در بخش پایانی نشست بررسی جایگاه دین در سینمای ایران درباره دلایل مهجوریت سینمای دینی، همنشینی و دخالت غلط سیاست و هنر، چگونگی طرح شبهات دینی در سینما، لزوم گفتگو و ارتباط سینما و حوزههای علمیه و ... سخن به میان آمد.خبرگزاری مهر - فرهنگ و هنر: سینمای دینی در کشوری که نام حاکمیت آن با اسلام رقم خورده و مدل حکومتی آن با دین و ایمان دینی و اسلامی قرابت دارد نه تنها میتواند به عنوان یک رسانه فعالیت کند بلکه میتواند رسانهای تاثیرگذار در این حوزه باشد و رسالتی همچون مبلغان دینی را ایفا کند.
اینکه در این سال ها ما چقدر از این رسانه بهره گرفته و چقدر از ظرفیتهای آن استفاده کردهایم بخشی به مدیران سینمایی و بخشی به خود هنرمندان و فعالان این حوزه برمیگردد. البته هر ساله تعدادی فیلم با نگاه مستقیم یا غیر مستقیم به دین و مفاهیم دینی ساخته می شود؛ فیلم هایی که بعضی از آنها حتی مخاطب عادی جامعه ما را هم جذب نمی کنند و بعضی دیگر حتی موفق به دریافت جوایزی از جشنواره های فیلم های دینی از جشنواره های خارجی هم شده اند با این حال فیلم های دینی در جامعه امروز ما رشد مطلوب خود را نداشته اند و حتی به خاطر مشکلاتی فیلمسازان حوزه سینمای دینی، این سینما را کنار گذاشته اند.
در نشستی که در خبرگزاری مهر برگزار شد مهدی سجاده چی فیلمنامه نویس، حجت الاسلام علی کمساری رییس شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم اشراق و رییس مرکز فرهنگی و هنری دفتر تبلیغات اسلامی قم، جواد نوروز بیگی تهیهکننده و فرید فرخنده کیش مدیر امور فرهنگی و تولید سازمان توسعه سینمایی سوره حضور داشتند و به بررسی و آسیب شناسی سینمای دینی پرداختند.
در این نشست نوروزبیگی از کناره گیری کسانی سخن گفت که در حوزه سینمای دینی کار کرده اند اما با وجود مشکلات سینما در این حوزه و انتقاداتی که به آنها شده است از فعالیت در حوزه سینمای دینی دست کشیده اند و اینکه بسیاری از این فیلم ها در جشنواره های خارجی به عنوان یک فیلم دینی جایزه گرفته اند اما در ایران حتی اجازه نمایش هم پیدا نکرده اند. همچنین حجت الاسلام کمساری مهجوریت سینمای دینی را به افرادی مرتبط دانست که در حوزه سیاست بد عمل کرده اند و این به دیانت هم تسری یافته است.
همچنین از مباحث مطرح شده دیگر در این نشست وجود دغدغه و چالشها و سوالات دینی در سینما بود و اینکه اگر این سوالات از طریق صحیح آن در سینما طرح نشود در موقعیت های دیگر و به صورت انحرافی بیان می شود که خود باعث می شود سینمای دینی بیشتر دافعه ایجاد کند.
بخش سوم و پایانی این نشست را میخوانید:
*برخی از سینماگران از این موضوع گلهمند هستند که سینمای دینی در انحصار افرادی خاص قرار گرفته است. جناب نوروزبیگی شما به عنوان تهیهکنندگی که سالهاست در این زمینه کار کردهاید، با این بحث انحصاری شدن سینمای دینی موافق هستید؟
نوروزبیگی: مسیر سینمای دینی باید برای کسانیکه میخواهند در این حوزه فعالیت کنند باز باشد اما آنچه که دیده می شود این است که ما حتی در حال از دست دادن همین آدم هایی هستیم که شما می گویید سینمای دینی به آنها منحصر شده است. یعنی همان کسانیکه به قول شما در حوزه سینمای دینی کار می کردند حالا آن را کنار می گذارند. در چنین شرایطی چطور میتوان انتظار داشت که دیگران هم بخواهند وارد این حوزه شوند. کسانیکه دغدغه دین و تفکر دینی داشتند، دیگر چندان در این حوزه فعال نیستند حال چطور انتظار می رود کسانیکه در این حوزه دغدغهای ندارند دست به کار شوند. دلیلش هم معلوم است چون انتقادهای زیادی به کسانی شد که در حوزه سینمای معناگرا و دفاع مقدس فیلم ساختهاند.
