آقا زاده متجاوزی که مثنوی ‌پژوه شد

شهریورماه سال 81 بود که سمیه دختر دانشجوی ادبیات فارسی که چندی بود در یکی از کلاس‌های به اصطلاح مثنوی‌پژوهی شخصی به نام (ح . ن) شرکت می‌کرد، خودسوزی کرد و برای همیشه چشم از دنیا فروبست.

به گزارش فارس، جامعه ما نیز همچون دیگر جوامع انسانی طی سالیان سال با تحولات بزرگی در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی روبه‌رو بوده و هر یک به سهم خود، اثرات بسیاری بر چگونگی تفکر و زندگی افراد درون جامعه داشته و خواهد داشت.

مرگش را هیچ کس باور نکرد جز همان استاد مثنوی‌پژوه که پس از او شاگردان و مریدان بسیار دیگری را به جای او نشاند. و دیگران از ترس بی‌آبرویی سکوت کردند و ...

شهریور ماه سال 81 بود که سمیه دختر دانشجوی ادبیات فارسی که چندی بود در یکی از کلاس‌های به اصطلاح مثنوی‌پژوهی شخصی به نام (ح . ن) شرکت می‌کرد، اقدام به خود سورزی کرد.

پیکرش را باندهای سفید در بر گرفته بود و از صدایش نیز ناله‌ای نمانده بود، اما اشکانش، هنوز جاری! تنها اشکانش بود که تغییری نیافته و به همان زلالی روزهای اول دانشگاه برای نمره‌های نه چندان مهم درسی بود.

متعاقب خودسوزی و مرگ سمیه و آشکار شدن برخی روابط نامشروع استاد کار را به جایی می‌کشاند که عده‌ای از دختران حاضر در کلاس اقدام به شکایت از این شیاد می‌کنند.

در مراحل دادرسی مشخص می‌شود وی نه تنها هیچ مدرک معتبری دانشگاهی نداشته بلکه شغل اصلی وی نانوایی بوده و در سنگک‌پزی تبحر ویژه‌ای دارد!

همین اقدام قضایی از سوی دادگاه و اماکن ناجا با نامبرده انجام می‌گیرد، وی مجبور به عقد یکی از دختران و تحمل شلاق و زندان می‌شود.

با پیگیری‌های به عمل آمده، این شیاد بعد از آزادی دوباره در نقش مثنوی‌پژوه ظاهر شده و به برگزاری کلاس در برخی فضاهای وابسته به یکی از سازمان فرهنگی و هنری تهران و همچنین برخی مؤسسات در تبریز اقدام کرده است.

از سوی دیگر وی و عناصر وابسته به تبلیغات وسیع در فضای مجازی در خصوص نامبرده اقدام کرده‌اند.

به درستی می‌توان گفت سال‌هاست که این شیاطین با خرقه‌های صوفیان به قلندری پرداخته و در لباسی از فرهنگ، وقت و توان جوانان این مملکت را که سرمایه‌های انسانی این مرز و بوم هستند، وحشیانه به تاراج می برند و آنان را در حیرتی عمیق فرو می‌برند و با این کار، سال‌ها بر کرسی ریاست و مرشدی خویش نشسته و بر اهداف پلید خویش دست می‌یابند و هیچ کس نیست که بر آنها نظارت کند!

بسیاری از آنان، با وجود پرونده‌های بسیاری که از اغفال دختران و زنان و ایجاد روابط نامشروع و اختلاس‌های کلان مالی در دادگاه‌های مختلف کشور دارند، هممچنان به تدریس و تشویق جوانان پرداخته و سوابق سال‌های زندان خویش را به مسائل سیاسی نسبت می‌دهند و خود را جزو آزادی خواهان قرار می دهند و از این راه خود را به شخصیت های بزرگ اجتماعی تبدیل می کنند تا اذهان جوانان پر شور و شوق این مملکت را شست‌وشو دهند و به اهداف خود که همان تبلیغ بنده پروری و نفی آزادی بشر است دست یابند. در این میان بسیاری از جوانان به دلیل وجود مشکلات مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی موجود در کشور به این گروه‌ها گرویده و عمر و وقت خویش و گاهی جان خویش را از دست می‌دهند.

به نظر می‌رسد سکوت در برابر چنین گروه‌ها و فرقه‌هایی نه تنها موجب به وجود آمدن دین‌زدگی و عرفان‌زدایی در نسل جوان این مرز و بوم شده بلکه موجب از بین رفتن سرمایه‌هایی می‌شود که شاید دیگر جبران نشود. نسل جوان هر کشوری سرمایه‌های انسانی است که باید بر روی آنها سرمایه‌گذاری کرد تا برای آینده کشور مفید باشند و در صورت فراموشی این نسل، چیزی جز نابودی برای کشور نخواهند ماند.

دوشنبه، 12 اسفند ماه 1392 برابر با 2014-03-03 ساعت 18:03
خبر بعدی : ضرب الاجل روسیه به نیروهای اوکراین در کریمه
خبر قبلی : اوباما نظام دین سالار ایران را نفرت انگیز دانست


برگ نخست
سرویس تازه: فيلم برای موبایل

2004- 2024 IranPressNews.com -