ما در آستانه دهه مبارک فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی قراردایم؛ انقلابی که به تعبیر حضرت امام خمینی (ره) انفجار نور بود و بدون شک این نور بود که ما را از ظلمات به سمت روشنایی هدایت کرد و ما را در مسیر اسلام قرار داد.

شفاف نیوز: دکتر محمد باقر قالیباف شهردار تهران صبح پنجشنبه طی سخنانی در مراسم کنگره بزرگداشت 616 شهید شهرستان تربت جام که در محل مصلی این شهرستان برگزار شد، ضمن خیر مقدم به خانواده معظم شهدا، ایثارگران، جانبازان و تمامی مردم شهید پرور و ولایمتدار شهرستان تربت جام، گفت: هرگز خودم را به عنوان میهمان در این جلسه نمی دانم، بلکه خودم را جزو کسانی می دانم که توفیق همنشینی، همرزمی و همسنگری با مردم با صفا و شجاع این سرزمین را داشته ام و با افتخار این توفیق را پیدا کرده ام که امروز دستبوس پدران، فرزندان و خانواده های معظم شهدا باشم.

وی خاطر نشان ساخت: در اینجا به شما مادران شهدا عرض می کنم که ما دوستان فرزندان شهید شما، هرگز لحظه ای یاد آنها را به فراموشی نخواهم سپرد و پرچم آن ها را به زمین نخواهیم گذاشت؛ ما درهر کجا که باشیم به فرهنگ جهاد و شهادت وفادار باقی خواهیم ماند. در این میان از شما پدران و مادران شهدا نیز یک خواهش بیشتر نداریم و آن این است که ما را دعا کنید تا عاقبت ما جز ختم به شهادت، چیز دیگری نباشد.

شهردار تهران ضمن تشکر از تمامی دست اندرکاران برگزاری کنگره عظیم بزرگداشت 616 شهید شهرستان تربت جام، عنوان داشت: ما در آستانه دهه مبارک فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی قراردایم؛ انقلابی که به تعبیر حضرت امام خمینی (ره) انفجار نور بود و بدون شک این نور بود که ما را از ظلمات به سمت روشنایی هدایت کرد و ما را در مسیر اسلام قرار داد.

وی افزود: امام و شهدا بودند که اسلام سیاسی را به ما آموختند و ما نیز عزت، استقلال و آزادی خود را مدیون امام (ره)، شهدا، مردم زحمت کش و پابرهنه، انقلاب و نظام هستیم؛ همچنین مدیون آن هایی هستیم که انقلاب را به پیروزی رساندند و افرادی که تا امروز پای این انقلاب ایستاده اند.

دکتر قالیباف در ادامه خطاب به خانواده شهدا ابراز داشت: شما که دفاع مقدس را اداره کردید و فرزندان و همسران خود را در میدان جنگ فرستادید، مردمی هستید که با وحدت و همدلی، از هر قشر و فکری در زیر سایه اسلام ایستاده اید. مخصوصا با توجه به شناختی که از منطقه تربت جام و بالا جام دارم عرض می کنم که این منطقه نمونه عینی وحدت تشیع و تسنن است. در میدان جنگ نیز با همه وجود رزمندگان و شهدای این خطه را اینگونه دیدیم و بدون شک تداوم انقلاب نیز نیازمند وحدت و یکپارچگی ملت در سایه ولایت و رهبری است.

شهردار تهران با بیان اینکه «ما برای حفظ و تداوم انقلاب در مقابل دشمنان خود، نیازمندیم تا روحیه و فرهنگ جهاد و شهادت را در کشور حفظ کنیم»، گفت: نباید به حرف بعضی از کسانی که فهم درستی از فرهنگ جهاد و شهادت ندارند توجه کنیم؛ گاهی اوقات انسان از بعضی افراد می شنود که عنوان می کنند چه رابطه ای بین فرهنگ جهاد و شهادت با مسایل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حل معضلات اقتصادی وجود دارد؟ این در حالی است که اگر امروز مشکلاتی در عرصه اقتصادی بر سر راه ما وجود دارد، به این جهت است که از فرهنگ جهاد و شهادت فاصله گرفته ایم.

