم الحال ام از این نظر که هیچ کسی دست مظلوم را نگرفت و مظلوم واقع شدیم. نرگس عزیز هم همین طور. دنیا مرا می شناسد، نرگس را می شناسد. انتظاری بیشتر از این از اینها نمی رفت. می گویند که "هر کس بد ما به خلق گوید ما چهره به غم نمی خراشیم ما نیکی او به خلق گوییم تا هر دو دروغ گفته باشیم". حالا حکایت ما است.
او می افزاید: ما کار خلاف شرعی نکرده ایم. معلوم الحال بودن از چه بابت گفتند؟ از حجاب و پوشیدگی من؟ من یک پیرزن شصت و خورده ای ساله که بچه ام را کشته اند، من نه سیاسی هستم نه چیزی دیگر. من مادری داغدارم که عدالت می خواهم. از روز اول مگر کم گفتند؟ این ها هیچ تاثیری ندارد، حتی ثانیه ای از خون ستار نمی گذرم و تا لحظه ای که هستم صدای ستار را باید به گوش دنیا برسانم.
به حذف چهره مادر ستار بهشتی در عکس مربوط به دیدار او و نرگس محمدی با کاترین اشتون از سوی روزنامه جوان اشاره می کنم.می گوید: من سیاسی نیستم شاید برای همین حذف کردند. خون ستار را به هر نحوی خواستند پایمال کنند و هنوز هم ادامه می دهند. آنها می دانند که ستار از بین ما رفت اما یادش است و اگر تا امروز اینطور می دویم فقط و تنها به این دلیل است که ستار دیگری کشته نشود. ما خانواده ای هستیم که داریم فریاد می زنیم به ما ظلم شده به دیگران نشود. ستار رفت و الان یادش و خاطراتش هست، خونش هست ما می گوییم کاش جسم اش هم بود، کاش می توانستیم احساسش کنیم. الان نیست. الان یک سنگ قبری است که باید صبح تا شب بروم و بنشینم بالای سر این قبر و با بچه ام حرف بزنم.
گوهر عشقی می گوید تا روزی که زنده است کوتاه نخواهد آمد : تمام ترس ها را از دل ما خودشان بردند آن روزهایی که به دخترم می گفتند به بچه ۲۰ ماهه ات رحم کن. آنروزهایی که به من می گفتند دخترت را می بریم مثل ستار، ترس ما ریخت. ما زمانی که ستار را دیدیم که توی قبر گذاشتند آرامش پیدا کردیم. دیدیم با نیکویی رفت و گفتیم آخرش همین است نیکویی است دنیا اسمش را صدا می زند. می گویند مرد نکونام نمیرد هرگز، مرده آن است که نامش نبرند. من افتخارم است که مادر ستار هستم و افتخار دارم که پایانی ستاری داشته باشم.
آدينه، 23 اسفند ماه 1392، 7:48 بعدازظهر برابر با 2014-03-13 ساعت 12:032004- 2024 IranPressNews.com -