خشكيدگي بلوطهاي زاگرس، فرآيندي كه همچنان ادامه دارد
روزنامه اعتماد: مدتي است آفت به جان درختان بلوط افتاده، بلوطهاي زاگرس؛ درختاني كه ضعيف شدهاند و با آفتي كه مسافر كشورهاي همسايه است به راحتي از پادر ميآيند. سازمان متولي اعلام كرده تا به حال 18 ميليون درخت بلوط جنگلهاي زاگرس بر اثر آفت زغالي از بين رفتهاند. درختاني كه پوشش گياهي منطقه زاگرس را تشكيل ميدهند و با از بين رفتنشان، سست شدن خاك و جاري شدن روانابها و در نهايت سيلابها را شاهد خواهيم بود. منطقهيي به وسعت يكميليون و 130هزار هكتار از رويشگاههاي زاگرسي كه مبتلا به پديده خشكيدگياند، وسعتي نيست كه بتوان به راحتي از كنار آن عبور كرد، منطقهيي كه از جمع شدن مناطق خشكيده استانهاي زاگرسي به دست آمده است؛ استانهايي كه ايلام و فارس در صدر جدول آفتداران و بعد از آنها لرستان، چهارمحال و بختياري، كهگيلويه و بويراحمد و كرمانشاه و خوزستان قرار گرفتهاند.
خشكيدگي بلوط جنگلهاي زاگرس در واقع ضعف مفرط فيزيولوژيكي پايههاي جنگلي به خصوص پايههاي دانهزاد و سپس حمله آفات و امراض مختلف مانند بيماري زغالي بلوط است كه در نهايت منجر به مرگ سيستم هوايي درخت شده و در صورت استمرار سيستم ريشهيي درخت نيز خواهد مرد. اين پديده نخستين بار از استان ايلام گزارش شد.
طبق آخرين برآوردها سطحي معادل بيش از يك ميليون هكتار از مجموع شش ميليون هكتار جنگلهاي ناحيه رويشي زاگرس را آلوده كرده است. كاهش لاشبرگ و هوموس و كوبيدگي سطح خاك جنگل در نتيجه كاهش نفوذ رواناب در خاك به دليل شخم بيرويه و چراي مفرط دام، فرارسيدن ديرزيستي جنگلهاي دانه زاد، هجوم آفات و بيماريهاي گياهي چون لورانتوس، آفات چوبخوار و پوستخوار و بيماري زغالي بلوط، ترسيب ريزگردها روي برگ گونههاي كركدار مانند بلوط ايراني كه منجر به اختلال در سيستم تنفسي گياه ميشود، همه و همه از عوامل تاثيرگذار بر اين پديده چندين ساله است.
كرمانشاهجزو11استان دچارخشكيدگي بلوط است، كرمانشاهيها معتقدند خشكيدگي از استان ايلام به استانشان سرايت كرده، از 527 هزار هكتار جنگل بلوط اين استان، حدود 115 هزار هكتار آلودگي داريم. كل جنگلها خشك نشدهاند، خشكيدگي بين 5 تا 50 درصد است. آفت چوبخوار و بيماري زغالي از بيماريهاي اين بلوطها هستند. با نظارت كارشناسان فائو، برشهاي بهداشتي انجام شده، برشهايي از نزديك به سطح روييده از خاك. كرمانشاهيها ميگويند كه قطع بهداشتي درختان آفتزده را در سطح 300 هكتار در سه نقطه شروع كردهايم، مناطقي كه بيشتر به خاطر نزديكي به جاده انتخاب شدهاند.
اما راههاي علامتگذاري پايههاي خشك شده درختان هم متفاوت است، آنهايي كه دچار آفت چوبخوار شدهاند را با رنگ آبي از جايي كه بايد قطع شود رنگآميزي ميكنند و آنهايي كه به بيماري زغالي دچار شدهاند را با رنگ قرمز مشخص ميكنند. اما در اين ميان، پايههاي قطع شده آفتهاي چوبخوار سريع جست ميزنند و دوباره به حيات ادامه ميدهند.
