درنگی در روایات قتل های آغازین دولت مهدی (عج)
برخی، در مورد قتل و کشتار در دوران ظهور، افراط میکنند و از امام زمان (علیهالسلام) و یاراناش، چهرهای خشن ارائه میدهند. برخی دیگر، تفریط میکنند و میگویند، حتّی به مقدار محجمه (مقدار خون در ظرف حجامت) خونریزی نمیشود.
بخش اول
پیشگفتار:
برخی، در مورد قتل و کشتار در دوران ظهور، افراط میکنند و از امام زمان (علیهالسلام) و یاراناش، چهرهای خشن ارائه میدهند. آنان، به روایاتی استدلال میکنند که در آنها، اشاره به کشته شدن دو سوم مردم، (از هر نه نفر، هفت نفر، از هر هفت نفر، پنج نفر) و یا این که بیشتر مردم کشته میشوند و از کشته ها، پشته ساخته میشود و جوی خون جاری میگردد و... دارند.
برخی دیگر، تفریط میکنند و میگویند، حتّی به مقدار محجمه (مقدار خون در ظرف حجامت) خونریزی نمیشود و...در این نوشتار، به نقد و بررسی روایی و دلالی احادیث مربوطه میپردازیم تا افراط و تفریط بودن اندیشههای موجود مشخّص گردند. نکاتی که قابل تأمل است، اینها است:
الف) قتل و کشتار، قبل از ظهور است و یا بعد از آن؟
ب) شیوهی رفتار امام با دشمنان چهگونه خواهد بود؟
ج) حجم کشتار و اعدام و خونریزیها چه مقدار است؟
د) مقتولان، چه کسانی هستند؟
ه) روایاتی که ناظر بر این موضوع است، آیا به نحو موجبهی کلیّه است یا به نحو موجبهی جزئیّه؟
اخباری که در آنها، کشتار در حجم وسیعی مطرح شدهاند، بر دو قسم است: الف) یک سری از آنها، مربوط به ملاحم و فتن قبل از ظهور است و هیچ ربطی به دوران ظهور ندارد و تنها ناظر به اوضاع ناسامان جهان در پیش از ظهور دارد. این دسته، بیشتر از مراسیل عامه است. اگر تعدادی از آنها هم جزء مسانید باشد، هیچ گونه ارتباطی با بحث ما، یعنی قبلها در دوران حکومت امام مهدی (عجّلاللّهتعالیفرجهالشریف) ندارد.
ب) یک سری از آنها، مربوط به هنگامهی ظهور و حکومت امام زمان (عجّلاللّهتعالیفرجهالشریف) است. این نوع روایات، نیز دو گونهاند:
1- روایاتی که از طریق عامه و از نبویّات است و بیشتر آنها، مشکل سندی دارند، به طوری که بعضی از آنها، مرسل. و برخی از آنها، به پیامبر اکرم (صلیاللّهوعلیهوآلهسلم) منتهی نمیشوند. بلکه از فرادی مانند کعب الاحبار که در زمان ان حضرت مسلمان نشده بود، نقل شده است.
عمدهی این از روایات، از اسرائیلیات است که با اَغراض مختلفی وارد کتابهای روایی شده است. عالمانی از اهل تسنّن، مانند ابن کثیر، وقتی به روایات نقل شده از امثال کعب الاحبار میرسد، میگوید: ((خدا، ما را ازایل همه اخبار دروغی که وارد تفسیرها و کتابهای روایی و... کردهاند، بی نیاز کند(1)...)).
2- روایاتی که از طُرق اهل بیت (علیهم السلام) نقل شده و یا در کتابهای شیعه ذکر گردیده است. در این کتابها، اخبار منقول از حضرات معصوم (علیهم السلام) و بعض دیگر که نقل شده، به اهل بیت (علیهم السلام) منتهی نمیشود. مانند اخبار معمرین که شیخ صدوق در کتاب کمالالدین از اهل تسنّن نقل کرده است.
اندیشهی تفریطی در کشتار به هنگام ظهور
گروهی بر آناند که امام زمان به هنگام ظهور، از طریق ولایت و تصرّف تکوینی، همهی خلایق را مطیع و مسخّر میکند و کارها را با اعجاز و غیرعادی انجام میدهد. لذا کشتار و اعدام، خیلی اندک خواهد بود. برای روشن شدن مطلب و دریافت پاسخ، به احادیثی از امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) متمسک میشویم.