وی تصریح کرد: اگر روحیه جهاد و شهادت در جامعه ما روز به روز تقویت شود، معنی آن این است که جامعه اهل گذشت و ایثار خواهد بود. فردی که مانوس با فرهنگ جهاد و شهادت است، هرگز خودش مطرح نیست و اگر چنین فردی با توسل به چنین فرهنگی به مال و امکان و قدرت دنیوی هم برسد به دلیل دارا بودن روحیه ایثار، اهل احسان هم خواهد بود. همچنین کسی که قدرت اقتصادی داشته باشد و اهل احسان هم باشد، هرگز اهل فساد نیست؛ این فرد تنها به فکر خودش نیست و قبیله گرایی نمی کند بلکه به دنبال رزق حلال و رساندن خیر به دیگر بخش های جامعه است و وقت خود را وقف خدمت به مردم می کند.

شهردار تهران تاکید کرد: اگر مقام معظم رهبری بر این موضع تاکید دارند، راه موفقیت را در روحیه جهادی می دانند و به همه ما مدیران توصیه دارند که در این مسیر حرکت کنیم به خاطر آن است که راه نجات در اینجا قرار دارد؛ همانطور که در دوران دفاع مقدس نیز این روحیه را شاهد بودیم.

وی خاطر نشان ساخت: انصاف این است که اگر رشادت و ایثارگری های دوران دفاع مقدس نبود، شاید امروز انقلاب ما به نقطه ای که هم اکنون بدان دست پیدا کرده ایم نرسیده بود و در این جایگاه قرار نداشت. همه شعارهایی که در دوران انقلاب دادیم، در عرصه دفاع مقدس تحقق پیدا کرد و این فرهنگ اصیل پیدا شد؛ بنابر این شاید از این جهت دفاع مقدس از انقلاب هم برای ما مهم تر بود. ما امروز این فرهنگ شهادت، گذشت، بسیج، کار و تلاش، محبت، برادری و وحدت را از دوران دفاع مقدس داریم.

دکتر قالیباف یادآور شد: اگر امروز می بینید قدرت های جهانی و برخی کشورهای دنیا که حاضر نیستند با کسی گفت و گو کنند و زبان آن ها زبان زور، جنگ، توهین و درشت گویی است اما می نشینند و با نظام مقدس جمهوری اسلامی در هر عرصه ای صحبت و مذاکره می کنند، به برکت شهدای شما و شهدای دوران دفاع مقدس است. این موضوع به جهت عظمت و قدرت نظام اسلامی و قرار گرفتن در مسیر فرهنگ جهاد و شهادت است در غیر این صورت اگر از روز اول انقلاب نگاه کنید، شاهد هستید که آن ها همیشه به دنبال بر اندازی نظام اسلامی بودند، اما به این نتیجه رسیدند که چاره ای ندارند و باید تاثیرات نظام اسلامی را در خاورمیانه و بیداری اسلامی ببیند؛ همچنین با زور هم نمی توانند با این انقلاب و نظام حرف بزنند. این عظمت، بزرگی و عزت به برکت خون شهدا است؛ از این جهت است که همه ما در هر کجا که هستیم، تمامی داشته های مادی و معنوی خود را مدیون شهدا و امام شهدا هستیم.

فرمانده لشکر پنج نصر در دوران دفاع مقدس در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره به رشادت های رزمندگان خراسان در دوران دفاع مقدس، گفت: خراسان با یگان های متعدد خود و با قریب به 25 هزار شهید، بیشترین شهید را در دوران دقاع مقدس تقدیم انقلاب اسلامی کرده است. انصافا رزمندگان خراسان از شرقی ترین و دور ترین نقطه جغرافیایی کشور به غربی ترین جغرافیای کشور رفتند و در شلمچه، طلاییه، مهران و سومار جنگیدند. امروز در هر نقطه ای از منطقه جنگی که نگاه کنید نام شهدای بزرگی را می بینید که اهل این خطه و سرزمین هستند.

دکتر قالیباف خونگرمی، قناعت و شجاعت را از ویژگی های مردم خطه خراسان توصیف کرد و گفت: وقتی به شهرستان تربت جام و این دشت نگاه می کنم، می بینم چه رزمندگان و شهدای بزرگی نماینده شما مردم در جبهه بودند چرا که شجاع ترین و جسور ترین رزمندگان و فرمانده گردان های ما در میدان جنگ، برای این منطقه هستند. آن ها در اوج شجاعت، افرادی آرام، کم حرف، قانع و ساده زیست بودند و هیچ زحمتی نداشتند جز اینکه بجنگند و مردانه هم بجنگند. امروز بدون شک همین روحیه و همین فرهنگ تلاش، کار و سخت کوشی در جمع شما برادران و خواهران گرامی وجود دارد.

