جوان دو جنسی چگونه كشته شد

روزنامه اعتماد: مردي كه متهم است جواني دو‌جنسي را در خانه مجردي‌اش خفه كرده است در جلسه محاكمه جزييات اين جنايت را شرح داد و گفت: به دليل اينكه جوان دو‌جنسي باعث جدايي او از همسرش شده بود وي را كشته است.

به گزارش خبرنگار ما، نخستين برگ از اين پرونده جنايي روز 24 بهمن ماه سال 90 تكميل شد. در اين روز به افسران اداره دهم پليس آگاهي خبر داده شد دختري به‌نام سحر در خانه مجردي‌اش در شمال تهران به قتل رسيده است. زماني كه ماموران وارد محل وقوع جنايت شدند با جنازه سحر كه گوشه‌يي از اتاق خواب قرار داشت، مواجه شدند. مقتول هيچ جراحتي نداشت اما كبودي‌هاي دور گلويش نشان مي‌داد او خفه شده است. در جريان تحقيق در خانه مقتول هيچ نشانه‌يي دال بر اينكه كسي با توسل به زور وارد آنجا شده باشد، وجود نداشت. همين موضوع نشان مي‌داد قاتل از آشنايان مقتول است. در چنين شرايطي جسد به پزشكي قانوني منتقل شد و تحقيقات در شاخه‌هاي مختلف ادامه يافت.

تحقيقات درباره سحر نشان داد او اهل يكي از شهرهاي شمالي است و از مدتي قبل به تنهايي در تهران زندگي مي‌كرد. مادر او كه بعد از اين حادثه براي پيگيري وضعيت دخترش به تهران آمده بود به پليس گفت: دخترم دچار اختلالات جنسيتي بود. او از چند سال قبل تغيير جنسيت داد و به تهران آمد. من هر‌از‌چند‌گاهي به او سر مي‌زدم اما نمي‌دانستم با چه كساني رفت و آمد دارد. در ادامه تحقيقات افسران آگاهي به تحقيق از همسايه‌هاي سحر پرداختند اما اين كار نتوانست كمكي به آنها كند چرا كه هيچ يك از همسايه‌ها نديده بودند غريبه‌يي وارد خانه سحر شود. با اين حال كارآگاهان به سرايدار مجتمع مسكوني كه سحر در آنجا زندگي مي‌كرد، مظنون شدند. اين مرد دست داشتن در قتل سحر را انكار كرد و گفت كه از اين ماجرا چيزي نمي‌داند. او گفت: دختر جوان به‌تنهايي در مجتمع زندگي مي‌كرد و من چيز زيادي از زندگي‌اش نمي‌دانم. اما گاهي يك مرد غريبه به خانه او مي‌آمد. با اينكه اين احتمال وجود داشت اين مرد در اين جنايت دخيل باشد اما چند هفته بازجويي از وي نتوانست سرنخ قابل توجهي در اختيار پليس بگذارد. به اين ترتيب وي آزاد شد.

آزادي تنها مظنون اين پرونده پايان كار نبود چرا كه اين‌بار كارآگاهان با بررسي مكالمات تلفني مقتول به اطلاعات تازه‌تري دست يافتند. در اين مرحله از تحقيقات 16 نفر به عنوان مظنون به قتل دستگير شدند اما هر كدام از آنها با ارائه مدارك و شواهدي بي‌گناهي‌شان را اثبات كردند. با اين حال پليس همچنان به يكي از اين 16 مرد به‌نام حامد ظنين بود. هنگامي كه وي تحت بازجويي‌هاي تخصصي قرار گرفت درباره علت ارتباطش با سحر دليل قانع‌كننده‌يي نداشت. از سويي تحقيق درباره زندگي شخصي‌اش نشان داد او در آستانه جدايي از همسرش قرار دارد. به همين دليل تحقيقات از او ادامه يافت تا اينكه سرانجام كشتن سحر را پذيرفت. حامد گفت: من از مدت‌ها قبل با سحر رابطه داشتم و همين رابطه باعث شد همسرم از من جدا شود. به همين دليل آخرين مرتبه‌يي كه به خانه سحر رفتم با او درگير شدم و خفه‌اش كردم. تحقيق از همسر حامد هم اين ماجرا را تاييد مي‌كرد. او به پليس گفت: من و شوهرم زندگي خوبي داشتيم اما از چند ماه قبل فهميدم او مرد فاسدي است و با زن ديگري رابطه دارد. به همين دليل تصميم گرفتم از او جدا شوم. در چنين شرايطي پرونده قتل جوان دوجنسيتي با صدور مجرميت و كيفرخواست به شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد.