جنگلها كه از بين ميروند در برخي موارد نياز به بذر جديد است تا احيا شوند، بعضيها ميگويند بذر را ميتوان از بلوطستانهاي استانهاي همجوار گرفت، اما معاون فني اداره كل منابع طبيعي معتقد است هر رويشگاهي بذر مخصوص به خود را ميطلبد، اينكه بذر استان كردستان را براي كاشت به كرمانشاه بياوريم و اينجا بكاريم جواب نميدهد، مسلما بذر هر اقليمي با همان شرايط آب و هوايي اقليم خودش سازگار است.
مراد شيخ ويسي در اين خصوص در بازديدي كه از جنگلهاي بلوط كرمانشاه به عمل آمده بود، از عوامل تاثيرگذار بر خشكيدگي بلوطها خبر ميدهد، عواملي كه همه مانند زنجيرهيي به هم پيوستهاند، از ريزگردها كه روي درخت مينشيند و راه تنفسش را ميبندد، از سست شدن خاك و چراي مفرط دامها كه پوششي گياهي براي زمين باقي نگذاشتهاند تا بالا رفتن دما و خشكساليهاي پي در پي و كاهش بارندگيها. او اما در كنار اين عوامل به خودرو بودن درختان و جست زدن دوباره آنها از كنارريشه هم اشاره ميكند و ميگويد: «خوبي اين پوشش گياهي اين است كه اگر درختان قطع هم شوند خودرو رشد ميكنند و دوباره جوانه ميزنند. درختهايي چون بلوط و بنه كه چيزي بين 400 سال تا 600 سال عمر ميكنند، حتما سازگاريهايي دارند كه توانستهاند تا اينجا عمر كنند.»
زمينهاي واگذار شده به ارث ميرسد
او در جايي ديگر از واگذاريهاي زمينهايي به مردم سخن ميگويد و از سند زدنهاي قانوني. به گفته معاون فني برخي مناطق به شكل سند به روستاييان واگذار شد و حق مالكيتي براي آنها ايجاد شده، اين باعث شده تعلق خاطري نسبت به اين زمينها پيدا و آن را به هر شكلي كه شده حفظ كنند. همچنين از ورود دام هم به منطقه جلوگيري ميكنند. به اعتقاد سازمان منابع طبيعي، واردكردن مردم به اين مباحث و مشاركت آنها، كاري است كه باعث حفاظت بيشتر منابع توسط مردم خواهد شد، منابعي كه با واگذاري آنها به مردم، امكان بهرهبرداري توسط آنها ايجاد ميشود و تنها از خريد و فروش زمينها خبري نيست، زمينها حتي به فرزندان روستاييان هم به ارث ميرسد.
كرمانشاه مانند ديگر استانها، مناطق گرمسير و سردسير دارد، پراكنش دامها در قسمتهاي مختلف استان متفاوت است. سازمان منابع طبيعي اعلام كرده كه از حدود 3 ميليون راس دام استان، حدود يك ميليون و 300 هزار راس آنها مازادند، با پراكنش متفاوت. جاهايي مانند اورامانات يا مناطق جنگلي از پراكنش كمتري برخوردارند و برخي جاها كه گرمسيرترند، دام و دامدار بيشتري دارند، دامهايي كه با ورود بيش از حدشان به چراگاهها در فصلهايي كه فصل چرا نيست، باعث تخريب منابع ميشوند، منابعي كه اگر قرار بود طبق سخنان رييسجمهور پيشين، پيش رود، چند ماهي بيشتر دوام نميآورد كه همين تخريب بيش از حد منابع به واسطه ورود دام به جنگل و مرتع هم شايد از نتايج سخنان غيركارشناسي احمدينژاد است كه ورود دامها را به جنگل آزاد اعلام كرده بود و چريدن گوسفندان و بزها در پاي درختان بلوط را دور از ايراد و اشكال دانسته بود، جنگلهايي كه هر هكتار از آنها 8 برابر ارزش يك هكتار زمين آبي است، زمين آبي كه هر هكتارش بين 30 تا 40 ميليون تومان ارزش دارد.
