گنگسترهایی که تهران را نیویورک کردند

خبرآنلاین: فیلم قرار بود زودتر به اکران برسد اما دیرتر رسید. گفته شد که مشکلات فنی و آماده‌سازی فیلم برای نمایش در سالن‌های نمایش عامل این دیرکرد بوده. در جشنواره فجر هم سیاوش اسعدی از پایین بودن کیفیت صدا و تصویر در سالن برج میلاد انتقاد کرده بود اما هر چه بود متعلق به وضعیت آن سالن خاص بود نه خودِ فیلم. به هر حال فیلم اکران شد.

«جیب‌بر خیابان جنوبی» فیلم خوبی‌ست با کمترین غلط املایی ممکن. یادم هست وقتی که در سالن برج میلاد داشتم فیلم را می‌دیدم دل توی دلم نبود که آخر فیلم، مثل اکثر فیلم‌های ایرانی، یک گردش به راست کند و با «پایان خوش» و یک «نصیحت اخلاقی» فیلم تمام شود اما پایان، کاملاً در خدمت ژانر بود ژانری که خیلی‌ها توی دنیا دوست‌اش دارند:«نوآر».

می‌شود اول درباره فیلمنامه حرف زد که مثل خیلی از فیلمنامه‌هایی که در سینمای ایران نوشته می‌شوند بنا را بر این نمی‌گذارد که اطلاعات مورد نیاز مخاطب برای درک وضعیت و گذشته و حال شخصیت‌ها را با کمپرسی خالی کند توی قصه. همه چیز تا آنجا مشخص است که شخصیت محوری به یاد می‌آورد یا با آن برخورد دارد. این خیلی کمک کرده که تنهایی این شخصیت خوب در بیاید. شخصیت‌های دیگر هم بدون اضافه‌گویی، با یک کُنش یا یک دیالوگ کوتاه معرفی می‌شوند. کلاً آدم‌های «نوآر» کم‌حرف‌اند مگر شخصیت نورا هاشمی که اساساً متعلق به این دنیا نیست و همین افزایش کمّی دیالوگ‌های‌اش فاصله‌‌‌‌گذاری می‌کند بین او و این دنیای تازه‌ای که متعلق به آن نیست.

فیلم، روایت یک گنگستر خرده‌پاست[بر حسب جایگاه ژانری عرض می‌کنم، وگرنه ما که در ایران گنگستر به آن مفهوم آمریکایی یا فرانسوی نداریم] با چارچوب‌های اخلاقی مشخص، که اصلاً هم از آن عدول نمی‌کند مثلاً در سکانس دزدی کردن از آن پیرمرد که دو جیب‌بر دیگر هم در کمین نشسته‌اند و ما تصور می‌کنیم که از پیرمرد دفاع خواهد کرد اما ترجیح می‌دهد که جیب‌اش را بزند. او مثل همه‌ی شخصیت‌های این ژانر، دائم در حال ضربه خوردن است و به دلیل مردانه بودن ژانر «نوآر»، زنان، خواسته و ناخواسته، عامل نابودی او هستند. این از قواعد ژانر است و در واقع از قواعد جهان زیرزمینی گنگستریسم.

بازی‌ها خیلی شسته‌رفته‌اند از مصطفی زمانی گرفته تا نورا هاشمی و امیر جعفری و بهناز جعفری. اضافه ندارد بازی‌ها. کارگردان هم مشخص است که دائم در حال جمع کردن حواشی‌ست. این جمع کردن حواشی، گمان نکنم در اتاق تدوین شکل گرفته باشد موقع فیلمبرداری بوده و در واقع تک‌تک نماها فکرشده‌اند و به شکل حرفه‌ای برایشان قبل از فیلمبرداری نقشه ریخته شده. ژانر «نوآر» احتمالاً تنها ژانر سینمایی‌ست که بدون برنامه‌ریزی قبلی خوب در نمی‌آید حتی برادر دوست‌داشتنی‌اش «وسترن» هم امکان خلق در لحظه را دارد تا حدودی.[مثال زدن از آثار «جان فورد» تا حدی تکراری‌ست.]

مصطفی زمانی این فیلم، بهترین مصطفی زمانی این سال‌هاست در سینما و تلویزیون ایران. به خاطر این فیلم، 16 تا 17 کیلو وزن کم کرده که در سینمای ما یک رکورد است چون در ایران، بازیگران ما چندان عادت به این جور کارها ندارند. زمانی، در نشست پس از اکران جشنواره فجر گفته بود که از آرش میر اسماعیلی و حمید سوریان ورزشکاران المپیکی برای کم کردن وزن کمک گرفته که باز هم چنین روندی طبق حافظه من، مسبوق به سابقه نیست.

فیلم، در نگاه اول، فیلم چندان پرهزینه‌ای به نظر نمی‌رسد اما طبق گفته حسن دادخواه، یکی از تهیه‌‌‌کنندگان فیلم، 600 تا 700 میلیون تومان هزینه داشته و این ، معنای‌اش مشخص است یعنی اگر یک میلیارد و چهارصد میلیون تومان بفروشد، تازه خرج و دخل یر به یر می‌شود. امیدوارم این تجربه منحصر به فرد سینمای ایران در این ژانر، خوب بفروشد تا ادامه این حرکت را شاهد باشیم.

چهارشنبه، 18 دی ماه 1392 برابر با 2014-01-08 ساعت 05:01
خبر بعدی : فيلم؛ حملۀ با قمه به استاد دانشگاه‌ تهران
خبر قبلی : چینی ها چین را گلستان می کنند، ایران را بیایان


برگ نخست
سرویس تازه: فيلم برای موبایل

2004- 2024 IranPressNews.com -