صبح ديروز در جلسه محاكمه كه به رياست قاضي اصغر عبدالهي برگزار شد ابتدا ثقوري، نماينده دادستان به قرائت كيفرخواست پرداخت و گفت: در اين پرونده حامد، 36 ساله متهم است روز 24 بهمن ماه سال 90 جواني دو‌جنسيتي به‌نام سحر را در خانه مجردي‌اش به قتل رسانده است و دو بسته سيگار، يك گوشي تلفن همراه، مبلغ 200 دلار، 400 هزار تومان پول نقد و يك دستگاه لپ تاپ سرقت كرده است. از سوي ديگر اعترافات متهم نشان مي‌دهد او با مقتول رابطه نامشروع نيز برقرار كرده است. به همين دليل به نمايندگي از دادستان تهران خواستار مجازات متهم هستم.

سپس مادر سحر به عنوان ولي دم خواستار قصاص حامد شد و گفت: دخترم از پنج سال قبل به دليل اينكه هورمون‌هاي زنانه داشت با مجوز پزشكي قانوني تغيير جنسيت داد. ما در شهرستان زندگي مي‌كرديم اما دخترم مجرد بود و به‌تنهايي در آپارتماني در تهران زندگي مي‌كرد. او آزاري به كسي نمي‌رساند و نمي‌دانم چرا اين جوان دخترم را كشت. حالا هم بايد قصاص شود. اين زن همچنين گفت حاضر است براي قصاص شدن متهم تفاضل ديه را نيز بپردازد.

در ادامه اين جلسه قاضي اتهام قتل عمدي، سرقت و رابطه نامشروع را به حامد تفهيم كرد و از او خواست به دفاع از خود بپردازد.

حامد گفت: اتهامم را قبول دارم اما نيتي براي كشتن سحر نداشتم. وي ادامه داد: من در چهار‌راه مولوي پرده‌دوزي داشتم و سرگرم زندگي‌ام بودم تا اينكه با سحر آشنا شدم. آن زمان سه سال بود كه با همسرم اختلاف داشتم و مدتي بود كه جدا از يكديگر زندگي مي‌كرديم.

سحر دختر خوبي بود. من به خانه‌اش رفت‌و آمد داشتم ، همسرم از اين رابطه با خبر شد و از من طلاق گرفت. زندگي‌ام از هم پاشيد و من مقصرش را سحر مي‌دانستم. به همين دليل روز حادثه وقتي به خانه سحر رفتم، عصباني شدم. يك تكه پارچه برداشتم و دور گلوي سحر پيچيدم. آنقدر آن را كشيدم تا او خفه شد. بعد هم وسايلش را برداشتم و فرار كردم.

در ادامه اين جلسه، براي رسيدگي به موارد خلاف منافي عفت عمومي جلسه به‌طور غير‌علني ادامه پيدا كرد و در ادامه وكيل مدافع حامد در دفاع از او گفت: اظهارات موكلم نشان مي‌دهد او دچار اختلالات رواني است.

به همين دليل تقاضا دارم او از سوي متخصصان پزشكي قانوني معاينه شود. به‌دنبال اين اظهارات ختم جلسه اعلام و مقرر شد اين موضوع از سوي كميسيون پزشكي قانوني مورد بررسي قرار گيرد.

چهارشنبه، 4 دی ماه 1392 برابر با 2013-12-25 ساعت 12:12
خبر بعدی : گرته‌برداری از تاریخ، کار دستمان داده است
خبر قبلی : ماجرای ۷ درياچه در مشهد


برگ نخست
سرویس تازه: فيلم برای موبایل

2004- 2024 IranPressNews.com -