شاید خود من دوست نداشته باشم که گفته شود تهیهکننده آثار معناگرا و دفاع مقدسی هستم و به این شکل فکر می کنم که خیلی از امتیازهای دیگر را هم از دست بدهم هرچند که شاید امتیاز هم نباشد. سینمای دینی در کشور ما مهجور شده و ما این نام را به اجبار یدک می کشیم. هرچند رد نمی کنم که ما فیلم های زیادی در حوزه سینمای دینی داشته ایم اما آنچنان که باید از این فیلم ها حمایت نمی شود. بسیاری از این فیلمها در جشنوارههای خارجی به عنوان فیلم های دینی جایزه می گیرند اما در ایران حتی اجازه نمایش دادن را هم پیدا نمیکنند.
*چه دلایلی می توان برای مهجوریت سینمای دینی یافت؟
کمساری: یکی از دلایلی که سینمای دینی در ایران مهجور واقع شده این است که سینما و فرهنگ و هنر در ایران با سیاست عجین شده است و چون سیاستمداران ما در این حوزه بد عمل میکنند ناخواسته سیاست های آنها به پای دیانت هم گذاشته می شود. مثلا همین که گفته شد یک نماینده مجلس هنگام آغاز سخن حدود 10 دقیقه سلام و درود به ائمه و اصحاب پیامبر و ... می فرستد اما این کنش را در سایر موقعیت های فردی و حتی جلسات دوستانه خود ندارد، مساله مهمی است. این آغاز سخن بسیار خوب است، در روایات هم داریم که سخن خود را با بسم الله و درود بر ائمه آغاز کنید اما در قرآن سفارش های دیگری هم آمده است از جمله اینکه دروغ نگویید یا ظن نداشته باشید. "ان بعض الظن اثم"؛ بعضی از گمان ها گناه است اما به این مسائل توجه کمتری می شود.
هنرمندان در جامعه ما گیرندههای قوی تری نسبت به آحاد جامعه دارند. آنها می توانند این مسائل را به راحتی بفهمند حتی همین گیرنده های قوی باعث شده که بعضی از هنرها را به الهام تشبیه کنند در واقع هنرمندان الهام می گیرند. آنها وقتی این مسائل را در میان بعضی از اقشار جامعه می بینند دوست ندارند به خودشان هم با این چشم نگاه شود یعنی تمایلی ندارند که به آنها با این نگاه های شعاری و متحجرانه به دین نگاه شود حتی گاه این جا افتاده است که هنرمند دینی یعنی شخصی که نگاه متحجرانه به دین دارد یا نگاه بسته و تابه تایی به دین دارد. هنرمندان نگاه منفی نسبت به دین ندارند اما به دلایلی که بدان اشاره کردم، نمیخواهند که تابلو هنرمند دینی بر گردنشان باشد.
*شما فیلم های دینی و غیر دینی را چگونه ارزیابی می کنید و آیا تقسیمبندیای در این مورد دارید؟
کمساری: اگر با دیدگاهی که بیان کردم به سینمای ایران نگاه کنیم شاید فیلمهای ما چندان غیر دینی هم نباشد چون همانطور که آقای سجادهچی گفت این فیلم ها توسط مسلمانان و مومنان ساخته می شود پس ناخودآگاه نگاه آنها در این فیلم ها دخیل است و اگر نگوییم این فیلمسازان فیلم دینی نمی سازند حداقل فیلم غیر دینی هم نمی سازند. ممکن است فیلم طنز یا کمدی ساخته شود اما قطعا این فیلم ها هجو و یا هزل نیست اما گزاره دیگری که آقای سجاده چی مطرح کرد و من کمی با آن مخالف هستم این است که به نظر من طرح سوال و شبهه در فیلم چندان درست نیست حتی گفته شده که در وعظ و خطابه هم بهتر است شبهات مطرح نشود مثلا اگر شما بخواهید در مورد ولایت امیرالمومنین در یک جلسه سخنرانی، 10 شبهه را مطرح کنید و بعد جواب بعضی از این شبهات به جلسه دیگری موکول شود چطور می توانید مطمئن باشید که همان افرادی که در جلسه اول حضور داشتند در جلسه پاسخ به دیگر شبهات هم شرکت کنند به این ترتیب ما باعث شده ایم که فقط برای عده ای چند سوال و شک و شبهه پیش بیاید.