حدیث 1 -... عَن بشیر بنِ أبی أراکَةَ النَّبالِ - ولفظ الحدیث علی روایةِ ابنِ عُقْدَةَ قالَ: لَمَّا قَدِمْتُ الْمَدنَیةَ إِنْتَهَیْتُ إلی مَنزِلَ أبی جعفرِ الباقِر (علیهالسلام)... قُلتُ: (إنَّهُمْ) یَقولونَ: إنَّهُ إذا کان ذالِکَ اسْتَقامَتْ لَهُ الْأُمُورُ فَلا یُهْریقُ مِحْجَمَةَ دَمٍ. فَقالَ: ((کَلَّا! والذَّی نَفسی بِیَدِهِ! حَتَّی نَمْسَحَ وَأنُتم العَرَقَ والعَلَقَ.)). وَأوْمَأَبِیَدِهِ إلی جَبْهَتِهِ(2)؛
بشیر بن ابی اراکه بنّال - لفظ حدیث به روایت ابن عقده است - گوید: هنگامی که به مدینه وارد شدم، به طرف منزل ابو جعفر امام باقر (علیهالسلام) رفتم... گفتم: [آنان (مرحبه)] میگویند، هنگامی که آن امر (قیام قائم(عج)) روی دهد، همهی کارها برای او درست و استوار میگردد و به اندازهی یک ظرف حجامت هم خون نمیریزد. پس فرمود: ((هرگز چنین نیست!
سوگند به آن که جانام به دست او است! کار به آنجا میانجامد که ما و شما، عرق و خون بسته شده را پاک خواهیم کرد. (کنایه از سختیها و دشواریهای جنگ و درگیری است که موجب پدید آمدن عرق و ایجاد زخمهای خونین میشود.)در این هنگام، ایشان، با دست خود، به پیشانیشان اشاره فرمودند. (کنایه از برطرف کردن عرق جبین است.)
حدیث 2 -... عن موسی بن بَکرٍ الواسِطیِّ، عن بشَیرِ النَّبَّال، قال: ((قَدِمْتَ المَدْینة)) وَذَکَر مِثلُ الحدیثِ الْمُتَقَدِّمِ، إلاَّ أنَّهُ قالَ: لَمَّا قَدِمْتُ الْمَدینَةَ قُلتُ لَأبی جعفر (علیهالسلام): إنَّهُم یَقُولوُنَ: إِنَّ المهدیَّ لَوْقامَ لَاسْتَقامَتْ لَهُ الْاُمُورُ عَفْواً، وَلا یُهْویقُ مُحِجَمَة دَمٍ. فقالَ: ((کَلاَّ! وَالذَّی نَفْسی بِیَدِه! لَوْ اِسْتَقامَتْ لَأحَدٍ عَفواً لَاسْتَقامَتْ لِرَسولِ اللَّهِ (صلیاللّهوعلیهوآلهسلم) حینَ أُدْمِیَتْ رُباعِیتُهُ وَشُجَّ فی وَجْهِهِ! کَلَّا! وَالَّذی نَفسْی بِیَدِهِ! حَتَّی نَمْسَحَ نَحنُ وَأنْتُم العَرَقَ وَالْعَلَقَ(3).)). ثُمَّ مسَحَ جَبْهتهُ.(4)
از موسی به جعفر بن بکر واسطی. از بشیر نبَّال. گفت: ((به مدینه رسیدم)) و همانند حدیث قبلی را ذکر کرد، جز این که گوید: هنگامی که به مدینه رسیدم. به ابوجعفر (امام باقر (علیهالسلام)) گفتم: آنان [مرجئه] میگویند: همانا، اگر مهدی (عجّلاللّهتعالیفرجهالشریف) قیام کند، همهی کارها به خودی خود. برای او درست و برقرار میشود و به اندازهی یک ظرف حجامتی خون نمیریزد.
پس فرمود: ((هرگز چنین نیست! سوگند به آن که جانام در دست او است! اگر کارها، خود به خود، برای کسی هموار میشد، مسلّماً، برای رسول خدا (صلیاللّهوعلیهوآلهسلم) در زمانی که داندنهای پیشین آن حضرت شکست و صورتاش زخمی شد، درست و برقرار میگردید! هرگز چنین نیست! سوگند به آن که جانام به دست او است! ((کار، به آنجا میانجامد که) ما و شما، عرق و خون بسته شده را پاک کنیم.)). سپس پیشانی خود را پاک کرد.
حدیث 3 -... عن المفضّل بن عمر، قال: سَمتِعتُ أبا عبدِاللّهِ، وقَد ذُکِرَ القائمُ (علیهالسلام) فقلت: ((إنّی لَأَرجُو أن یَکونَ أمرُهُ فی سُهُولَةٍ.)). فقال: ((لایَکُونُ ذالِکَ حَتَّی تَمْسَحُو العَلَقَ و الْعَرَقَ.)).(5) مفضل بن عمر گوید: در حضور امام صادق (علیهالسلام) شنیدم که از حضرت قائم (عجّلاللّهتعالیفرجهالشریف) یاد شد. پس عرض کردم: ((همانا امیدوارم کار ایشان به آسانی صورت پذیرد.)). فرمود: ((آن امر صورت نمیپذیرد تا این که عرق و خون بسته شده را برطرف سازید.)).
