خبرگزاری فارس: از بهترین و اصلیترین راهها برای جلوگیری از دینگریزی جوانان، نشان دادن یک الگوی مناسب برای جوان است و منادیان دین و کسانی که بهطرف دین دعوت میکنند باید پیش از اینکه جامعه را تبلیغ کنند به فکر تزکیه و تهذیب نفس خود باشند.
مقدمه
دینگریزی جوانان، همواره دغدغههایی را برای رهبران دینی، دینداران و خانوادههای متدین بهوجود آورده و تهدیدی برای نسل جوان است. این پدیده در سدههای اخیر، بهویژه در قرن بیستم، بخش عظیمی از جهان را فرا گرفت و حتی موجب بهوجود آمدن مکاتب فلسفی الحادی و ایدئولوژیهای دینستیز یا دینگریز گردید. در دین الهی، هیچ عنصر گریزاننده وجود ندارد. علت دینگریزی را باید در خارج از قلمرو دین حق و آموزههای دینی جستوجو کرد.
عوامل متعددی، مانند ناهنجاریهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و روانی، زمینهی گریز جوانان از دین را فراهم میکند (بشیری، 1384). از آنجا که دین و دینداری با حقیقت انسان و وجوه مختلف زندگی وی پیوند دارد، بحرانهای ناشی از آسیب دینداری بسیار عمیق و گسترده است و میتواند به بحرانهای روحی، فکری، سیاسی و... بینجامد. بدین جهت، لازم است عوامل دینگریزی شناخته شود تا افراد دچار آن نشوند.
عوامل دین گریزی جوانان چیست؟
برداشتهای غلط از دین: جوانان، که در حال جستوجوی فلسفه زندگیاند، وقتی احساس کنند دین در معنادهی به زندگی آنها تأثیری ندارد، بهتدریج آن را کنار میگذارند و حتی ممکن است دین را امری دست و پاگیر در مسیر زندگی تلقّی کرده و حالت گریز نسبت به آن پیدا کنند.
احساس محدودیت نسبت به گزارههای دینی: نهتنها کاهشگرایی و سادهانگاری نسبت به دین، موجب دینگریزی میشود، بلکه گاهی دین بهگونهای به جوانان معرفی میشود که گویی نهتنها نیازهای انسان را تأمین نمیکند، بلکه مانع ارضای نیازهای واقعی او نیز میشود. طبیعی است که ترسیم چنین تصویری از دین برای جوان، نهتنها موجب عدم گرایش آنها به دین میشود، بلکه موجب میشود روحیهی گریز از دین نیز در آنها بهوجود آید.
برخوردهای سرزنشهای افراطی: مقابله با روحیهی استقلالطلبی جوان و سرزنش کردن او، پیامدهای خطرناکی بهدنبال دارد که یکی از آنها، طغیان علیه ارزشهای حاکم بر جامعه و گریز از آن ارزشها و رویگرداندن نسبت به منبع این ارزشهاست که معمولاً در جوامع دینی منشأ و منبع ارزشها «دین» است.
عدم ارضای نیازها: جوان، همانگونه که از نظر ذهنی به بالاترین ظرفیت خود میرسد، از نظر جسمانی نیز به حدّ کافی رشد میکند و انواع غرایز، بهویژه غریزهی جنسی، کاملاً در او بیدار میشود و درصدد ارضای این غرایز است. ارضای نیازهای جسمانی و روانی در بهداشت روانی انسان مؤثر است و عدم ارضای بهموقع و مشروع نیازها، نهتنها سلامتی انسان را تهدید میکند، بلکه زمینهساز بسیاری از نابهنجاریهایی است که یکی از آنها ادبار و گریز از دین است (بشیری، 1384).
تهاجم فرهنگی دشمن: دشمن برای دور ساختن جوانان از دین، از انواع راهها و شیوهها استفاده میکند، از جمله: تضعیف باورها و اعتقادات دینی، ارائهی معیارهای فرهنگ غرب، اشاعهی فساد، ابتذال و بیبندباری، ارائهی الگوهای غربی، تخریب و ترور شخصیتهای دینی و مذهبی، و استفادهی ابزاری از گروههای مذهبی (تهاجم فرهنگی، 1378، 109).
ناسازگاری میان قول و عمل مدعیان دین: مسئلهی دیگری که بهعنوان عامل دینگریزی مطرح است اعمال خلاف کسانی است که نسل جوان، بهعنوان الگو بدانها توجه میکنند. این امر بسیار مهم و خطرناک است و عامل دینگریزی جوانان میشود .جوانان میگویند: چرا این مدعیان دین، فقط ما را به عمل به دستورات دینی توصیه میکنند، حال آنکه خودشان فرسنگها با دین و احکام دینی فاصله دارند؟ لغزش الگو و کسی که بهعنوان منادی دین مطرح است خطرناکترین وضع برای نسل جوان است. جوانی که تازه میخواهد دین را انتخاب کند و بدان معتقد شده و بهاینوسیله، از الگوهای مذهبی پیروی کند، آن را بهحساب دین گذاشته و چنین تصور میکند که تمام دین همین است .