*پس به نظر شما طرح برخی شبهات و چالشهای این چنینی کمکی به سینمای دینی ما نمی کند؟
کمساری: من معتقدم شک همانطور که استاد مطهری میگوید لازمه رسیدن به وادی یقین است چون اگر شک نباشد اصلا سوال پیش نمی آید. زمانی که حضرت ابراهیم(ع) نتوانست معاد را درک کند از خدا خواست که آن را به او نشان دهد و در جواب خداوند درباره ایمان خود به معاد گفت که ایمان دارد اما می خواهد مطمئن شود و بعد 4 پرنده در برابر چشمان او مردند، تکه تکه شده و بعد دوباره زنده شدند. بنابراین این شبهه یا دغدغه در پیامبر هم وجود داشت ولی فقط خداوند به آن جواب داد. من نمی خواهم به آقای سجاده چی انتقاد کنم اما طرح شبهات در هر جایی صحیح نیست.
قاعدتا وظیفه نهادهای مسئول این است که به این شبهات پاسخ دهند. از طرف دیگر ظرفیت بیان این مسائل در کشور ما کم است زیرا آستانه تحمل در بیان و طرح مسائل در حوزه مقدسات و مباحث دینی پایین است و ممکن است به واکنش های شدیدی منجر شود که نه فیلمساز طرفی میبندد و نه مخاطب جواب دغدغه خود را می یابد. خاطرم هست زمانی که عبدالکریم سروش به عنوان یک روشنفکر دینی مسائلی را در فضای غیر علمی طرح کرد پاسخ هایی هم که عنوان شد غیر علمی بودند. من چند سال پیش نزد یکی از استادان حوزه درسی با عنوان کلام جدید داشتم که به همه مباحث مطرح شده توسط سروش پاسخ داده شد اما احتمالا خود سروش هیچ وقت این جواب های علمی را نشنیده است پاسخ هایی که او می شنود پاسخ هایی است که متعلق به همین فضای غیر علمی است و با چالش های سیاسی هم همراه می شود بنابراین طرح شبهات دینی در فضای سینما هم به همان سمت خواهد رفت و اگر ما نتوانیم این شبهات را جواب دهیم اتفاقات بدتری رخ خواهد داد.
*این طرح شبهات به قول خود شما چون در فضای درست مطرح نشده دافعه ایجاد می کند. یکی از فیلمسازان دینی به من می گفت که می خواهد سینمای دینی را کنار بگذارد تا بتواند راحت فیلم بسازد.
سجادهچی: البته من با آقای کمساری در طرح واژه شبهه موافق نیستم. هر واژه ای بار معنایی خود را دارد. آنچه که من مطرح کردم دغدغه بود. واژه شبهه را آقای کمساری مطرح کردند. با این حال فکر می کنم وقتی یک برنامه تلویزیونی تحت عنوان پاسخ به شبهات دینی پخش می شود و روی آنتن می رود کسی با آن مشکلی ندارد زیرا کارشناسانی هم هستند که به این شبهات پاسخ بدهند.
کمساری: چون شبهات در همان جلسه مطرح می شود و همانجا هم پاسخ داده می شود آنچه که من به آن انتقاد دارم این است که نتوان در یک جلسه هم شبهات را مطرح کرد و هم به آنها پاسخ گفت و به اصطلاح گفته میشود چیزی را طرح نکنید که نتوانید آن را جمع کنید.
