روزنامه شرق: صبح زود 15آذر بود، هوای سرد پشت پنجره کلاس کمینکرده و سوزش را از لای پنجره به داخل میفرستاد. دخترکان شینآبادی مرتب و منظم کنار هم نشسته و چشمشان به کتابشان بود و گوششان پیش معلم که برایشان حروف را هجی میکرد. یکی از بچهها ایستاده بود و از روی کتاب فارسی میخواند و معلم ایرادهایش را میگرفت که ناگهان صحنه کلاس عوض شد.
فریده بود یا آمنه یا مبینا؛ فرقی نمیکند، یکی از بچهها داد زد، خانم اجازه! خانم اجازه! بخاری آتش گرفت. معلم دواندوان سمت بخاری آمد، بعد به بچهها گفت که آرام سرجاهایتان بشینید تا بروم کمک بیاورم و بهسرعت از کلاس بیرون رفت.
وقتی برگشت بچهها همانطور نشسته بودند اما در نگاهشان هراس بود و در دلشان ترس. کسی از جایش جم نمیخورد. معلم کلاس سوم و بابای مدرسه هم آمده بودند. بخاری نفتی را با کمک هم بلند کردند اما وقتی به دم در کلاس رسیدند دیگر شعلهها زبانه میکشید. همانجا رهایش کردند.
آتش که شعلهور شد، ترس و هراس هم در دل دخترکان زبانه کشید. هرکدام به یکسو. اینبار گلوهایشان هم طنین وحشت داشت. آتش از در کلاس به پشت نیمکتها رفت، کتابهایشان را ورق زد، سر در کیفهایشان فروبرد و آخر هم خودش را به جان دخترکان انداخت. آنقدر پیش رفت و سوزاند تا...
بعد از این را بچهها یادشان نیست یا شاید نمیخواهند یادشان باشد؛ از سیما که میپرسم یادت هست آن روز کجا نشسته بودی؟ میگوید نه. میپرسم که چرا نرفتید بیرون؟ میگوید نمیدانم، میپرسم چه کسی آمد بخاری را بلند کرد و آورد بیرون کلاس؟ میگوید یادم نیست و... سیما شادکام و دخترکان دیگر حالا دنبال این هستند که آن روز تلخ را در پستوهای تاریک ذهن بگذارند و فراموشش کنند. آن روز سرد و زمستانی که آنها درس آتش؛ درس سوختن و ساختن را آموختند. درس ناملایمتهای زندگی؛ آنجا که نابخردی انسانی بلای جان کودکان معصوم میشود. البته سارینا و سیران قربانیان این درس تلخ و سنگین شدند؛ آتش جانشان را گرفت تا این درس برای همیشه در ذهن مسوولانی بماند که هر لحظه ممکن است سهلانگاریهایشان آتش بلای جان دیگران شود.
شوخی حاجیبابایی با حادثه شینآباد
فوت این دو دانشآموز هم برای مسوولان وقت درس نشد، آنها به جای آنکه از این پیشامد اظهار ندامت کنند و در صدد پیشگیری از وقایع مشابه باشند، بر زخم بازماندگان نمک پاشیدند. حمیدرضا حاجیبابایی پشت تریبون مجلس با کنایه گفت که «از الان تا روز قیامت بابت هر اتفاقی که در وزارتخانه میافتد، عذرخواهی میکنم.» او با معرفی معلم مدرسه بهعنوان مقصر فرار روبهجلو کرد و خود را از گزند انتقادها مصون نگه داشت.
اما حاجیبابایی هیچگاه توضیح نداد که آیا آموزشهای لازم به معلم شینآبادی و همه معلمان و کارکنان مدارس داده شده که بتوانند در شرایط بحرانی و حساس تصمیم بگیرند؟ و آیا اصلا در کلاسهای ضمن خدمت به معلمان مدیریت بحران و کمکهای اولیه تدریس میشود که بدانند در موقع آتشسوزی یا وخیمشدن حال یک دانشآموز چطور عمل کنند؟ اصلا چرا کپسول آتشنشانی در آن مدرسه و صدها مدرسه دیگر وجود ندارد؟ و پرسشهای دیگر که هیچگاه مطرح نشد.