وجود شبهات دینی و عدم پاسخ صحیح به آنها: استاد مطهری، یکی از علل گرایش نسل جوان به مکاتب الحادی، چه در مسیحیت و چه در جوامع اسلامی را پاسخ غیرمنطقی و غیرمعقول، به نیازها و سؤالات این نسل و نیز برخوردهای منفی با این نسل میداند. از این رو، معتقد است که باید از طرد این نسل دوری گزید و تلاش کرد تا برای سؤالات دینی و نیازهای اساسی این نسل، پاسخهای معقول، منطقی و حقیقی بیابند .
استاد مطهری، رمز انحرافهای نسل جوان را در عدم پاسخگویی به نیازهای او میداند و میگوید: «ریشهی بیشتر انحرافات دینی و اخلاق نسل جوان را در لابهلای افکار و عقاید آنان باید جست. فکر این نسل از نظر مذهبی، چنانکه باید راهنمایی نشده است، و از این نظر فوقالعاده نیازمند است(مطهری، 1365، 13). ایشان، زایش و پیدایش سؤالهای جدید و نیازهای تازه را، انحراف و انحطاط و زاییدهی هوسها و شهوتهای نسل جوان نمیشمارد، بلکه آن را نشانهی رشد و حیات یک جامعهی زنده میداند، البته به شرط آنکه اندیشمندان و عالمان دینی به وظیفهی خود در پاسخگویی و رفع نیازهای این نسل بهخوبی عمل کنند (عباسی، 1386).
قدرت و نقش اجتماع: نقش محیط در ارتباط با گرایش مردم به دین و دینداری و یا اعراض آنان از دین، انکارنشدنی است. نوع مردم، تابع محیط میگردند و جذب جریان غالب در آن میشوند.اگرچه خانواده، محله و مدرسه از عوامل نیرومند در پایهگذاری شخصیت و تربیت انسان و گرایش او به امور دینی است، محیط اجتماعی، بهمراتب قویتر از آنهاست و دانشمندان جامعهشناس گفتهاند: «هر جامعهای، ارگانیسم اعضای خود را تحت سازمان معینی درمیآورد و به اصطلاح، افراد را واجد نوع معینی از شخصیت میکند و با آنکه وجود اختلافاتی بین شخصیتهای افراد یک جامعه، جدایی میافکند، اعضای هر جامعهای در زمینهی شخصیت دارای همانندیهایی هستند» (باشتنی).
محدودیتهای اعمال شده از سوی خانواده: استقلالطلبی، حرّیت و عدالتجویی، از ویژگیهای بارز دورهی جوانی است. جوانان، برای اثبات این ویژگیها، با بزرگسالان مقابله میکنند. مقابله با روحیهی استقلالطلبی جوان و سرزنش کردن افراطی او، پیامدهای خطرناکی بهدنبال دارد. یکی از پیامدهای ناگوار آن، طغیان علیه ارزشهای حاکم بر جامعه، گریز از ارزشها و منبع آنهاست و چون معمولاً در جوامع دینی منشأ و منبع ارزشها، «دین» است، این مسئله به دینگریزی میانجامد (عباسی، 1386).
دوستان و مربیان: عوامل دیگر دینگریزی که زیر مجموعهی محیط اجتماعی قرار میگیرد، مربیان و دوستان هستند. نظرسنجیها، از تأثیر شگرف دوستان بر یکدیگر، بهخصوص در سن نوجوانی و جوانی و تأثیر مربیان بر دانشآموزان و کاهش اعتماد فرزندان به والدین و حرفشنوی از ایشان حکایت دارد؛ چنانکه دوستان و مربیان در گریزان ساختن دینداران از دین خویش، نقشآفرین هستند.
غفلت و عدم تفکر جوانان دربارهی دین: جوان بهدلیل توانمندیهای ذهنی خود، دین صرفاً تقلیدی را برنمیتابد. او میخواهد دینی را بپذیرد که با سطح تفکر او متناسب باشد. از سوی دیگر، جوان میخواهد همهی آموزههای دینی را با عقل خود بسنجد. او فکر میکند اگر آموزههای دینی در قالبهای فکری او بگنجد، صحیح است؛ وگرنه درست نیست و باید کنار گذاشته شود. این عوامل موجب میشود هویت دینی جوان، بهخوبی شکل نگیرد و دچار بحران شناختی نسبت به این آموزهها شود و راه نجات از این بحران را گریز از دین بداند . ضعف معرفتی و عدم تفکر دربارهی دین، از دیگر عوامل مؤثر در دینگریزی جوانان بهحساب میآیند (عباسی، 1386).