سجاده چی: خوشبختانه سینما یک جلسه است. یعنی شما در یک جلسه پای تماشای یک فیلم می نشینید و تا آخر آن را می بینید. برعکس سریالهای شیطان - فرشتهای که این روزها بسیار باب شده شبهه ای در یک قسمت مطرح می شود و اگر شما قسمت های بعدی را نبینید متوجه جوابهایی که داده است نمیشوید. با این حال فکر می کنم تا ما ضریبی از اشتباه را نپذیریم و بخواهیم همیشه در جاده صاف و بی خطر حرکت کنیم رشد نخواهیم کرد.
سینما یک هنر است این راز سینما است، نمی توان از آن فقط به عنوان ابزار تبلیغاتی استفاده کرد. بخشی از ذات این هنر این است که درصدی را برای خطاها و اشتباهاتی که ممکن است برای بیان مفاهیم دینی پیش بیاید در نظر بگیریم. ممکن است ضررهایی هم داشته باشد اما این ضررها نسبت به سود آن کم است سودی که باعث می شود ما نوعی گرایش دینی در فیلمسازی خود داشته باشیم. از طرف دیگر اینکه من گفتم همه فیلم هایی که ساخته می شود به نوعی دینی است به این دلیل است که ما نگاه خود را تنگ نکنیم و برعکس آن را باز کنیم. هر فیلمی به نوعی عبرت دهنده است و یک نتیجه اخلاقی دارد حتی اگر معیارها و المان های دینی را نداشته باشد و در نهایت مخاطب با دیدن آن اگر حس دینی پیدا نکند نسبت به امر غیر دینی انزجار پیدا می کند.
*برای گرفتار نشدن در این مبحث چه باید کرد؟ آیا این مسیر به همان ممیزی های مرسوم منجر نمی شود؟
سجادهچی: البته به این شکل نمی توان نسخه پیچید. خود من هنوز هم نمی دانم ممیزی بد است یا خوب. ممیزی در زمان هایی باعث خلاقیت شده و گاهی هم جلوی خلاقیت را گرفته است. عده ای هستند که می خواهند از این مسیر استفاده کنند و ممیزی را به عنوان یک ابزار در نظر می گیرند من نمی دانم که برای اینکه مشکلات در حوزه سینمای دینی پیش نیاید و هر نوع فیلمی ساخته نشود چه باید کرد؟ این مساله به مدیریت هنری و سینمایی کشور بازمیگردد با این حال همانطور که گفتم درصدی خطا هم اتفاق خواهد افتاد مهم اندازه و میزان این خطاهاست که مدیریت می تواند آن را کنترل کند.
*این کنترل و هدایت سینمای کشور به چه صورت باید انجام بپذیرد؟
سجادهچی: مدیریت هنری و سینمایی کشور باید در سیاست گذاری های خود راهبرد و راهکار این قضیه را داشته باشد. راهبرد همه ما تجلی مفاهیم دینی در سینما است اما برای این راهبرد از تاکتیک های مختلفی می توان استفاده کرد. مدیریت کلان سینمای کشور باید آمادگی هر فضایی را برای رسیدن به این هدف داشته باشد. مدیریت سینمای کشور باید محل دفاع از هنرمندان باشد و مانع برخورد نگاههای متحجرانه به هنرمندان شود. مدیریت سینمایی باید به کناری آمده و اجازه دهد تا هنرمندان بابت اظهارنظر هنرمندانه خود لطمه نبینند و بپذیرد که نگاههای هنرمندان تاویلپذیر است. آن گونه که ما 50 سال پیش نگران بیان مسائل و شبهات بودیم نحوه بیان این مسائل امروزه فرق کرده است. جامعه در حال مواجهه با اشکالی از جهل و سقوط است و این مسائل به سرعت در جوامع جهانی رشد میکند جوانان ما هم به راحتی در برابر این مسائل خلع سلاح میشوند بنابراین باید بتوان اینها را مطرح کرد.