هر 20 هزار متر جنگل، يك جنگلبان
اما نظارت بر مناطق بر عهده يگان حفاظت است، يگاني كه سازمانهايي كه به امر حفاظت از سرزمين مشغولند، با كمبود امكانات در آن دست و پنجه نرم ميكنند. به گفته رييس يگان حفاظت منابع طبيعي استان، براساس نرم جهاني بايد به ازاي هر 5 هزار متر جنگل و هر 10 هزار متر مرتع يك نيروي حفاظتي مجهز داشته باشيم كه اين عدد در ايران به ازاي هر 20 هزار متر يك نيروي حفاظتي است. سرهنگ بهاري در خصوص وظايف اين يگان در استان علاوه بر قطع درختان، به برداشتهاي مجاز، مجاز مشروط و ممنوع هم اشاره ميكند، گياهاني كه ريشهشان برداشت ميشود مانند شيرينبيان كه جزو ممنوعها هستند و يگان با متخلفين در اين زمينه برخورد ميكند. اما از سوي ديگر، رييس اداره منابع طبيعي استان روش مشاركت دادن مردم در حفاظت و بهرهبرداري از منابع را روشي مفيد درجهت بالا بردن ميزان اشتغال در جامعه كرمانشاه ميداند، روشي كه از نگاه سليماني، 40 درصد موفقيتآميز بوده است. او در اين خصوص به «اعتماد» گفته است: «ما با توانمندسازي مردم، با آموزشهايي كه به آنان داديم، با تشكيل تعاونيها و واگذاري زمينها به آنها و تغييراتي كه در خصوص كشاورزي برايشان پديد آورديم، توانستيم هم مشاركت مردم را داشته باشيم و هم آنها را به آن حدي از آگاهي برسانيم كه خودشان به امر حفاظت مشغول شوند و نياز به نيروي بازدارنده نباشد تا آنها را از كاري منع كند.»او به جايگاههاي سوختي اشاره ميكند كه با ايجاد آنها مردم منطقه را از بريدن درختان و تهيه سوخت دور ميكند. افزايش قاچاق سوخت بعد از هدفمندي يارانهها هم يكي از موارد مورد اشاره اين مدير منابع طبيعي بود. او ادامه داد: «با اجراي طرح هدفمندي يارانهها قاچاق زغال در بعضي از مناطق 5 برابر افزايش يافت كه دليل اين كار را بايد در فقر ساكنين اين مناطق جستوجو كرد. با ايجاد جايگاههاي سوخت در اين مناطق در تلاشيم مردم كمتر به سراغ استفاده از جنگلهاي محل زندگي خود بروند.»
اما پديده خشكيدگي تنها مختص به بلوطها نبوده و نيست، درختان زالزالك و بادام وحشي نيز از خشكيدگي در امان نماندهاند. اما آقاي مديركل از توجه به خشك شدن درياچه اروميه و بيتوجهي به خشكيدگي جنگلهاي زاگرس اظهار گلايه ميكند و ميگويد: «متاسفانه يك ميليون هكتار از جنگلهاي زاگرس در معرض خشكيدگي و نابودي قرار دارد و كسي به اين مهم اهميت چنداني نميدهد، در حالي كه بحران درياچه اروميه در صدر اخبار و توجه مسوولان كشور قرار دارد.»
اعتبار نداشته اين اداره براي احياي اين جنگلها از مشكلات ديگر استان و استانهاي همجوار است كه به گفته مديركل منابع طبيعي، 20 ميليارد تومان اعتبار براي احياي صد هزار هكتار از اين درختان مورد نياز است كه تابهحال چنين رقمي براي جنگلهاي زاگرس اختصاص داده نشده است. 20 ميليارد تومان در كنار ارقامي كه اين روزها و روزهاي چندسال گذشته در صدر اخبار ميشنويم، عددي خرد است، آنقدر خرد كه وقتي مديركل منابع طبيعي ميگويد كه براي احيا اين حجم جنگل، فقط به 20 ميليارد تومان پول نياز داريم، خندهيي تلخ بر لب حاضران مينشيند، البته شايد هم كسي مقصر نباشد و از ارزش جنگلهاي زاگرس و اهميتي كه بر زندگي تك تك آدمهاي اين سرزمين دارد باخبر نباشد كه 20 ميليارد تومان پولي است كه در ته جيب دولت به راحتي يافت ميشود، همتي نيست كه تخصيصش دهد و مهم بشماردش.
2004- 2024 IranPressNews.com -