در سه حدیث مذکور ملاحظه میکنیم، آن طور نیست که تمامی کارها در زمان قیام قائم (علیهالسلام)، به خودی خود و با اعجاز و تصرّفات تکوین صورت نمیپذیرد، هر چند در ولایت تکوینی و تصرف تکوینی حضرت مهدی و سایر امامان طاهر، هیچگونه تردیدی نیست. بلکه کار، دشوارتر از آن چیزی است که امثال مرجئه معتقدند.
با، مطابق روایات متعدد، نمیتوانیم ادعا کنیم که در هنگام ظهور، هیچ قتل و کشتاری رخ نمیدهد؛ زیرا، در آن دوران، بحث از انتقام، اجرای حدود الهی و اقامهی حکومت عدل جهانی است و مسلماً، این امر عظیم. بدون برطرف کردن خارها و سنگهای سر راه آن حضرت، میّسر و محقق نمیشود.
از طرفی، تاریخ گواه است که پیامبر اکرم (صلیاللّهوعلیهوآلهسلم) و امامان طاهر (علیهمالسلام) سعی داشتهاند، امور را به طور عادی و در مسیر طبیعی انجام دهند، لذا میبیینم، دندانهای پیشین حضرت رسول اکرم (صلیاللّهوعلیهوآلهسلم) در جنگ میشکند و زخمهایی در جنگ احد و...(6) بر ایشان وارد میشود و امیرالمومنین (علیهالسّلام) نیز در جنگ احد. نود زخم بر میدارد و...(7)
البته آن حضرت و عترت طاهراش، مخصوصاً، حضرت بقیه اللّه الاعظم (عجّلاللّهتعالیفرجهالشریف) قدرت بر انجام دادن تصرّفات تکوینی را دارند و همواره معجزات و امدادهای غیبی و الهی، به آن حضرات و نیز مؤمنان مخلص و ایثارگر و حتّی مستضعفان بوده و خواهد بود. امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: ((خداوند، حضرت قائم (عجّلاللّهتعالیفرجهالشریف) را به سه لشکر یاری میدهد:
فرشتگان؛ مؤمنان؛ رعب (ترس انداختن در دل دشمن)"(8)نیز حضرت (علیهالسلام) میفریاید: ((... خداوند، حضرت مهدی (عجّلاللّهتعالیفرجهالشریف) را با فرشتگان و جنّ و شیعیان مخلص، یاری میکند.))(9)به هر حال، لزومی ندارد که ادعا کنیم امام زمان (عجّلاللّهتعالیفرجهالشریف) تمام کارهایشان را از طریق غیرعادی و به صورت اعجاز انجام میدهد و بنابراین، هیچ خونی ریخته نخواهد شد.
اندیشهی افراطی در کشتار به هنگام ظهور
در احادیثی که از طریق عامّه رسیده است، خونریزیهای خیلی زیاد و وحشتناک ذکر شده است. اینک، به نقد بررسی یکی از آنها میپردازیم.یوسف بن یحیی مقّدسی شافعی در کتاب عقدالدرر روایت مرسلهای را از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) دربارهی حوادث رم(رومیه)(10) نقل میکند و میگوید:... فَیُکَبِّرُ الْمُسْلِمُونَ ثَلاثَ تَکبیراتٍ، فَتَکونُ کَالرَّملةِ عَلی نشزٍ، فَیَدْخُلُونُهَا، فَیَقتُلُونَ بِها خَمْسَمِئَةِ ألفِ مُقاتِلٍ، و یَقْتَسِمُونَ الأموالَ، حتّی یَکُونَ النَّاسِ فی الْفَیءِ شَیئاً واحِداً، لِکُلِّ إِنسانٍ مِنْهُم مِئَةُ ألفِ دینارٍ، وَ مِئَةُ رَأسٍ، ما بَیْنَ جارِیَةٍ وَغُلامٍ)).(11)
پس مسلمانان، سه تکبیر میگویند و مانند ریگ و شنهای روانی که از بلندیها فرو میریزند، داخل [روم ]میشوند و در آنجا، پانصد هزار جنگجو را میکشند و غنائم و اموال را به طور مساوی تقسیم میکنند، و به هر یک از آنان، صد هزار دینار و صد کنیز و یا غلام میرسد...
