نوجوان 15 ساله اتهام قتل مربي بدنسازي را پذيرفت و ادعا كرد مورد آزار و اذيت قرار گرفته است
چون نميتوانستم به والدينم بگويم، او را كشتم
روزنامه اعتماد: پسر 15 سالهيي كه با همدستي دوست 14 سالهاش يك مربي بدنسازي را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده بود، در جلسه محاكمه مدعي شد اين مربي بدنسازي وي را مورد آزار و اذيت قرار داده بود. اظهارات اين نوجوان در حالي مطرح شد كه همدست وي ادعا كرد از آزار و اذيت دوستش اطلاعي نداشته است.
به گزارش خبرنگار ما، صبح روز 9 دي ماه سال گذشته به قريشي زاده، بازپرس كشيك دادسراي جنايي تهران خبر رسيد مربي يك باشگاه بدنسازي در فلكه چهارم خزانه با ضربات متعدد چاقو به قتل رسيده است. همزمان با حضور بازپرس جنايي، افسران اداره دهم پليس آگاهي نيز در محل حضور يافتند و تجسسها براي رازگشايي از اين معماي جنايي آغاز شد. مقتول كه 32 ساله بود مهرزاد نام داشت و بررسيهاي اوليه نشان ميداد از قهرمانان رشته پرورش اندام استان تهران است. او مربي باشگاه بود و همانجا زندگي ميكرد.
تجسسهاي كارآگاهان ادامه داشت تا اينكه معلوم شد دو نوجوان به نامهاي حميد-15 ساله- و اميرحسين- 14 ساله- آخرين نفراتي بودند كه پيش از اين جنايت وارد باشگاه بدنسازي شده بودند. هرچند به دليل سن و سال حميد و اميرحسين ارتكاب اين جنايت از سوي آنها بعيد به نظر ميرسيد اما از آنجا كه ممكن بود آنها اطلاعاتي در اختيار داشته باشند تحت بازجويي قرار گرفتند. هرچند مظنونان ابتدا از اين ماجرا ابراز بياطلاعي ميكردند اما در ادامه طي اعترافاتي هولناك گفتند كه با همدستي يكديگر مهرزاد را به قتل رساندهاند.
حميد در اعترافاتش به پليس گفت: چند روزي بود كه در باشگاه ثبت نام كرده بودم. مهرزاد گاهي به من به طور خصوصي آموزش ميداد. يك روز كه به باشگاه رفته بودم او دارويي به من داد و گفت خوردن آن باعث افزايش وزن ميشود. من هم دارو را خوردم اما دچار سرگيجه شدم. ساعتي بعد وقتي به حالت طبيعي برگشتم فهميدم مهرزاد من را مورد آزار و اذيت قرار داده است. به همين دليل از او كينه به دل گرفتم و نقشه قتلش را كشيدم. وي در تشريح ماجرا همچنين گفت: يك روز اين ماجرا را به اميرحسين گفتم و قرار شد با هم او را بكشيم. آن روز به بهانه ديدن فيلمهاي بدنسازي وارد باشگاه شديم و در ادامه من با يك چاقو چند ضربه به او زدم و اميرحسين هم با تيغ موكت بري به گردنش ضربه زد و بعد از سرقت مقداري پول از آنجا فرار كرديم.
اعترافات اين نوجوان 15 ساله در حالي بود كه همدست 14 سالهاش هم اين اظهارات را تاييد ميكرد. در چنين شرايطي دو متهم صحنه جنايت را بازسازي كردند و پرونده با صدور قرار مجرميت و كيفرخواست به دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد.
صبح ديروز در جلسه رسيدگي به اين پرونده كه در شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي حسين اصغرزاده برگزار شد نماينده دادستان در تشريح كيفرخواست گفت: برابر محتويات پرونده، حميد، متولد سال 1376 و اميرحسين متولد سال 1377 متهمند با همدستي يكديگر مربي باشگاه بدنسازي به نام مهرزاد را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساندهاند.
بر اساس گزارش پزشكي قانوني متهمان حدود 50 ضربه به مقتول زدهاند. نماينده دادستان ادامه داد: شواهد موجود و اعترافات متهمان نشان ميدهد آنها پس از ارتكاب جنايت يك قلك كه حاوي 600 هزار تومان پول بود و گوشي تلفن همراه مقتول را نيز سرقت كردهاند. از آنجا كه بزه انتسابي به متهمان محرز است خواستار صدور حكم شايسته هستم.