معلم شینآبادی دادگاهی شد و از استان رفت
پس از این اظهارات حاجیبابایی در مجلس، دادستانی پیرانشهر برای معلم شینآبادی و مدیر مدرسه پرونده قضایی تشکیل دادند و حالا آنطور که آقای اللهوردینژاد، مدیر روابطعمومی آذربایجانغربی به «شرق» میگوید این خانم معلم از استان آذربایجانغربی به آذربایجانشرقی منتقل شده است و تکلیف شکایتی که از او شده مشخص نیست. حالا یکسال از آن داستان میگذرد، همه دانشآموزان ایرانی که نه! همه مردم؛ شینآباد و دانشآموزان و معلم آن را میشناسند. حتی دوستی میگفت که داییام از هلند عکس بچهها را برایم فرستاده و ناراحتشان بوده است. دخترکان شینآبادی که امسال کلاس پنجم هستند، یکپایشان در مدرسه است و یکپایشان در بیمارستانهای تهران. این را پدر سیما شادکام میگوید و گلایه میکند که «دخترانمان را به بیمارستانهای 15خرداد و ساسان در تهران فرستادند، از پزشکشان راضی بودیم، روند درمانیشان هم خوب بود اما بهیکباره اعلام کردند که هزینههای درمانشان بالاست و باید به بیمارستان محب منتقل شوند.» او اضافه میکند که «با اینکه اصلا راضی نبودیم اما بالاخره پذیرفتیم، پرونده 12نفر از بچهها به آنجا رفت، آنها را معاینه هم کردند اما با گذشت نزدیک به دوماه هنوز هیچ خبری به ما ندادهاند که ادامه روند درمانی چگونه است؟» آقای شادکام این را هم میگوید که «بیشتر عمل جراحی بچهها تا به امروز روی دستهایشان بوده و هنوز جراحی صورت آنها شروع نشده است.»
10نفر از دانشآموزان دیه نگرفتند
پدر سیما به این نکته اشاره میکند که بعضی از خانوادهها از پس هزینههای دارویی برنمیآیند و واقعا نیاز به کمک دارند، البته آموزشوپرورش کمک میکند اما باید دایم پیگیری کنیم. بهغیر از سیران یگانه و سارینا رسولزاده که امروز در مزار شینآباد خفتهاند، 26دانشآموز دیگر در آتش سوختهاند که 14نفر آنها وضعیت بهتری دارند و با دریافت دیه توانستهاند روند درمانشان را طی کنند اما 12نفر دیگر آنها یعنی فریده امیدوار، آمنه راک، نادیا صالح، مبینا پرکم، آمنه اسماعیلپور، مهناز محمدپور، سیما شادکام، سیما مرادی، آرزو طاهرآبادی، شادی ابراهیمیان، اسرین معروفی و اسمعه دروی هنوز تحت درمان هستند و تا راه بهبودی فاصله زیادی دارند. پدر سیما شادکام درباره دیه دانشآموزان هم گفت که «تا آنجا که مطلع هستم 16نفر دیههایشان را گرفتهاند و 10نفری ماندهایم که پروندههایمان تکمیل شده و گفتهاند بهزودی آن را پرداخت میکنند. دیهها از هشتمیلیون شروع و تا 76میلیون برای بچههایی که بیشترین آسیب را دیدند، پرداخت میشود.» طبق اعلام وزارت آموزشوپرورش مجموع هزینههای درمانی دانشآموزان تا پایان آبان 92 به عدد سهمیلیاردو511میلیونریال رسیده است که وزارتخانه دیگر نمیتواند هزینههای آن را که از این پس سالانه یکمیلیاردتومان میشود، به تنهایی پرداخت کند. بنابراین وزیر آموزشوپرورش پیشنهاد کرده ردیف بودجه مستقلی برای این دانشآموزان در اعتبارات وزارتخانه قرار گیرد تا ادامه درمان آنها دچار مشکل نشود.