این روایت. مرسل است و مشکل سندی دارد و از نظر محتوا نیز قابل اعتماد نیست. پیدا است که جاعلان این گونه احادیث، در خدمت حکومتهای جائر بودهاند و به جهت توجیه پارهای جنگهای پس از پیامبر اکرم (صلیاللّهوعلیهوآلهسلم) و قتلعامها و کشتارهای وسیعی که در آن صورت گرفت، این چنین مجعولاتی را وارد کتابهای روایی کردهاند. مانند روایتی که به امام علی (علیهالسّلام) نسبت دادهاند که آن حضرت فرمود:... فیقتل من الروم حتی یتغیّرَ ماءُ الفرات بالدم.(12) یعنی آنقدر از رومیان را به قبل میرساند که آب فرات به خون تغییر میکند!
ابن کثیر، در بارهی جنگ قادسیه میگوید:انهزم الفرس ولحقهم المسلمون... فقتل المسلمون بکمالهم و کانوار ثلاثین الفأ. وقتل فی المعرکة عشرة الاف و قتلوا قبل ذالک قریباً من ذالک(13)؛ لشکر ایرانیان، منهزم شد و فرار کردند. مسلمانان، به تعقیب آنان پرداخته و تمامی فرارایان را که سیهزار نفر بودند، به قتل رساندند. در جنگ سیزده هزار نفر آنان را گشته بودند. همین عدد را نیز قبل از آن گشته بودند...
وقتی به کتابهای تاریخی که در آنها فتوحات را نوشتهاند، مانند البدء و التاریخ و النهایه و... مراجعه میکنیم. میبیینم که، فرماندهان و زیردستانشان، جنایات زیادی را مرتکب شدهاند.روایاتی که میگوید، از هر نه نفر هفت نفر و یا از هر هفت نفر، پنج نفر و یا دو ثلث مردم کشته میشوند، به جنگهای قبل از ظهور، نظر دارند و نه زمان ظهور.
از طرفی، اختلاف در تعداد مقتولان نیز علّتهای گوناگونی میتواند داشته باشد که از جملهی آنها، ممکن است تفاوت مناطق و محورهای درگیری و یا مراحل مختلف جنگ باشد.با توجّه به احادیث زیر و امعان نظر در دلالت آنها، به این واقعیت پی میبریم که جهان، اندکی پیش از ظهور، دچار جنگهای خونین خواهد بود.
حدیث 1- عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم، قالا: سمعنا أبا عبداللَّه (علیهالسلام) یقول: ((لا یَکونُ هذا الأمرُ حتَّی یَذهَبَ ثُلثُ النّاسِ.))، فَقیلَ لَهُ: ((إذا ذَهَبَ ثُلثُ النَّاسِ فَما یَبقی؟)) فقال، (علیهالسّلام): ((أما تَرضَوْنَ أنْ تَکونُوا الثُّلثَ الْباقی؟(14)))؛ ابوبصیر و محمّد بن سلم گویند: از امام صادق (علیهالسلام) شنیدیم که میفرمود: ((این امر واقع نمیشود تا این که دو سوم مردم از بین بروند.)). پس به حضرتاش عرض شد: ((اگر دوسوم مردم از بین بروند. چه کسی باقی میماند؟)). پس فرمود: ((آیا راضی و خرسند نمیشوید که از یک سوم باقیمانده باشید؟)).
حدیث 2-... عن زرارةٍ، قال: قلت لأبی عبدالله (علیهالسلام): ((النِّداءُ حقٌّ؟)). قال: إی؛ وَاللّهِ حَتَّی یَسْمَعُهُ کلّ قَوْمٍ بِلِسانهم.)). وقال، علیه السّلامُ: ((لا یَکُونَ هذَا الأمرُ حَتَّی یَذْهَبَ تِسْعَةُ أعشارِ النَّاسِ.))(15)؛ زراره گوید: به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم: ((ایا ندای آسمانی حقیقت دارد؟)). فرمود: ((بلی؛ به خدا قسم! چنان است که هر قومی با زبان خودشان، آن را میشنوند.)) آن حضرت فرمود: ((این امر محقّق نمیشود تا این که نُه دهم مردم از میان بروند.)).
حدیث 3-... عن سلیمان بن خالد، قال: سمعتُ أَبا عَبدِاللّهِ (علیهالسلام) یَقُولَ: ((قُدَّامُ القائِمِ مَوْتَتانِ: مَوْتٌ أَحْمَر وَ مَوْتٌ أبْیَضُ، حَتَّی یَذْهَبَ مِنْ کُلِّ سَبْعَةٍ خَمْسَةٌ. اَلْمَوْتُ الأحْمَرُ، السّیف؛ والمَوْتُ الأَبْیَضُ، الطاعُونُ.))(16)؛...سلیمان بن خالد گوید: از امام صادق (علیهالسلام) شنیدم که میفرمود: ((قبل از قیام قائم (عجّلاللّهتعالیفرجالشریف)، دو نوع مرگ و میر رخ میدهد: مرگ سرخ و مرگ سپید. تا این که از هر هفت نفر، پنج نفرشان از بین بروند. مرگ سرخ با شمشیر، مرگ سفید، با طاعون است.))