در ادامه پدر مهرزاد به عنوان ولي دم در جايگاه ايستاد و خواستار قصاص دو متهم نوجوان شد.
سپس قاضي اتهام قتل عمدي را به حميد تفهيم كرد و از او خواست به عنوان متهم رديف اول از خود دفاع كند. حميد گفت: مربي بدنسازي من را مورد آزار و اذيت قرار داده بود و ميخواستم هر طور شده از او انتقام بگيرم. بعد از اين حادثه وضعيت روحيام به هم ريخته بود و تعادل نداشتم. يك چاقويي تهيه كردم و به تنهايي به باشگاه رفتم. ميخواستم مهرزاد را بزنم اما چون او قويهيكل بود ترسيدم و از اين كار منصرف شدم. چند روز بعد اين ماجرا را در مدرسه براي اميرحسين تعريف كردم. تصميم گرفتيم يك روز با يكديگر به باشگاه برويم و مهرزاد را بكشيم. آن روز جمعه و مهرزاد در باشگاه تنها بود. به بهانه ديدن فيلمهاي بدنسازي وارد شديم. چند دقيقه فيلم ديديم تا اينكه اميرحسين به من اشاره كرد و من در يك لحظه با چاقو به گردن مهرزاد زدم. خودش هم يك تيغ موكت بري داشت و چند خط روي گردنش كشيد. چاقو را با يك پارچه پاك كردم و رفتم تا دستم را بشويم. وقتي برگشتم ديدم خونريزي مهرزاد بيشتر شده است. اميرحسين چاقو را برداشته و چند ضربه ديگر به مهرزاد زده بود.
قاضي: آيا هنگام ارتكاب جنايت مشروبات الكلي مصرف كرده بودي؟
حميد: آن روز مقداري اتانول از داروخانه خريده و خورده بودم. شنيده بودم اگر مشروبات الكلي بخورم جراتم بيشتر ميشود. به همين دليل اتانول خوردم.
قاضي: آيا اتهام سرقت را قبول داري؟
حميد: بله. قبل از فرار يك قلك كه 600 هزار تومان پول داخلش بود را همراه يك گوشي تلفن همراه و مقداري داروي تقويتي برداشتيم.
قاضي: حالا كه حدود يكسال از اين جنايت ميگذرد آيا از كاري كه كردي پشيمان نيستي ؟
حميد: نه اصلا پشيمان نيستم. مهرزاد بايد كشته ميشد. چون من را مورد آزار و اذيت قرار داده بود. ميخواستم اين موضوع را براي پدر و مادرم تعريف كنم اما خجالت ميكشيدم. چون سن و سال كمي هم داشتم نتوانستم شكايت كنم. او بايد كشته ميشد.
در ادامه اين جلسه اميرحسين به جايگاه فراخوانده شد. او در دفاع از خودش گفت: وقتي حميد گفت ميخواهد مربي بدنسازي را بكشد باورم نميشد. من اين ماجرا را به شوخي گرفتم و همراه او به باشگاه رفتم. فكر نميكردم واقعا اتفاقي بيفتد اما وقتي فيلم تماشا ميكرديم حميد با چاقو به جان مهرزاد افتاد.
قاضي: حميد ميگويد تو به او اشاره كردي كه ضربه اول را بزند. چه دفاعي داري؟
اميرحسين: نه من چنين كاري نكردم. او خودش به يكباره نخستين ضربه را زد.
قاضي: تو چند ضربه به مربي باشگاه زدي؟
اميرحسين: همه ضربهها را خود حميد زد و من فقط آخر كار با تيغ موكت بري چند خط روي كتف مهرزاد كشيدم.
قاضي: آيا تو درباره آزار و اذيت حميد توسط مهرزاد چيزي ميدانستي ؟
اميرحسين: نه من چيزي در اين باره نميدانستم.
در پايان اين جلسه قاضي بار ديگر اتهام قتل عمدي را به متهمان تفهيم كرد و در پايان، جلسه با اخذ آخرين دفاع از آنان به پايان رسيد.
یکشنبه، 15 دی ماه 1392 برابر با 2014-01-05 ساعت 23:012004- 2024 IranPressNews.com -