فرمانده لشکر پنج نصر در دوران دفاع مقدس در ادامه به ذکر خاطراتی از عملیات والفجر سه و دلاورمردی فرماندهان خطه تربت جام پراخت و گفت: اگر سوابق و تاریخ جنگ را نگاه کنید شاهد خواهید بود که در عملیات والفجر سه، در ارتفاعات کله قندی و پاسگاه دراجی، دو گردان عمل می کردند. ما زمانی که در عملیات حمله کردیم، در دو روز اول در محاصره دشمن قرار گرفتیم چرا که ارتقاعات کله قندی در پشت سر ما سقوط نکرده بود. بنا بر این شبانه یک خاکریز در مقابل زدیم و صبح هم یک خاکریز دیگر زدیم تا در وسط این دو خاکریز رفت و آمد داشته باشیم چرا که از هر دو طرف به ما تیر می زدند.

دکتر قالیباف افزود: شهید قاسم حیدری و شهید شریفی دو فرمانده گردانی بودند که در خط قرار داشتند و از بچه های تربت جام بودند. از قضا شب قبل از عملیات دیدم شهید حیدری یک دست لباس نو سپاه پوشیده است؛ به او گفتم این لباس نو برای چیست؟ او هم به مزاح گفت: امشب دیگر شب عملیات است و مثل شب دامادی است، بنابر این می خواهم لباس نو بپوشم. شهید حیدری فردی بسیار رشید، سرزنده با گونه های قرمز و کمی هم چاق بود. وقتی در روشنی صبح پشت خاکریز آمدم، دیدم شهید قاسم حیدری مثل ابر بهار گریه می کند. همینطور که گریه می کرد و اشک می ریخت، دیگر قطره های اشک در گونه هایش ادامه پیدا نمی کرد، بلکه از همانجا روی لباسش می ریخت. به نحوی که دو خط خیسی جلوی لباس ها تا پائین آمده بود. به شهید حیدری گفتم: تو فرمانده گردانی. پشت خاکریز رزمنده ها به تو نگاه می کنند، چرا گریه می کنی؟ گفت: حاج باقر، فکر کردم کله قندی سقوط کرده است و یک دسته از بچه ها را فرستادم پاسگاه زالوآب اما 18 نفر از بچه ها شهید شدند و فقط سه نفر سالم ماند.

وی ادامه داد: این حرف برای زمانی است که ساعت 8 و 9 صبح شده بود و بالای 70 -80 عراقی به خاکریز جلو حمله می کردند. اما این شهید با شجاعت وسط خاکریز ایستاده بود، هم غصه بچه ها را می خورد و هم می جنگید. در همین میان گردان شهید شریفی نیز در خط بود و او نیز با شجاعت تمام می جنگید؛ به گونه ای که شهید شریفی برای اولین بار در تاریخ جنگ توانست هلیکوپتر رابا آر پی جی در پشت پاسگاه دراجی بزند؛ این در حالی است که زدن هلیکوپتر با آر پی جی کار بسیار سختی است و نمی دانید زمانی که این هلیکوپتر زده شد، چه اتفاقی پشت خاکریز افتاد.

دکتر قالیباف یادآور شد: ما در شب عملیات بچه های زیر 16 سال را از گردان جدا می کردیم و به خط نمی بردیم بلکه از آن ها برای پدافند استفاده می کردیم. حدود 170 نفر از بچه های زیر 16 سال بودند که اسم آن ها را گذاشتیم گردان حضرت علی اصغر (ع) و آن ها را برای پدافند به گردان شهید شریفی دادیم. این شهید نیز مثل یک پدر مراقب بچه ها بود و فرماندهی می کرد. شهید شریفی همچنین خیلی اهل چای بود و همیشه می گفت هیچ چیز به من ندهید اما چای را برسانید. او همیشه همراه خودش کربن جامد داشت و صبح هم اولین جایی که پیدا می کرد، یک قوطی کمپوت را باز می کرد، با قمقمه درون آن آب می ریخت و با کربن جامد چای درست می کرد؛ شهید شریفی می گفت اگر چای نخورم نمی توانم بجنگم.