با ملاحظهی این احادیث و احادیث دیگر، معلوم و مبرهن میشود که حجم وسیعی از مرگ و میرها و خون ریزیها، مربوط به دوران پیش از قیام امام عصر، (علیهالسّلام)، و قبل از ندای آسمانی است. بنا به روایت یونس بن رِباط که میگوید:سَمِعْتُ أبا عبداللّه (علیهالسّلام) یقول: ((اِنَّ أهلَ الحَقِّ لَمْ یَزالوا مُنذُ کانُوا فی شِدَّةٍ. أما إِنَّ ذاکَ إلی مُدَّةٍ قَریبَةٍ وَعافِیَةٍ طویلَةٍ(17)؛
از اباعبدالله (علیهالسّلام) شنیدم که میفرمود: ((همانا، اهل حقّ، از هنگامی که در شدّت و سختی بودهاند، پیوسته در آن حال خواهند بود (سختی با آنان همراه است). و همانا بدانید که پایان آن سختیها، نزدیک و عافیتاش طولانی است.)).بالاخره درنومیدی بسی امید است پایان شب سیه سپید است که اِنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً فانَّ مع العُسر یسرا.
خلاصه این که یک دسته از روایات در مورد خونریزیها، مربوط به دوران قبل از ظهور است و یک دسته از خبار، از مجهولات و از اسرائیلیات است که با هدف و انگیزههای مختلفی. مانند خدشهدار کردن چهره نهضت جهانی و حکومت حضرت مهدی.. و یا توجیه گشتارها در فتوحات و...، وارد کتابهای روایی شده است.نیز یکسری از آنها، مرسله و مرفوعه است و مشکل سندی دارد، مرفوعهی فضل بن شاذان از امام صادق (علیهالسلام) از این قبیل است:
یقتُلُ القائِمُ (علیهالسلام) حَتَّی یَبلُغَ السُّوقَ، قالَ: فیقولُ لَهُ رجلٌ مِنْ وُلد أبیهِ: ((إنَّکَ لَتَجْفِلُ النَّاسَ إجفالَ النَّعَم! فَبِعَهدٍ مِن رسولِ اللّهِ (صلیاللهوعلیهوالهوسلم) أو بِماذا؟)) قالَ: ((وَلَیسَ فی النَّاسِ رَجُلٌ أَشدُّ بَأساً.)). فَیَقُومُ إلیهِ رجُلٌ مِنَ المَوالی فَیَقوُلٌ لَهُ: ((لَتَسْکُتَنُّ أَوْلَأَضْرِبَنَّ عُنُقَکَ.)). فَعِنْدَ ذالکَ یُخرِجُ القائمُ (علیهالسلام) عَهْداً مِن رَسُولِ اللّهِ (صلیاللهوعلیهوالهوسلم)(18)؛ حضرت قائم (عجّلاللّهتعالیفرجالشریف) آن قدر از انسانها میکشد تا ساق پا را خون فرا میگیرد.
شخصی از فرزندان پدرش(19) به حضرت اعتراض شدید میکند و یم گوید: ((مردم را از خود دور میکنی، هم چنان که گلّه و گوسفندان را رم میدهند! آیا این روش، طبق دستور رسول خدا، است؟ به چه دلیلی این چنین رفتار میکنی؟)). یکی از یاران حضرت، از جای برمی خیزد و میگوید: ((سکوت میکنی یا گردانات را بزنم؟)). حضرت، عهد و پیمانی را که از رسول خدا (صلیاللهوعلیهوالهوسلم)، همراه دارد، بیرون میآورد و ارائه میکند.
البته، همچنان که در ابتدا و حدیث ذکر شد، این حدیث، مرفوعه است و مشکل سندی دارد و از طرفی محتوا و دلالتاش، ناقص و باتمام است؛ زیرا، سوق، هم ساق پا را گفتهاند و هم ممکن است نام شهر یا محلی باشد، محلّی همانند سوق الأهواز، (نام اهواز فعلی) سوق حَکَمَة (نام یکی از مناطق اطراف کوفه)، سوق اسد (در اطرف کوفه)، سوق الثلاثاء (منطقهای در بغداد قبل از ساخته شدن شهر)(20)،... بنابراین نمیتوانیم بگوئیم، ((حتّی یبلغ السوق)) به معنای رسیدن خون به ساق پا است، خصوصاً، با توجه به اینکه در حدیث مذکور، صبحت از خون به میان نیامده است، بلکه چنین به نظر میرسد که ((سوق))، به معنای ((رسیدن به محل و مکانی)) باشد.