*به نظر شما با عملکرد مدیران سینمایی، هنرمندان بیشتر به سینمای دینی جذب می شوند و یا ما آنها را بیشتر از این سینما رانده ایم؟
فرخندهکیش: ابتدا سخنی در تایید حرفهای آقای سجادهچی دارم. نگاه جسورانه ای که در سینمای دینی گفته شد در بیان مسائل دینی بسیار کارگشا است طبیعتا این نگاه بی ادبانه یا قلب واقعیت نیست بلکه اتفاقاتی است که به گونه ای سوال برانگیز بوده اند ضمن اینکه باید حریم ها حفظ شود. تاکید اصلی سینمای دینی حفظ حریم روحانیت است آن نگاه جسورانه و به نوعی رفتن به سوی حقیقت برای دسترسی به واقعیت. این معضلات اگر بیان شوند، حل می شود با این حال نمی توانند به صورت مستقل وجود داشته باشند و باید در بافت فیلم به گونه ای منسجم طرح شوند. به طور مثال نمی توان تنها قسمتی از شعار لا اله الا الله را به شکل لا اله بیان کرد. الا الله در ادامه این شعار است و نمی تواند مستقل بیان شود اما آنچه که می تواند به رشد و پیشرفت سینمای دینی کمک کند نگاه اعتمادسازی و اعتماد کردن به یکدیگر است.
باید اجازه داد تا کسی که دغدغه دین دارد و در حوزه سینمای دینی علاقه نشان داده است در این حوزه تجربه کند و ریسک خطاهای احتمالی را بپذیریم. ممکن است گاهی شما به هدف نرسید اما همان ریسکی که می کنید نشان دهنده این است که جریان اعتماد کردن و اعتمادسازی را دنبال می کنید. اگر بخواهم در حوزه کاری خود مثال بزنم در بسیاری از موارد ما تولید فیلم هایی را شروع کردیم که در آن به طرف مقابل بدون هیچ شناختی اعتماد شد. من فکر می کنم بعد از اینکه هنرمندی اثری را خلق کرد باید اثر را سنجید. سنجش قبل از خلق اثر بدبینی و سوءظن است.
اگر جوان ها استعدادی دارند ما باید آن را در مسیر درست قرار دهیم و اگر جواب گرفتیم که خیلی خوب است و اگر به هدف نرسیدیم باید بارها و بارها امتحان کنیم. اگر مسیر نشان داد که خطاها و اشتباهات ما بسیار زیاد است پس باید روش ها را تغییر داد و تصحیح کرد یعنی این روش ها هستند که مشکل داشته اند نه کسانیکه با آنها کار می کنیم.
*محمد آفریده یکی از این نمونه مدیرانی بود که به همه اعتماد می کرد و نتیجه آن شاید چالشهای زیادی برایش فراهم کرد.
فرخندهکیش: بله من به نوعی در این ماجرا از آفریده درس گرفته ام. علیرغم بعضی از مخالفت هایی که با او می شود باید بگویم او یکی از سودمند ترین مدیران سینما بود و نمی توان نقش وی را نادیده گرفت محصول اعتماد او را می توانید در سینمای فیلمسازان جوان این دو دهه ببینید و بعد آن را در خروجی و تولیداتی که در 4 سال گذشته داشتیم مقایسه کنید.
*آقای نوروزبیگی شما به عنوان تهیه کننده ای که مسیر مشخصی در روند کاری خود دارید آیا حاضر هستید بر روی فیلمنامه ها، فیلم ها و کارگردانان جوان که در حوزه سینمای دینی موضوع خوبی دارند سرمایه گذاری کنید.
نوروزبیگی: شما کارهای من را دنبال کرده اید و احتمالا متوجه شده اید که یک فیلمنامه حتی اگر فیلم اولی باشد وقتی در حوزه دفاع مقدس و فیلمهای معناگرا قرار بگیرد از اولویت های کاری من است. من برای ساخت آن تلاش می کنم و آن را به نهادهایی که متولی ساخت آن هستند ارائه می دهم. در بسیاری از موارد نتیجه هم گرفته ام. اخیرا هم تهیه کنندگی فیلم "ملبورن" را برعهده داشته ام که کارگردانش فیلم اولی محسوب می شود.
فرخندهکیش: "ملبورن" فیلم بسیار خوبی است و محتوایی ضد دروغ دارد و من امیدوارم شرایط برای نمایش آن به راحتی فراهم شود. خود ما هم در حوزه هنری دو تا فیلم اولی برای جشنواره فیلم فجر امسال داریم با موضوع روحانی و فیلمسازی که خودش طلبه است. این پیشنهادی برای بسترسازی و ورود به فضای فیلم های دینی با حضور خود روحانیون بود تا به شکل خلاقانه ای مطلوب خود را به نمایش بگذاریم.
