آقای محمدرضا خاتمی؛ این لقمه بر دهان شما بسیار بزرگ است، کوچک اش بردارید...- فیس بوک پارسا ساسانی

در خبر ها آمده بود که محمد رضا خاتمی طی افاضات!! اخیرشان ضمن اعلام رضایت محمد خاتمی از وضعیت فعلی خود و دار و دسته موسوم اش به اصلاحات چیان ابراز داشته بودند که –ما-" از طلب مان از 88 گذشتیم..."

اگر منظور وی از ضمیر- ما- خود ایشان، خانواده و اخوی شان محمد خاتمی است در اینصورت نه جای تعجبی است و نه جای اعتراضی چرا که هر کس حق دارد نسبت به طلب خود (البته اگراین فرد وبرادرش طلبی از وقایع 88 داشته باشند ) تصمیم بگیرد اما اگر منظور وی از این ضمیر عموم مردم و یا لااقل میلیونها نفری است که برای احقاق حقوق خود دست به اعتراض زده و هزاران تن از آنان مورد خشم حاکمیت قرار گرفتند و تاوان های سنگینی از قبیل ضرب و شتم ، زندان، شکنجه و..پرداختند و یا بازمانده گان صدها نفر قربانیانی است که در مسالمت آمیز ترین شکل اعتراض، هدف گلوله های سربازان گمنام و بنام حکومت واقع شدند ، باید از وی این سوال را کرد که او و حتی برادرش محمد خاتمی در رتبه و جایگاه و پایگاهی نیستند که بتوانند از طرف مردم تصمیم گرفته و اعلان نظر کنند.وباز باید بدانند که در جمع میلونها معترض به انتخابات 88 و هزینه دهنده گان آن ، اصلاح طلبان آنچنان محلی از اعراب نداشتند.

او باید بداند معترضان به انتخابات 88 وتقلب بزرگ قرن و حضور دیگر باره احمدی نژاد بر کرسی ریاست جمهوری نه اصلاح طلبان بلکه قاطبه مردم و قشر روشن اندیشی بودن که محمد خاتمی از دیر باز و از وقایع کوی دانشگاه از پشت به آنان خنجر زد. مردمی که وعده های پوشالی و بی لیاقتی محمد خاتمی را تجربه کرده بودند و با درک صحیح و پیش بینی وضعیت فلاکت بار امروزین و در مخالفت با خواست رهبری که بر حضور احمدی نژاد پای می فشرد دست به اعتراض زده و هزینه پرداختند. حتی بسیاری از این معترضان کمترین ارادتی نه به موسوی نه کروبی و نه طیف های دیگر داشته و حتی در انتخابات هم شرکت نکرده بودند.

مگر ایشان فراموش کرده اند که محمد خاتمی، بگاهی که رخت سیاه عزا بر تن صدها مادر داغدیده ، سیاهی اندیشه حاکمیت را به تصویر می کشید، از مردم می خواستند که از رهبری دلجویی کنند!! کدام وجدان آگاه و پاک است که از این خواسته محمد خاتمی مخدوش نشده و به رنج و عذاب ننشسته باشد و او را بواسطه این دهان کجی به خون نداها و سهرابها ببخشاید ؟ با توجه به اعمال و رفتار و خواسته های محمد خاتمی و وارونه کردن وقایع و حقایق آیا براستی او طلبی هم از سال 88 خواهد داشت؟ مگر از مردمی طلبکار باشد که او می خواست از خون فرزندانشان بگذرند و به پای رهبری بیفتند که چنین نکرده و هرگز نخواهند کرد>

مگر نه این است که خاتمی در طول این سالها که بسیاری از یاران گذشته اش هزینه های بسیاری بابت همراهی و همگامی با وی پرداختند- وامروز اکثر شان از وی بواسطه مماشات گری اش با حاکمیت، تبری جسته و بسیاری از آنان هنوز هم در زندان ها و سیاهچا لهای حاکمیت هزینه می پردازند- حتی شجاعت یکبار دفاع از آنان را نداشته است تا مبادا هزینه ای اندک بپردازد؟ ایا خاتمی در این این 4 سال گذشته ، جرات و شجاعت آنرا داشته که یکبار، نه حتی از تقلب ، بلکه از تخلف در انتخابات 88 سخنی به میان آورد؟ طلب او از کیست و بواسطه چیست؟