البته، ما، طبق روایات صحیح، جنگ و خونریزیها، اعدامها و انتقام از ظالمان را در عصر ظهور میپذیریم، لکن نه به این اندازهها ((روایاتی از اهل بیت (علیهمالسلام) موجود است که تعداد قتلها و مشخّصات فردی و گروهی مقتولان، در آنها مشخّص شده است. و در ذیل بعد از نگرش به شیوهی رفتار حضرت مهدی(عج) با دشمنان و معاندین به معرفی آنان میپردازیم.
شیوهی رفتار امام (علیهالسّلام) با دشمنان
ستمگران و زورمداران و زراندوزان، در همهی نقاط عالم، بر ملّتهای مظلوم و مستضعف سیطره داشتهاند و دارند و فرهنگ سازی کردهاند. در این میان، جامعهی اسلامی، خسارتهای بیشماری را متحمّل شده، به طوری که دشمنان اسلام، از آغاز رسالت نبیّ مکرّم اسلام، (صلّیاللّهُعلیهوآلهوسلّم)، همواره، در ایذاء و اذیّت آن حضرت و پیروانش بودهاند. بالاخره آن حضرت پس از تحمّل مشقتهای فراوان توانست مسلمانان را از تاریکیها به سوی روشنایی راهنمایی و سوق دهد.
و حکومت اسلامی را بر قرار نماید. مع الاسف طولی نکشید که در هنگامهی رحلت و بعد از آن، به گفتهی امام غزالی ریاست طلبان و منافقان با حیلههای مختلف و فریب دادن مسلمانان، صاحب غدیر را که منصوب از طرف خداوند حکیم بود و همگی به ولایتاش تبریک و بخٍ، بخٍ یا علی گفته بودند، کنار گذاشته و بر اریکهی قدرت و سیاست سوار شدند و نطفهی فاجعه و جنایات هولناک در جامعهی اسلامی کاشته شد منعقد گردید.
مولای متقیان، امیرمؤمنان، منصوب خدا، برادر رسول خدا (صلّیاللّهُعلیهوآلهوسلّم) اولین مسلمان در میان مردان، فاتح خیبر و جانشین بی واسطهی رسول خدا (صلّیاللّهُعلیهوآلهوسلّم) را با آن همه مناقب خانه نشین کرد و یگانه دختر جوان ریحانهی آن حضرت، در اندک زمانی پس از رحلت پدر بزرگوارش، نه تنها از طرف منافقان و ریاست طلبان، مورد ضرب و شتم قرار میگیرد، بلکه به طور وحشیانهای بین دیوار و در فشار داده شده و محسناش سقط میشود و در نهایت پس از 75 روز بعد از رحلت پدر، دنیا را با دلی آزرده و جراحاتی بسیار وداع میکند.
پس از آن حرمت شکنی دردناک، فاجعهها وحشتناک و وحشتناکتر میشود و اهل بیت (علیهمالسّلام) و پیروانشان در روزگار ستم و فشار به سر برده و یکی پس از دیگری مظلومانه به شهادت نائل میگردند و در روز عاشورا فاجعه به اوج رسیده و اهل بیت پیامبر اکرم (صلّیاللّهُعلیهوآلهوسلّم) و شیعیان مخلصشان از طفل شیرخوار تا پیر هفتاد سال مورد هجوم واقع میشوند به طوری که روح و عواطف انسانی با شنیدن آن همه وحشیگریها جریحه دار میگردد.
این ستمگریها ادامه دارد تا قیام قائم آل محمد(عج) و هر روز با رنگهای مختلفی جلوهگری نموده و فاجعهای وحشتناک رخ میدهد. و ظلم و فساد در عالم فراگیر میگردد.یقیناً، پیش از ظهور و مقارن با آن، بر دنیا، ستمگران خونریزی حاکماند که از هیچ جنایتی فرو نمیگذارند.
حال، امامی که قیام میکند، در برابر این همه کجرویها و بیدادگیریها، چه گونه برخورد کند،تا جهان را پر از عدل و داد سازد؟ بی تردید، گروههای معاندی که دستشان به خون بشریّت آلوده گردیده است و حق مردم را غصب کردهاند و یا پست و مقامشان به خطر افتاده، در مقابل حرکت اصلاحگرانه و نهضت امام، ایستادگی میکنند. بنابراین، امامی که قیام میکند و مأموریّت تشکیل حکومت جهانی اسلام را دارد، باید برای برطرف کردن موانع نقشه و برنامه داشته باشد. در این جا، مروری به این برنامهها خواهیم داشت.
