خزان مصنوعی و نابودی سراب نيلوفران

روزنامه اعتماد: در 20 كيلومتري شمال باختري كهن‌شهر كرمانشاه، در دهستاني بس خوش‌منظره، بكر و كشت بوم، زير نام «سنجابي»و در آغوش مهرين كوهستاني پرغرور به نام «كماجار» دشتي نشسته بر بلنداي 1331 متري از سطح دريا، سرابي با وجهه باستاني موسوم به «نيلوفران» از يادگارهاي گره‌خورده با عصر زرين ساسانيان، در گستره‌يي 25 هكتاري، بر سينه زمين، در نهايت زيبايي و وحشي‌نگاري، حك شده است. دست تحسين‌برانگيز طبيعت، المان درياچه نيلوفران را، به گونه‌يي طراحي كرده كه «آب‌سازه‌يي» متشكل از چندين لايه چند سانتيمتري، به صورت پلكاني، تا ژرفنايي به عمق 32 متري، جام طبيعي درياچه باستاني «نيلوفران» كرمانشاه را به حالت نوسان زيستي درآورده است. همين «نشان رمز» هستي باعث شده، تا زيندگان اغلب منحصربه‌فرد و بعضا نادر اين «زيست آب» مشهور از شعاع مانور بهتري در مسير زيستن، زيبايي‌آفريني و تكامل چرخه حيات آفرينش، برخوردار باشند. خزش تنوعي از مارهاي آبي «زاگرس‌زي» در حريم درياچه و نيز خيز برداشتن نوعي خاص از لاك‌پشت‌هاي دم كوتاه كمياب، كه با بينش خردمندانه و طبق دانش «اقليم‌شناسي» محيطي، خاص كرمانشاه هستند، در كنار اقسامي از ماهي‌ها، خرچنگ‌هاي آب شيرين، قورباغه‌ها، سمورهاي بازيگوش و محجوب، پروانگان و سنجاقك‌هاي ويژه منابع آبي زاگرس، در طيفي از رنگ‌هاي اناري، سرخابي روشن، نقره‌يي و نيلي، كه شايد بزك درياچه و كل «اكوسيستم» را معنا بخشند و... همين طور وجود پونه‌زارها، خزه‌هاي طبي، جلبك‌هاي آبي، گياهان خوراكي و مرغان وحشي مهاجر و بومي، كه هديه‌هاي روحبخش متعالي خدادادي به ما قلمداد مي‌شوند، و وظيفه ما، در قبال اين سرمايه‌هاي هستي‌ساز «احترام و حفاظت از آنها» در برابر تهديدات و... است. افزون بر دارايي‌هاي سراب «نيلوفران» كرمانشاه، به طوركلي، طبيعت سردسير اين زيستكده خوش مقدار را تعريف مي‌كنند. ساختار اين «زيست آب» گران از هندسه‌يي دواري شكل، الهام گرفته، كه همين هندسه، سبب شده تا به عنوان قلب تپنده زمين‌هاي مستعد كشاورزي، عمل كند. جنس آن آب شيرين و بر مبناي چشمه‌هاي جوشان دور مي‌زند. وجود فاكتورهاي يادشده، موجب شده تا زارعان محترم، به كشت ذرت، كه در طبيعت خود، اشتهاي زيادي براي نوشيدن آب شيرين دارد، روي‌آور شوند. آن طوري كه سال‌هاست، حفرچاه‌هاي مجاز و غيرمجاز پيرامون زيست آب «نيلوفران» و نصب مكنده‌هاي قوي، ته آب درياچه، را نمايان ساخته است. كه خود نشاني از كم رمق كردن حيات، از اين زيستكده معروف داشته و دارد. در كنار كم‌توجهي‌ برخي مديران عزيز، هجوم پارامترهايي چون: ورود ريزگردهاي دردسرساز «عربي»، كوددهي و سمپاشي مالكان در اراضي خود، موقعيت رستنكده‌يي حواشي شيرين آب «نيلوفران» كه موجبات جذب عشاير «كوچ‌نشين» كرد، در مسير فرآيند كوچ بهاره را با تخريب‌هايي مواجه ساخته است، خزان «مصنوعي» سريالي را بر اين «زيست بوم» منحصربه‌فرد قبل از اينكه سوت خزان «طبيعي» يعني حدوث خشكسالي‌ها به صدا درآيد، خزان، را برساختمان «مبنامند سراب نيلوفران»، زاگرس مياني، تحميل كرده است. اين روند غيرطبيعي پيرامون اين گستره «اكولوژيك» مدام در حال دور زدن بود، و دريغ از همت گماردن جهت سد شدن عوامل آسيب‌رسان، تا آنجا كه بر و بوم محاطي اين «چرخه‌گاه» شاهد پر كشيدن پرندگان بومي و مهاجر سراب مذكور بودند. و در اين ميان صد البته، وفور گردشگران و كم‌عيار بودن فرهنگ گردشگري در كشور رنگارنگ‌مان حين سوار شدن بر قايق‌هاي توريستي، بر سطح درياچه «نيلوفران» پروسه چيدن و به عبارت بهتر عريان كردن تن الهي «نيلوفران» رابه گونه‌يي رقم زدند، كه براي واپسين بار، نه آبي دردرياچه ماند و نه آبزي‌اي و نه نيلوفري! لازم به ذكر است، كه وجه تسميه «نيلوفران» برگرفته از تن‌پوش فوق شكيل اين آبزي رستني خدادادي بر بستر سرآب مزبور بوده است كه گل‌هاي زرد و صورتي و سفيد و هلويي... حين لبخند زدن بي‌غرض‌ورزي به رهگذران پويايي را به شهروندان نويد مي‌داده‌اند و جالب آنكه بنا به دستور شهرياران وقت ساساني، هنرمنداني فيلسوف، و نه فيلسوفاني هنرمند، با سر به سرگذاشتن كوه «تاق بستان»، «تاقكده‌هايي» در نهايت زيبايي تراشيدند و با ديد زدن بر جامه الوان سراب «نيلوفران»، به حكاكي گل‌هاي «نيلوفران» مبادرت كردند. و نيز خوش‌تر آنكه گل «نيلوفر» در ادبيات (فلسفي- هنري) متعالي و ارزنده ايراني كه بي‌مبالغه سرآمد هنر مشرق‌زمين بوده و در شمار هنرها و فرهنگ‌هاي شاخص بشري شمرده شده و مي‌شود، سمبل عزت، صلح و صفا، غرور، زندگي، شوكت، فرايزدي... است. شاداب گلي كه يوناني‌ها بدان «لوتوس» مي‌گفتند. در سايه الطاف واسعه باريتعالي تازگي‌ها بارش‌هاي مستمر در كرمانشاهان باعث شده كه تا حدودي كاسه درياچه «نيلوفران» انبانش انباشته از آب شود. در خاتمه نگارنده راهكارهايي در راستاي بهبود زخم‌هاي تاسف‌برانگيز سراب وحشي «نيلوفران»پيشنهاد مي‌كنم:

1- گرچه برخي مسوولان خدوم به تخريب (35) حلقه چاه غيرمجاز در اطراف درياچه بينوا اقدام كرده‌اند، ليك بايد نظارت بيشتري بر چاه‌هاي مجاز داشته باشند. تا آبكشي‌ها نيز به طريق منطق زيست محيطي مديريت شوند.

2- پرهيز كشاورزان عزيز همجوار با اكوسيستم، از كشت‌هاي به‌شدت آب‌ محور نظير ذرت.

3- ممانعت از هجوم به علف‌چرهاي حريم درياچه توسط عشاير سلحشو ر.

4- جلوگيري از ترافيك پيرامون درياچه چون تمركز و ازدحام بوفه‌داران و مجاب كردن آنها به پاسداري از كل اكوسيستم.

پژوهشگر، نويسنده، فعال زيست محيطي و

خبرنگار آزاد

دوشنبه، 19 اسفند ماه 1392 برابر با 2014-03-10 ساعت 12:03
خبر بعدی : قیمت هر متر خانه 50 درصد گران شد
خبر قبلی : گزینه های جیره بندی آب در تهران


برگ نخست
سرویس تازه: فيلم برای موبایل

2004- 2024 IranPressNews.com -