فرمانده لشکر پنج نصر در حالی که بغض گلوی او را گرفته بود، افزود: در آن روز شهید حسین مهاجر هم پشت خاکریز بود که اطلاعات عملیات آنجا را بر عهده داشت. محسن و حسین مهاجر دو برادر بودند که محسن مهاجر در عملیات مسلم بن عقیل شهید شد و حسین مهاجر نیز در عملیات خیبر به شهادت رسید این در حالی است که هر دو به یتیمی بزرگ شده بودند و هنوز هم جنازه هر دوی آن ها نیامده است. حدود سه ماه قبل وقتی با مادر شهیدان مهاجر صحبت می کردم، او با صدای لرزان می گفت: حاج باقر دیگر دارم پیر می شوم، ممکن است خبری از حسین من هم بیاید؟ این یعنی دو بچه را به یتیمی بزرگ کنی و بعد از 30 سال هنوز هم منتظر باشی.

وی تصریح کرد: شهید شریفی با شجاعت تمام می جنگید و سایر رزمندگان هم از شجاعت او روحیه می گرفتند. در روز سوم عملیات والفجر سه و زمانی که هلیکوپتر با آر پی جی شهید شریفی منهدم شد، گردان حضرت علی اصغر (ع) نیز به خط آمده بود. در همان زمان رزمنده ای کم سن و سال را دیدم که 14 سال بیشتر نداشت و کلاه برای سرش گشاد بود، به گونه ای که کلاه روی سرش نمی ایستاد. در آن زمان مشاهده کردم که این رزمنده بسیجی در خاکریز خودمان تیر اندازی می کند، این در حالی است که عراقی ها با هلیکوپتر و تانک و نفر بر از پشت سر و جلو ما را می زدند؛ حتی نفر بر و تانک عراقی روی خاکریز آمده بود و بعضی سربازان عراقی داخل خاکریز هم آمدند به نحوی که داخل خاکریز درگیری تنگاتنگ بود.

دکتر قالیباف گف: من در ابتدا فکر کردم این رزمنده متوجه نشده است که این قسمت از خاکریز پاکسازی شده است و هنوز دارد تیر اندازی می کند بنابر این عصبانی شدم و محکم با دست به پشت سرش زدم، به گونه ای که هم از دست من هم و از کلاهی بر سرش بود ضربه خورد. به او گفتم چرا داخل خاکریز تیراندازی می کنی؟ گفت: من هر چه به عراقی ها تیر زدم، دیدم به آن ها نمی خورد اما دارم با یک قوطی کمپوت قلق گیری می کنم تا به عراقی بزنم. روحیه این بچه را ببینید؟ وقتی 14 سال سن داشتیم به مادرمان می گفتیم در روشنی روز از خانه بیرون می رویم تا نترسیم اما انقلاب و امام (ره) ما را به جایی رساند که رزمنده ای با 14 سال سن، اینگونه پشت خاکریز بایستد.

شهردار تهران تصریح کرد: چرا این بچه تا این حد پشت خاکریز آرامش داشت؟ این آرامش به دلیل آن بود که فرماندهی چون شهید شریفی را کنار خودش می دید و مشاهده می کرد که شهید شریفی در اوج درگیری، مثل کوه ایستاده و مثل یک پدر و فرمانده در کنار او قرار دارد. این رزمنده کم سن و سال می دید که شهید شریفی با آر پی جی، هلیکوپتر عراقی ها را می زند و به نفر بر عراقی ها نارنجک می زند. این سرزمین چنین فرزندانی را تربیت کرده است.

دکتر قالیباف اظهار کرد: این خطه همچنین شهید علمیردانی را تربیت کرده است. فکر نکنید من فرمانده شهید علیمردانی بودم بلکه بنده بسیجی و رزمنده شهید علیمردانی، علی ابراهیمی، نظر نژاد و رستمی بود. این افراد متعلق به بالا جام و شهرستان تربت جام هستند که امروز از افتخارات اسلام، کشور و خراسان بزرگ به شمار می روند.

وی تصریح کرد: شهید علیمردانی در چذابه مجروح شد و همانجا نیز به شهادت رسید. اگر چذابه سقوط می کرد، هرگز امکان نداشت که عملیات فتح المبین انجام شود و اگر این عملیات انجام نمی شد، ممکن بود چرخه جنگ مسیر دیگری را طی کند چرا که بعد از چذابه و فتح، در چرخه پیروزی اقتادیم بنابر این در حفظ جنگ مدیون شخص شهید علیمردانی هستیم. وقتی شهید علیمردانی تیر خورد به یکی از معاونان گردان گفت: یک گونی روی من بکش تا بچه ها نبینند که من افتادم و من را عقب هم نبرید. این افراد بچه های این منطقه و پدارن و فرزندان شما هستند.