تربیّت سپاهیان و تدارک مقدّمات جنگ
امام عصر (عجّلاللّهتعالیفرجالشریف) برای انتقام و خونخواهی از دشمنان اسلام و به ثمر رساندن انقلاب جهانی و اجرای حدود الهی و برقراری حکومت عدل جهانی، ناگزیر از جنگ خواهد بود و در مقابلاش، دشمنان دندان مسلح و کجاندیشان دینانگر، با در دست داشتن امکانات گسترده و چرخههای اقتصادی جهان برخورداری از فنآوری پیشرفته و سازماندهی ارتشهای قدرتمند، پرچم مخالفت بر میدارند و مانع مسیر اصلاحگرانهی امام میشوند.
لذا قبل از قیام، جنگاوران دریا دل و دستیارانی توانمند و کارآمد، به هدایت خاص و عام آن حضرت، تربیّت میشوند و تعداد آنان، در بعضی از روایات، سیصد و سیزده نفر و در برخی، ده هزار نفر و در تعدادی از آنها، صدهزار نفر و... ذکر شده است.
تجهیزات جنگی و وسیلهی دفاعی
تجهیزات آنان، طبق روایتی از امام صادق (علیهالسلام)، شمشیرهایی از آهن امّا نه این آهن شناخته شده است (لهم سیوف من حدید غیر هذا الحدید) که اگر یکی از آنان، با شمشیر خود، بر کوهی ضربه زند، آن را دو نیم میکند... ))(21). وسیلهی دفاعی آنان، طبق روایتی از امام صادق (علیهالسلام) به گونهای است که ((اسلحهی دشمن هرگز، بر آنان کارگر نیست.))(22)
قاطعیّت امام در رویارویی با دشمنان
امام علی (علیهالسلام) میفرماید: ((لایُقیمُ أَمَر اللَّهِ سُبحانَهُ إلاَّ مَنْ لایُصانِعُ، وَلایُضارِعُ، وَلایَتَّبِعُ الْمَطامِعَ(23)))؛ فرمان خداوند سبحان را برپا ندارد، مگر کسی که در اجرای دستور الهی، مدارا نکند و سازشکار نباشد و پیرو طمعها و آرزوها نگردد.)).
حضرت مهدی (عجّلاللّهتعالیفرجالشریف) نیز قیام به اقامهی حدود و فرمان الهی میکند و در برخورد با دشمنان از یک نوع مجازات استفاده نمیکند، بلکه نسبت به جرم اشخاص و گروهها مجازات متناسب با آن را اجرا میکند و برخی از آنان را در جنگ نابود میسازد و حتّی فراریان و زخمیان آنان را نیز تعقیب میکند و گروهی را اعدام گروهی را تبعید و دست برخی را قطع میکند و... به فرمایش امام باقر (علیهالسلام): ((... یَقُومُ القائِمُ... وَ لا تَأخُذُهُ فِی اللَّهِ لَومَةُ لائِمٍ...(24))) قائم، قیام میکند... و در اجرای احکام الهی، از ملامت هیچ ملامت کنندهای بیم نمیکند.
بنابراین، به آن حضرت، ((نقمت و عذاب کنندهی مجرمان و دشمنان)) لقب دادهاند. از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده که فرمود: ((إذا تَمَنَّی أَحَدُکُمْ اَلْقائِمَ فَلْیَتَمَنَّهُ فِی عافِیَةٍ؛ فإنَّ اللّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً، صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، رَحمَةً وَیَبْعَثُ القائِمَ نِقْمَةً(25)؛ هنگامی که یکی از شما، ظهور قائم را آرزو و تمنّا بکند (که در رکاباش باشد)، پس باید آرزو کند که در عافیت و تندرستی باشد؛ زیرا، خداوند، حضرت محمد (علیهالسلام) را (برای خلائق) رحمت فرستاد و حضرت قائم (عجّلاللّهتعالیفرجالشریف) را عذاب و نقمت میفرستد.)).
امام صادق (علیهالسلام)، دلیل ملقّب شدن حضرت مهدی (عجّلاللّهتعالیفرجالشریف) به لقب ((نقمت)) را چنین بیان میدارد:... فَنِتَمُّ حُجَّةَ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ حتَّی لایَبقی أحدٌ عَلَی الْأرْضِ لَمْ یَبْلُغ إلَیهِ الدینُ وَالعِلمُ، ثُمَّ یَظْهَرُ القائِمُ (علیهالسلام) وَ یَسیرُ (وَیَصیرُ) سَبَباً لِنِقْمَةِ اللَّهِ وَسَخطِهِ عَلَی العِبادِ؛ لِأنَّ اللَّهَ لایَنْتَقِمُ مِنَ العِبادِ إلاّ بَعدَ إنکارِهِمْ حُجَّةً؛(26)
پس ما، بر خلق خدا، اتمام محبّت میکنیم تا این که همگان، نسبت به دین، شناخت پیدا کنند بر روی زمین، کسی باقی نماند که دین به او ابلاغ نشده باشد. سپس (در آن هنگام) حضرت قائم (علیهالسلام)، ظهور میکند و سبب نقمت خدا و خشم و غضب او بر بندگان میگردد؛ زیرا، خداوند، از بندگاناش انتقام نمیگیرد، مگر بعد از آن که حجتاش را انکار کنند.
