خبرآنلاین: شبکه های اجتماعی در ایران با دو مساله عمده مواجه هستند؛ اصلا باشند؟ اگر هستند فرهنگ استفاده از آنها را آموخته ایم؟
داستان ویدئو و مخالفت هایی که با آن میشد آنقدر نخنما شده که دیگر مورد خوبی برای یادآوری به اعضای کمیته فیلترینگ نباشد. خودشان بهتر از همه آن روزها را یادشان هست و ویدئو و فیسبوک، ویچت و اینستاگرام را در یک سبد نگذارند. ویدئو دربرابر شبکه های اجتماعی فعلی اصلا عددی نیست.
البته رویکردهایی درباره فیلترینگ شبکه های اجتماعی مانند ویدئو هم بوجود آمده است. مثلا سردار اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی در اظهارنظری بیسابقه گفته شاید ویچت مشکلی نداشته باشد: اگر ویچت خوبیهایی دارد، نباید کل سرویس مسدود شود.
به گفته او در آخرین جلسه شورای عالی فضای مجازی که با حضور رئیسجمهور تشکیل شد به پیشنهاد نیروی انتظامی و حمایت وزیر ارتباطات مقرر شد کارگروهی در رابطه با نوسازی مصادیق مجرمانه و نوسازی فیلترینگ با روشهای نوین ایجاد شود: این کارگروه نسبت به شناسایی مضرات برنامهها اقدام کرده و تنها بخشهای مضر حذف میشوند.
خب این رویکرد جدید برای فیلترینگ تاکنون از سوی بسیاری از فعالان حوزه رسانه و جامعه شناسان بیان شده بود و آن را راهکار اصلی برای مدیریت شبکه های اجتماعی دانسته بودند. اما اعلام چنین چیزی از سوی رییس پلیس کشور، نشان از اتفاقات جدیدی دارد. مخصوصا اینکه پلیس قبلا از نظارت بر اینستاگرام و ویچت خبر داده بود.
احمدیمقدم پیش از این هم گفته بود: نگاه ما به بحث اینترنت و استفاده از شبکههای اجتماعی، نگاهی مبتنی بر فرصتمحوری است اما برخی مسئولان باید به خاطر داشته باشند که با زیر پا گذاشتن قوانین راه را بر تخطی از قوانین هموار نسازند.
البته پس از سخنان احمدیمقدمِ سایت اینستاگرام فیلتر شد. (اینجا) هرچند فقط برای سه ساعت (اینجا). اما ویچت فیلتر ماند. درواقع ویچت حالا مهمتر از فیسبوک شده که در چهار-پنج ماه گذشته برخی دولتمردان یازدهم، تلاش کرده اند تابوی استفاده از آن را بشکنند.
نیازی به نوشتن دوباره نیست؛ ویچت اپلیکیشنی است با کارکردی مانند فیسبوک که برای موبایل طراحی شده و با سرعت لاکپشتی اینترنت موبایل در ایران هم به خوبی کار می کند و البته در مدت کوتاهی جایگزین اساماس و حتی تماس های صوتی شد. چون امکان فرستادن پیام صوتی دارد و با سرعت بسیار خوبی، آن را به مخاطب ارسال میکند. انقدر ویچت با سرعت میان کاربران گوشیهای هوشمند پرطرفدار شد که همه کم کم وایبر را فراموش می کردند. آن هم وایبر که به اینترنت پرسرعت تری نسبت به ویچت نیاز دارد.
خب این مواهب نصفه و نیمهای که خواندید، به خوبی میتواند دلیلی باشد برای مخالفتهای اوپراتورهای تلفن همراه با ویچت. وقتی ویچت فیلتر شد انگشت اتهام به سمت ارائه دهنده های سرویس های مخابراتی گرفته شد. هرچند که وزارت ارتباطات گویا تنها مخالف فیلتر ویچت بوده است (اینجا) هرچند در برخی مواقع از ویچت به عنوان یک مورد وحشتناک هم نام برده شده.
اما این استدلال کمیته فیلترینگ برای فیلتر کردن ویچت است: طبق گزارشی که از یکی از اعضای کمیته فیلترینگ در رابطه با این موضوع دریافت کردهام، موضوع از این قرار است که گزارشی در کمیته فیلترینگ ارائه شده که دو کارشناس روی آن تحلیل فرهنگی-اجتماعی ارائه کردند و بر اساس گزارش آنها تصمیم بر مسدود شدن این سرویس گرفته شده است.
غیر از این کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه درباره فیلتر ویچت توصیه کرده است مردم از نرم افزار داخلی استفاده کنند: به دلیل اینکه نرمافزار ویچت علاوه بر جمعآوری کلیه اطلاعات موجود در گوشیهای کاربران و رصد ارتباطات اعضا، حریم خصوصی آنها را نقص نموده و در عین حال این نرمافزار عامل انتشار بسیاری از محتواهای مجرمانه غیراخلاقی و مستهجن که برای نوجوانان ضررهای جبرانناپذیری را به دنبال داشته و به خاطر آسیبهای اجتماعی بسیار زیادی که برای جامعه در بر داشته و دارد و همچنین به لحاظ اینکه ایجادکنندگان این نرمافزار در خارج از کشور قرار داشته و به هیچ وجه پاسخگوی تخلفات خود و شکایات خانوادههای زیاندیده نبوده و نیستند؛ بنابراین کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در اجرای درخواستهای متعدد خانوادههای آسیبدیده ناچار به فیلتر و مسدودسازی نرمافزار مذکور گردیده است.