در سالهای گذشته چندان به جوانان اعتماد نشد و به آنها اجازه ظهور و بروز داده نشد. در جشنواره ها هم به راحتی با فیلم اولی ها کنار نیامدند و نگذاشتند که فیلم اولی ها وارد تولید شوند هر چند که این محصولات از همان ابتدا قابل دفاع بودند حتی می توان گفت فیلم هایی که در حوزه سینمای دینی دچار مشکل بودند از جانب فیلم اولی ها نبوده است بلکه از طرف کسانی بوده که با خود سینمای دینی مخالف بودند. در دو سال گذشته مدیریت حوزه هنری این جسارت را به خود داده است که فیلم اولی ها را وارد کار کند و الان شما می بینید که اگر حوزه هنری 5 فیلم تولید می کند 3 یا 4 تای آنها فیلم اولی هستند. این حاصل نوعی نگاه مصلحانه به سینمای دینی است. فراموش کردن نسل جوان خسارت های سنگینی در حوزه های فرهنگی، مادی و غیر مادی دارد.
*فیلمنامه ها در حوزه سینمای دینی مدعی العموم زیادی دارند به طور مثال اگر فیلمی درباره خیانت ساخته شود از عامی ترین مردم تا عالی ترین مقام های کشوری درباره آن نظر می دهند و همه این بازخوردها باعث می شود که دست فیلمنامه نویس بعد از اکران بسته شود. نظر شما چیست؟
سجادهچی: باید اجازه دهیم که اندیشه های نو وارد سینما شود. این ذات سینما است که حاشیه های آن و زرد بودن آن زیاد است. فرش قرمز سینما را برای اندیشمندان و خردمندان سینما پهن نمی کنند. فرش قرمز سینما برای نقد دروغ، نادانی و نمایش پلشتی ها پهن می شود البته آنچه که می گویم مطلق نیست اما به طور کلی سینما خواصی دارد که فیلم های مطلوب و نامطلوب مورد نظر ما را با هم جذب می کند.
در این میان سینمای دینی هم حساسیتهای خاص خود را دارد. خود من اگر مدیر بودم که هیچ وقت نبوده ام و نخواهم بود، دو قشر را در حوزه سینمای دینی بکار می گرفتم آنهایی که تخصص فوق العاده ای در سینما دارند و به واقع مهندسین سینما هستند. به طور مثال در این سالها سریالهایی را در شبکه های تلویزیونی جهان می بینید که مثل طوفان این شبکه ها را در نوردیدیدند. سریالهایی مثل لاست، فرندز، برکینگ بد و ... این سریالها نویسنده های متعددی دارند که اینها مهندسین هالیوود هستند اما چه کسی نویسنده های این سریالها را می شناسد؟ اینها کسانی هستند که این هنر فن یا هنرصنعت را به خوبی می شناسند. آرتیست نیستند و برای همین هم کسی به آنها مدال نمی دهد یا در کانون توجهات قرار ندارند اما در کار خود متخصص هستند اگر شما یکی از این متخصصین هالیوود را به ایران بیاورید و از او بخواهید که فیلمنامه ای راجع به جنگ ایران و عراق بنویسد، او تحقیقات زیادی می کند و بعد فیلمنامه ای می نویسد که بهترین فیلمنامه تاریخ جنگ ما خواهد شد. زیرا این افراد تخصص دارند و کار خود را بلد هستند.
گروه دومی که از آنها در حوزه ساخت فیلمهای دینی استفاده می کردم کسانی هستند که خودشان دغدغه دین دارند. ارتباط با معبود برای آنها مهم است ارتباطی که آن را در شهر و ترافیک و آلاینده ها و ... پیدا نمی کنند و به دنبال جایی برای بیان آن هستند.