دادستانی هنوز مقصر را شناسایی نکرده است
از سوی دیگر، با اینکه یکسال از وقوع این حادثه میگذرد، اما دادستانی پیرانشهر هنوز مقصران آن را مشخص نکرده و همچنان پرونده را باز نگه داشته است. این را رسول خضری، نماینده مردم پیرانشهر در مجلس شورای اسلامی به «شرق» گفت و افزود: پرونده معلم، مدیر و مستخدم مدرسه و همچنین وزارت آموزشوپرورش در دادستانی باز است حتی یک بار هم درصد اتهام هر یک از متهمان مشخص شد اما به دلایلی دادستانی آن را اعلام نکرد. خضری گفت: پس از وقوع ماجرا دادستانی بهعنوان مدعیالعموم، سریع تشکیل پرونده داد و جلساتی را برای متهمان برگزار کرد اما خب به هرحال هنوز نتایج نهایی را اعلام نکردند چون بخشی از پرونده باید تا درمان کامل دانشآموزان باز بماند. او در پاسخ به این پرسش که مشخصشدن متهمان وقوع حادثه چه ارتباطی با درمان کامل دانشآموزان دارد، گفت: به هرحال قوه قضاییه تشکیلات و برنامههای جداگانهای را دارد اما ما این موضوع را پیگیری میکنیم.
خضری این نکته را هم تایید میکند که اگر مقصران این حادثه مشخص نشوند، فضا را برای بیتوجهی و بیدقتی مدیران مدارس دیگر باز میکند و برای آنها حاشیه امن میسازد.
اما تنها دانشآموزان شینآباد نبودند که در طعمه آتش بیتدبیری مسوولان سوختند، پیش از آن نیز دقیقا در همین روزها یعنی در 14آذر سال 1385، هشتنفر از دانشآموزان مدرسه شهید رحیمی درودزن استان فارس با بخاری کلاس سوختند که روند درمانی آنها هنوز هم ادامه دارد، ضمن اینکه آنها در سال 1390 دیه خود را پس از گذشت پنجسال توانستند دریافت کنند.
مدارس کدام استانها بخاری ناایمن دارند
این خطر هنوز هم در کمین جان دانشآموزان هست و مشخص نیست بار دیگر این اتفاق به چه شکل و کجا رخ دهد چرا که در 150هزارکلاس درس کشور بخاری نفتی یا گازی ناایمن میسوزد. بخاریهایی که قرار بود امسال با هزینه خود مردم که در قبض گاز از آنها گرفته میشود، ایمن شوند ولی این اتفاق نیفتاد چراکه سازمان هدفمندی یارانهها این اعتبار را از خزانه کشور برداشت کرده و به سازمان نوسازی نداده است. اما حالا آن طور که مرتضی رییسی، رییس سازمان نوسازی مدارس میگوید وزارت نفت صدمیلیاردتومان اعتبار برای ایمنسازی بخاریهای مدارس به آموزشوپرورش پرداخت کرده است. استانهای فارس، خراسانرضوی، خراسانشمالی، لرستان، کهگیلویهوبویراحمد، اردبیل، مرکزی، چهارمحالوبختیاری و اصفهان به ترتیب استانهایی هستند که بیشترین کلاسهای ناایمن را از نظر سیستم گرمایشی دارند که ممکن است هر لحظه حادثهآفرین شوند؛ حادثهای که اینبار کسی آن را نخواهد بخشید، چراکه یکبار دخترکان شینآبادی بابت این درس، جان و زیباییشان را فدا کردند.
2004- 2024 IranPressNews.com -