راهکارهای رفع دینگریزی
همانگونه که در بررسی علل دینگریزی مطرح شد، عوامل گوناگونی در بروز این پدیده نقش دارند که بهطور کلی، به دو دسته تقسیم میشوند:
ـ عوامل محیطی (اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و...)؛
ـ عوامل درونفردی که از آنها، بهعوامل «روانشناختی» تعبیر میشود، یعنی قطعنظر از عوامل محیطی، ویژگیهای شناختی و عاطفی هر فرد نیز در اقبال و ادبار او نسبت به معارف دینی نقش دارند.
برای پیشگیری و رفع دینگریزی، باید به جنبههای روانی و ویژگیهای شخصیتی افراد، بهویژه جوانان، توجه شود. بدون تردید، نحوهی ارایهی معارف دینی، بهویژه به نسل جوان بسیار حائز اهمیت است. بنابراین، سؤال اصلی اینجاست که چگونه میتوان معارف دینی را به جوانان عرضه کرد تا ضعف شناختی آنها نسبت به آموزههای دین تقویت شود و هویّت دینی آنها به نحو مطلوب شکل یابد؟
پاسخ به این سؤال، مستلزم چند امر است که بدون توجه به آنها، پاسخگویی دشوار خواهد بود و بدون راهکار مناسب برای آموزش، ارائهی آموزههای دینی به جوانان امکانپذیر نیست. جوان کیست و چه ویژگیهایی دارد؟ مخاطبشناسی یکی از مهمترین مسایلی است که در تعلیم و تربیت باید مدّ نظر داشت. باید الگوها و روشهای آموزشی متناسب با مخاطب را شناسایی کرد.
برای جذب جوانان به دین، اولاً، باید ویژگیهای شخصیتی آنها، اعم از ویژگیهای جسمانی، اجتماعی، عاطفی و ذهنی، را بشناسیم، ثانیاً، از روش یا روشهایی برای انتقال پیام دین به جوانان استفاده کنیم که بهتر بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم و این ارتباط، هم دوسویه بوده و هم از بار عاطفی بالایی برخوردار باشد. همچنین، ارایه الگوهای مناسب، تقویت بینش دینی جوانان و شناساندن فرهنگ غرب به آنان، زدودن فقر اقتصادی و اشتغال سازنده و مفید (مطهری، 1367، ص258)، پیشگیری از نفوذ عوامل فرهنگی دشمن (امام خمینی، 1369، ج21، ص195)، استفاده از امکانات تربیت بدنی، راهکارهای دیگری در جهت پیشگیری و رفع پدیدهی دینگریزی جوانان است (عباسی، 1386).
خاتمهی بحث
با توجه به مباحث ارائه شده، چنین میتوان نتیجه گرفت که از عوامل اصلی دینگریزی جوانان، ناسازگاری میان قول و عمل کسانی است که به طرف دین دعوت میکنند. عوامل دیگری از جمله غفلت، جهل و عدم تفکر جوانان دربارهی دین، و یا تهاجم فرهنگی، آزادیخواهی منفی، پیروی از گذشتگان، تبلیغ دشمنان، اجبار در دین، نادرستی تربیت خانوادگی، محیط اجتماعی و دوستان و مربیان نیز تأثیر اساسی و فراوانی در این فرایند دارند.
به هر حال، از بهترین و اصلیترین راهها برای جلوگیری از دینگریزی جوانان، نشان دادن یک الگوی مناسب برای جوان است و منادیان دین و کسانی که بهطرف دین دعوت میکنند باید پیش از اینکه جامعه را تبلیغ کنند به فکر تزکیه و تهذیب نفس خود باشند. البته نباید از عوامل دیگر نیز غفلت کرد که هر یک به نوبهی خود عامل مهمی برای دینگریزی جوانان است .
منابع
-امامخمینى، روحالله (1369) صحیفهی نور، ج21، تهران، سازمان مدارک فرهنگى انقلاب اسلامى.
-باشتنی، فاطمه، روانشناسی و علوم تربیتی: عوامل دینگریزی جوانان از منظر دین، مکاتبه و اندیشه، شمارهی45.
-بشیری، ابوالقاسم (1384) نگاهی روانشناختی به آسیبشناسی دینباوری جوانان، معرفت، شمارهی87.
-تهاجم فرهنگى (1378) تهران، معاونت فرهنگى سپاه.
-عباسی، محمد (1386) عوامل دینگریزی و گرایش جوانان به فرهنگ غرب، معرفت، شمارهی16.
-مطهرى، مرتضی (1367) تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا.
-مطهرى، مرتضی (1365) مسئلهی حجاب، تهران، صدرا.
منبع: ماهنامه پیام زن – شماره 260
یکشنبه، 6 بهمن ماه 1392، 5:15 بعدازظهر برابر با 2014-01-26 ساعت 12:012004- 2024 IranPressNews.com -