این استدلال رنگ پریده، البته این تکمله وزیر ارتباطات را هم در پی داشت: علت فیلتر شدن ویچت نفوذ به حریم خصوصی بود.
واعظی دراین باره گفته است: اول اینکه ویچت یک شبکه چینی هست و با تصمیم هفته گذشته کمیته تعیین مصادیق این سایت فیلتر شده و ارتباطی به من به عنوان وزارت ارتباطات ندارد. دوم؛ دلیلی که میآوردند این است که به حریم خصوصی افراد وارد شده است؛ به طوری که در کشورهایی که شبکههای مجازی و چت زیاد فعال است، از این شبکه استقبال نشده است. گویا کمیته تعیین مصادیق با بخشی از استفاده از ویچت مشکل داشته و با بقیه موارد مشکلی نداشته است. امیدواریم در آینده بتوان از نرمافزاری استفاده کرد که به طور هوشمند این کار را انجام دهد. مثلا اگر شبکهای فعالیت مثبت هم دارد بتوان استفاده کرد و فقط بخشهای مشکلدار فیلتر شود.
اما با فیلتر شدن ویچت دوباره بحث های کهنه قدیمی شروع شد؛ اصلا خوب است یا بد است؟ اصلا باشد یا نباشد؟ اگر هست چه کنیم؟ اگر حذف کنیم چه کنیم؟ اصلا چه شد که ما این شدیم؟!
مجید ابهری، آسیب شناس اجتماعی دراین باره چنین عقیده دارد: یک بار دیگر توسط نرمافزارهای اجتماعی غافلگیر شدیم. اصل غافلگیر شدن برای ما مخصوصا در دهه اخیر تبدیل به یک اصل سیاسی و اجتماعی شده است. این نرمافزارها زلزله یا آتشفشان نیستند که قابل کنترل یا پیشبینی نباشند. از حدود پنج سال پیش اینگونه نرمافزارها در اروپا و امریکا و در بسیاری از کشورها شروع به تولد و رشد کردند بنابراین ورود آنها به کشور ما کاملا قابل پیشبینی بود. متاسفانه دولت دهم مثل بسیاری از ابعاد و زمینههای اجتماعی در این مورد هم غافلگیر شد یعنی از در و دیوار نرمافزارهای عجیب و غریب وارد کشور شدند، تا دورترین شهرها و روستاها رسیدند و حالا ما تصمیم گرفتهایم با آنها برخورد کنیم. این اصل منطقی و آشکار را بپذیریم که با فناوری نمیتوانیم مقابله کنیم مگر آن که از نگاه رفتارشناسی با آن همسو شویم و خود و فرهنگمان را در مقابل آن واکسینه کنیم. بسترسازی فکری به خصوص برای نوجوانان و جوانان و آموزشهای لازم به آنها میتواند تا حدودی از ناهنجاریهای پیشبینی شده کاهش دهد
البته عقاید دیگری هم وجود دارد (اینجا) و همچنین؛ زندگی در دنیای مدرن و عصر ارتباطات خواسته یا ناخواسته شکلگیری چنین فضاهایی را لازم و ضروری کرده و حالا شهروندان دنیای واقعی چه بخواهند و چه نخواهند، باید عضوی از شهروندان جهان مجازی هم باشند و به موازات زندگی در عالم واقع در دنیای مجازی هم به حیات خود ادامه دهند.
علی مطهری که از نظر سیاسی کمی لیبرال و البته از نظر فرهنگی، کاملا اصولگراست، درباره فیلتر شبکه های اجتماعی چنین نظری دارد: در مورد فیس بوک البته فعلا نظری ندارم و در حال تحقیق هستم ولی معلوم نیست که رفع فیلتر به نفع کشور باشد. چون فیس بوک تیغ دو دم است و ممکن است جنبههای منفی آن بیش از جنبههای مثبتش باشد، لااقل تا زمانی که فرهنگ استفاده از فیس بوک در میان ما پیدا شود و قانون هم تکلیف اعمال مجرمانه در این حوزه را مشخص کند.
به هرحال قرار نیست فعلا فیس بوک رفع فیلتر شود (اینجا و اینجا) اما اتفاقی که در یک ماه گذشته باعث شد نگاه های آسیب شناسانه دوباره به سمت فیسبوک، ویچت، اینستاگرام و ... برود، بلایی بود که کاربران ایران فیسبوک سر صفحه شخصی لیونل مسی آوردند.
اینکه واقعا چرا ما ایرانی ها در شبکه های مجازی هم پرخاشگری میکنیم؟ و چرا این همه به شبکه های اجتماعی هجوم برده ایم؟ برخی کارشناسان میگویند ایراد از بیکاری جوانان است (اینجا) و برخی هم میگویند وقتی جوانان در خانه ها محدود شده اند و تفریحی بیرونی ندارند، به سمت شبکه های اجتماعی هجوم میبرند.
اما انگشت اصلی اتهام به رشد نکردن شخصیت افراد بر میگردد که آن هم به دلیل نبودن آموزشهاست.
مردم البته معتقدند با فیلتر چیزی درست نمی شود، ضمن اینکه باید برای فرهنگ سازی هم به طور موازی پیش رفت.
2004- 2024 IranPressNews.com -