*فعلا که قرار نیست آن مهندسان سینما از خارج به ایران بیایند. آیا ما خودمان در حوزه فیلمنامهنویسی دینی موفق بودهایم؟
سجادهچی: ببینید ما اصلا فیلمنامه نویسی جدی نداریم. فیلمنامه نویسی بحث مرده ای است ما فقط از آن صحبت می کنیم اما هیچ گاه قدمی در این راه برداشته نمی شود. گاهی مسابقات فیلمنامه نویسی به راه می اندازند اما این راهکار نیست. مدیریت سینمای کشور باید فکر کند که ما برای رشد و پیشرفت فیلمنامه های خود چه کرده ایم و یا چه باید انجام دهیم. این دو گروه که گفتم به نظر من مستعد خلق فیلمنامه های دینی هستند گروهی که متخصصین سینما هستند و آن را خوب می شناسند و آنها که درد دین دارند.
*چه می توان کرد که ما همچنان دغدغه های اصلی خود را در حوزه دین داشته باشیم؟
فرخنده کیش: من هنوز هم فکر می کنم که باید دید که چگونه می توان سینمای دینی را چه به صورت معنوی و چه به صورت مادی حمایت کرد تا سینما به این سمت هدایت شود. فیلم هایی را که هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر انتخاب میکند می تواند معیاری برای برای فیلمسازان ما باشد که به سمت سینمای دینی و اخلاقی بروند اما فکر می کنم بخشی از این راه به انحطاط می رود. باید انرژی و سرمایه کافی برای جریانی که به تولید فیلم دینی ختم شود، گذاشته شود.
کمساری: من سالها در حوزه فرهنگ و هنر کار کرده ام و به نظرم با توجه به سخنان آقای سجاده چی باید بر نقش بی بدیل مدیریت در حوزه فرهنگ و هنر تاکید کرد. آقای سجاده چی گفت اگر مدیر باشد از دو قشر در حوزه سینمای دینی کمک خواهد گرفت. من هم همین نظر را دارم. هنرمندی که متعهد باشد و خودش دغدغه داشته باشد تاثیر بسیار زیادی در حوزه سینمای دینی دارد. دسته دیگر نیز آدم های توانمندی هستند که می توانند جریان سازی کنند و جریان هایی را بیافرینند. مدیریت اهمیت بسیار زیادی دارد و باید به آن بیشتر توجه کرد، من نمی دانم آسیبی که در این هشت سال گذشته به فرهنگ و هنر وارد شد چقدر زمان می برد تا جبران شود.
*به نظر شما چگونه می توان آثار بهتری در این مسیر تولید کرد که هم بتواند بیانگر دین ما باشد و هم از دنیا عقب نمانیم؟
کمساری: با این حال باید همپای زمان و جهانی که در آن هستیم حرکت کنیم. ما زمانی برای افتتاحیه جشنواره اشراق خدمت آیت الله جوادی آملی رسیدیم و ایشان جمله ای بیان کرد که من به دلیل اهمیت آن حتی اجازه نقل این جمله را هم گرفتم. آیت الله جوادی آملی در این جمله عنوان کرد که اگر بنا بود پیامبری در این عصر ظهور کند حتما دوربین به دست حاضر می شد. یعنی معجزه پیامبر حتما تصویری و مرتبط با همین زمان بود. نکته دیگری که توسط آیت الله جوادی آملی مطرح شد این بود که در تولید فیلم ها و آثار سینمایی از شعارزدگی پرهیز شود. یعنی بهتر است از بیان غیر مستقیم در آثار سینمایی استفاده شود. به طور مثال منوچهری دامغانی و حافظ هر دو از زیبایی ها و گل و بلبل در جهان سخن می گویند اما حافظ وقتی از اینها سخن می گوید شما را به حقیقت بالاتری رهنمون می کند. در سینمای دینی هم باید همین اتفاق بیفتد از دستگاه خیال استفاده شود و هنرمند دینی باید معقول را به محسوس تبدیل کند.
مساله دیگری هم هست و آن اینکه باید گفتگو، مفاهمه و دیالوگ بین جامعه سینمایی و حوزه علمیه برقرار شود. هم هنرمندان سینما سخنان ما را بشنوند و هم ما گفته های آنها را بشنویم تا بتوانیم در این مسیر بهتر حرکت کنیم.
شنبه، 16 آذر ماه 1392 برابر با 2013-12-07 ساعت 03:122004- 2024 IranPressNews.com -