سایت طنین ورزش: سایت قانون آنلاین مطلب جالبی را به نقل از روزنامه تماشاگر نوشته با عنوان "خود آموز پولدار شدن به روایت سعید شیرین" که البته الحق والانصاف مطلب قشنگ و خوندنیه و از کارهای خوب ژورنالیستی محسوب می شود. در بخشی از این مطلب که یک خاطره نگاری از سعید شیرینی سرپرست پرسپولیس بوده و او سعی کرده فلمور پولدار شدنشو بازگو کند آمده "من حتی افغانستان رفتم. داستانی دارد برای خودش. میرفتیم لب مرز، لباس بلوچ میپوشیدیم، میرفتیم افغانستان. بعد با تویوتا نزدیک به 100کیلومتر میرفتیم از تایبات به سمت هرات. مامورهای طالبان را زیاد میدیدم. فکر کنید یک جوان 21، 22ساله رفته افغانستانی که برای سر ایرانی جایزه گذاشتهاند. در همان دوران یک بار هم نزدیک بود به دستشان بیفتم. دیپلماتهای ایرانی را شهید کرده بودند و دربهدر دنبال ایرانیجماعت بودند که گیر بیاورند. من در این شرایط بدون اینکه به کسی بگویم میرفتم افغانستان، با لباس افغانی جنس وارد میکردم ایران برای خودرو. دست بچه 17ساله کلاشینگف داده بودند که اگر ایرانی دیدی، تیر بزن. یعنی حتی محاکمه هم نمیکردند. اول میکشتند بعد تحقیق میکردند که فلانی ایرانی هست یا نه. من در این شرایط میرفتم دنبال کار" البته در این که کار عار نیست هیچ شکی نیست. اما خب واقعا کار.... با توصیفی که ما از این نوشته خواندیم و آنچیزی که دستگیرمان شد فکر می کنیم که این کار بیشتر از کار به قاچاق شباهت داشته باشد. البته ما نه می دانیم که سرپرست پرسپولیس چه جنسی را از افغانستان می آورده و نه کاری به آن داریم (هرچند خودش در بخشی از این خاطره نگاری اشاره کرده که اجناس مربوط به ماشین و خودرو را وارد می کرده) اما اجناس وارداتی هرچه بوده مشخص است که از راه قانونی وارد کشور نمی شده و هر جنسی از گوشت و مرغ و سوخت و لوازم یدکی ماشین گرفته تا سیگار و لوازم آرایش و لوازم پزشکی و جراحی و خلاصه هرچی و هرچی که باشد کالای قاچاق محسوب می شود و هر کسی در هر لباس و مقامی که اقدام به وارد کردن کالای قاچاق نماید در فرهنگ ایران و احتمالا همه کشورهای دیگر قاچاقچی اطلاق می شود.
ولی از حق نگذریم صداقت و صراحت سعید شیرینی را باید تحسین کرد که در این موقعیت اجتماعی بتواند به راحتی گذشته خود را بیان کرده و فرمول پولدار شدنشم بازگو نماید.
آدينه، 26 مهر ماه 1392، 3:32 صبح برابر با 2013-10-15 ساعت 11:102004- 2024 IranPressNews.com -