سپس معلوم میشود آنانکه مورد غضب امام عصر (علیهالسلام) قرار میگیرند، همان کسانی هستند که حجّت بر آنان تمام شده است، ولی آنان حجّت خدا را نمیپیذیرند و سخت انکار میکنند.محمّدبن مسلم، ضمن حدیثی از امام باقر (علیهالسلام) نقل میکند که آن حضرت میفرماید: ((... أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ جَدِّهِ المُصْطَفی (صلیاللهوعلیهوالهوسلم) فَخُرُ وجهُ بِالسَّیْفِ وَقَتْلُهُ أعداءَ رَسوُلِهِ (صلیاللهوعلیهوالهوسلم) والجَبَّارینَ وَالطّواغیِتَ، وَأَنَّهُ یُنْصَرُ بِالسَّیْفِ والرُّعْبِ وَأنَّهُ لا تُرَدُّ لَهُ رایَةٌ...(27)؛ امّا شباهت او به جدش محمّد مصطفی (صلیاللهوعلیهوالهوسلم) خروج او با شمشیر است و این که او، دشمنان خدا و رسولاش و جباران و طاغوتها را خواهد گشت و او با شمشیر و رعب یاری میشود و هیچ پرچمی از او باز نگردد.)).
پی نوشت:
1) ر.ک: حاشیهی سیر أعلام النبلاء، ج 3، ص 339؛ تفسیر ابن کثیر، ج 4، ص 17.
2) الغیبة نعمانی، ص 283، باب 15، ح 1؛ إثبات الهداف، ج 3، ص 543؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 356؛ معجم الأحادیث، ج 3، ص 305.
3) مرحوم مجلسی فرماید: ((العلق، خون غلیظ را میگویند. این جمله (مسح العرق والعلق) کنایه از برخورد با سختیها و مشکلاتی است که موجب عرق کردن و جراحاتی میشود که از آن خون بیرون ریزد.)) (بحارالانوار، ج 5، ص 358).
4) همان، ح 2.
5) همان، ح 3.
6) بحار الانوار، ج 20، ص 54.
7) سفینه البحار، ج 1، ص 565.
8) چشماندازی به حکومت مهدی (عجّلاللّهتعالیفرجهالشریف)، ص 131.
9) همان.
10) واقع در شما او غرب قسطنه طنیة است حموی میگوید: امروز این نقاط، در دست فرنگ است و پاپ در آن سکونت دارد. (معجم البلدان؛ ج 3. ص 10. به فرهنگ معین؛ ج 5، ص 634 رجوع شود).
11) عقدالدرر، ص 189، باب 9، ف 1؛ معجم الأحادیث، ج 3، ص 124.
12) عقدالدور، 89.
13) البدایه والنهایة، ج 7، ص 44.
14) کمال الدین، ج 2، ص 655 - 656، ب 57، ح 29؛ الغیبة، طوسی، ص 206 (با اندکی تفاوت در عبارت ((قلنا: إذا ذهب ثلثا الناس فمن یبقی؟)))
15) الغیبة، نعمانی، ص 274، ب 14، ح 54.
16) کمال الدین، ج 2، ص 655، ب 57، ح 27.
17) الغیبة، نعمانی، ص 284، ب 15، ح 4.
18) اثبات الهداة، ج 2، ص 585، ب 32، ف 59، ح 792؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 387، ب 27، ح 203 - و باسناده (السیّد علی بن عبدالحمید فی کتاب الغیبة) الی کتاب الفضل بن شاذان رفعه الی عبداللّه بن سنان عن ابی عبدالله (علیهالسلام) قال:
19) شاید مقصود این باشد که یکی از فرزندان پیامبر و علی علیهما اسلام بود.
20) معجم البلدان، ج 3، ص 283؛ موارد السجن، ص 367؛ مجمع البحرین، ج 5، ص 188.
21) بصائر الدرجات، ص 141. اثبات الهداة، ج 3، ص 523.
22) همان.
23) نهج البلاغة، حکمت 110.
24) الغیبة نعمانی، ص 253، ب 14، ح 13.
25) کافی، ج 8، ص 233؛ معجم الأحادیث، ج 4، ص 36.
26) بحارالانوار، ج 60، ص 213، ب 36، ح 23.
27) کمال الدین، ج 1، ص 327.
ماهنامه انتظار موعود - شماره 6
2004- 2024 IranPressNews.com -