بازخواني ادعاي زني در مشهد كه مدتي قبل براي آن راي صادر شد
سرنشينان پرايد قرمزرنگ چرا دستگير نشدند
روزنامه اعتماد: آبانماه امسال كه فرا برسد 2سال از زماني كه زني 28 ساله به دادسراي شهيد قدوسي شهرستان مشهد شكايت كرده و خواستار مجازات مرداني شده كه او را مورد اذيت و آزار قرار دادهاند ميگذرد. اين در حالي است كه قضات شعبه 5 دادگاه كيفري استان خراسان رضوي 13 مردادماه امسال و پس از قريب به 21 ماه تنها مجازات شلاق براي متهمان اين پرونده در نظر گرفتند. راي صادره براي اين پرونده در حالي راهي ديوانعالي كشور شده است كه دستكم يكبار ديگر پرونده مردي به نام «اسماعيل» كه بيش از 50 خانواده از او به دليل آزار و اذيت دختربچههايشان شكايت كرده بودند به سادگي و آرامي پايان يافت. اين زن كه اينك 30 سال دارد در 2 سال گذشته و به دليل آسيبهاي روحي كه به او وارد شده بهشدت دچار تشنج ميشود و تحت نظر روانپزشك است. تشنج او بخشي از آسيبهايي است كه اين زن متحمل شده است. خانم «ز» در تابستان گذشته پدرش را نيز از دست داد. «اعتماد» براي حفظ آبرو از عنوان خانم «ز» استفاده كرده است. خانواده خانم «ز» وقتي راي دادگاه صادر شد و ديدند كه متهمان تنها به شلاق محكوم شدند اين سوال برايشان باقي است كه چگونه هنوز 2 متهم اصلي پرونده شناسايي و دستگير نشدهاند؟
پرايد قرمزي كه به خرابهها رفت
براساس شكايتي كه آبانماه سال 1390 در دادسراي شهيد قدوسي مشهد به ثبت رسيد حدود ساعت 1 بعدازظهر خانم «ز» براي برگرداندن دخترش از مهدكودك از خانه خود در محدوده «وكيلآباد» مشهد خارج و براي رسيدن به محل مهدكودك سوار بر يك سواري پرايد شد. اين زن دقايقي بعد متوجه شد كه راننده سواري پرايد از محلهها و خيابانهايي ميگذرد كه براي او ناآشناست. هرچه به راننده اعتراض كرد آن مرد حاضر به توقف نشد تا آنكه بالاخره با جيغ و فريادهاي زن در ميداني كه راننده سرعتش را كم كرده بود در باز شد و او از خودرو پياده شد. اما اين ميدان برايش آشنا نبود.
مطابق با شكايتي كه در اين پرونده از سوي خانم «ز» به ثبت رسيده است او از يكسو به دليل آنكه ميدان مورد نظر را نميشناخته و از سوي ديگر ترس ربوده شدن براو غالب شده بوده با حالتي نگران و عصبي از خودرويي كمك ميخواهد. اين زن در اظهاراتش گفته است: «يك پرايد قرمز رنگ بود. دو نفر سرنشين داشت. به نظرم آدمهاي موجهي آمدند. فكر كردم آدمهاي زحمتكشي هستند كه به من كمك ميكنند. از آنها خواستم مرا به سمت خانهام بازگردانند و به همين دليل سوار بر آن ماشين شدم.»
اما بر اساس شكايت مطرح شده دو نفر سرنشين پرايد قرمز رنگ به سرعت به سمت خيابانها و فرعيهايي تغيير مسير دادهاند كه به يك ساختمان نيمهكاره منتهي شده است. در آنجا علاوه بر 2 نفر سرنشين پرايد، تعداد ديگري نيز به آنها ميپيوندند. اين زن در شكايت خود مدعي شده است كه تعداد آن عده از انگشتان دو دست هم بيشتر بوده است. با اين شكايت موضوع در اداره پليس آگاهي شهرستان مشهد مطرح و سرهنگ بيدمشكي، فرمانده پليس آگاهي اين شهرستان يكي از افسران خود را عهدهدار رسيدگي به اين شكايت و تحقيق درباره آن ميكند. با توجه به اطلاعاتي كه از طريق خود شاكي به دست پليس افتاد كارآگاهان مشهد 5 نفر متهم را شناسايي و دستگير كردند كه در مرحله بعدي شاكي آنها را شناسايي كرد.
فرضيهيي كه شاكي را نشانه گرفت
با كامل شدن تحقيقات كارآگاهان پليس مشهد پرونده در دادسراي قدوسي اين شهرستان مورد رسيدگي قرار گرفت و پرونده راهي دادگاه كيفري استان خراسان رضوي شد. دو نفر وكيل دادگستري نيز براي ادامه پيگيريها وكالت خانم «ز» را برعهده گرفتند. اما در مراحل تحقيق و محاكمه در شعبه 5 دادگاه اين سئوال از شاكي مطرح شد كه وقتي دريافتي 2 نفر سرنشين پرايد قرمزرنگ قصد ربودن تو را دارند چرا خود را از ماشين به بيرون پرت نكردي؟ آنچه از مفاد اين پرونده به دست آمده نشان ميدهد خانم «ز» وقتي با متهمان پرونده روبهرو شده به دلايلي از ادامه حضور در دادگاه خودداري ميكند. در نهايت كمالزاده، دادرس شعبه 5 دادگاه كيفري خراسان رضوي به همراه بخشي نژاد، پيرگزي و احيايي راي به مجازات شلاق براي 5 متهم پرونده ميدهند و كوهيور ديگر مستشار اين دادگاه نيز برخلاف آنها نظر ميدهد و به عنوان اقليت راي دادگاه را امضا ميكند.
سرنوشت 2 سرنشين پرايد چه شد؟
مهمترين سوال بدون جواب در اين پرونده بيخبري از دو نفر سرنشين پرايد قرمز رنگي است كه شاكي مدعي شده آنها او را به محل وقوع جرم بردهاند. از آبانماه دو سال قبل تاكنون كه پرونده براي تاييد حكم به ديوانعالي كشور ارسال شده است هيچ نشانهيي از دو نفر سرنشين پرايد قرمزرنگ به دست نيامده است. اين در حالي است كه اگر اين دو نفر شناسايي و دستگير شدهبودند قاضي دادگاه ميتوانست با اطمينان درباره دعواي مطرح شده تحقيق كرده و راي نهايي را صادر كند.
ميدان «س» چگونه جايي است؟
بررسيهاي خبرنگار «اعتماد» اين سئوال جدي را مطرح ميكند كه ميدان و محلهيي كه به صورت اختصار ميتوانيم از آن به ميدان «س» ياد كنيم چه موقعيتي در شهرستان مشهد دارد و آيا پليس و نهادهاي انتظامي و قضايي از جزييات فعاليت در اين منطقه آگاهي دارند. تجربه سال 1379 تا 1380 مردي كه بعدها مطبوعات به آن «قاتل عنكبوتي مشهد» لقب دادند اين پرسش را برجسته ميكند كه اگر اين محله و ميدان موقعيتي حاشيهنشين و خطرناك دارد چه تدبيري براي پاكسازي و بهسازي آن بايد انجام گيرد.
سه شنبه، 30 مهر ماه 1392 برابر با 2013-10-22 ساعت 13:102004- 2024 IranPressNews.com -