آیا وی جرات و شجاعت آنرا داشته است در حالیکه رهبران جنبش سبز در اسارت بسر می بردند تنها به نشانه اعتراض ، در انتخابات مجلس شرکت نکند؟ آیا یکبار شهامت و شجاعت این را داشته است که از صدها انسان بخون خفته در اعتراضات 88 دفاعی بی مقدارکرده و نسبت به خشونت بی حد و حصر حاکمیت ، کمترین اعتراضی بکند؟

محمد رضا خاتمی باید بداند که اگر طلبکارانی در این میان هستند نه او و نه برادرشان کمترین سهمی ندارند . طلبکاران وقایع 88 رهبران جنبش سبزاند که بر خلاف وی و اخوی شان پس از گذشت 4 سال از ان ماجرای درد اور و پس از گذشت بیش از هزار روز از حبس و رنج و اسارت شان هنوز بر حقوق حقه خود وحقوق مردمی که به پیروی و حمایت از انان هزینه های گزاف داده و می دهند پافشاری کرده و بر خلاف محمد خاتمی ،نه از مردم که از حاکمیت می خواهند تا به پوزش خواهی و دلجویی از معترضان و صدمه دیده گان آن وقایع اقدام کند.

آقای محمد رضا خاتمی باید بداند که او ، اخوی محترم و طیف وابسته در امتحانات بسیاری از سوی ملت مهر مردوی کسب کرده اند، از آنروز که وی و دوستان شان ، نه برای حقوق ملت بلکه برای اعتراض به رانده شدن شان از دستگاه قدرت، در مجلس به بست نشستند.به جاست که وی یکبار از خود سوال کند چرا هیچ صدایی به حمایت وی و جبهه تحت مدیریت اش در جریان بست نشینی در مجلس بواسطه رد صلاحیت شان از سوی شورای نگهبان برنخاست؟

آیا جامعه دانشگاهی و قشر اندیشمند جامعه با این رفتار و کردار شورای نگهبان موافق شده بود ؟ مسلما خیر؛ بلکه این قشر و دیگر اقشار آگاه جامعه عملکرد وی و همراهان را در طی 4 سال یدک کشیدن نماینده گی مردم و سکوت های پی در پی و چشم بستن های همه گاه بر حقوق مردم دیده بودند. قشر آگاه جامعه آنروز این سوال را داشت که چرا اصلاح طلبان و مشارکتی ها در زمانی که طرح اصلاح قانون مصبوعات مسکوت ماند و دهها طرح دیگر از طرف شورای نگهبان رد شدند به بست ننشسته و معترض نشدند ؟ آنها بدرستی دریافته بودند که بست نشینی شمایان نه در جهت حقوق مردم بلکه در راستای سهم خواهی تان از حاکمیت و بهره مندی از عواید آن است .و باز باید ایشان بدانند که امید بستن به وعده های پوشالی محمد خاتمی و اصلاحات آبکی و تئوری مرموزانه حمایت اش از حاکمیت سالهاست نخ نما شده است.

محمد رضا خاتمی بد نیست بداند که علیرغم توهم وی و اخوی شان،امروزه تنها عده قلیلی هستند که در خیمه خاتمی باقی مانده و زیربیرق وی سینه می زنند و این افراد هم تنها کسانی هستند که همچون او و اخوی محترم نه در فکر دفاع و احقاق حقوق مردم بلکه در اندیشه دفاع از حاکمیت اند ، چیزی که او و برادرش محمد خاتمی خود بارها بر ان اذعان داشتند و با رفتار و کردار خود ثابت نمودند.

چهارشنبه، 13 آذر ماه 1392 برابر با 2013-12-04 ساعت 06:12
خبر بعدی : حذف مجدد ورزشکاران دختر بخاطر حجاب
خبر قبلی : باند احمدی نژاد: اسناد افشاگری موجود است


برگ نخست
سرویس تازه: فيلم برای موبایل

2004- 2024 IranPressNews.com -