به گزارش فارس از قلعه‌گنج، در این دیار دور افتاده از پایتخت گاهی اتفاق‌های جالبی می‌افتد، خنده‌دار و غم‌انگیز اما تلخی محرومیت همیشه همراه آنها است.یک ماه نمی‌شود که عقربی دخترک سه ساله را به کام مرگ کشاند و جنجال‌ها به پا کرد و امروز هر بزرگ و کوچکی عقرب ببیند یاد و خاطره فاطمه زنده می‌شود.

خیلی وقت‌ها دیده‌ها نگران همین عقرب‌ها نشسته‌اند، عقرب‌ها از جایی دیگر نیش می‌زنند، صبح محدثه کیف و کوله‌اش را بر می‌دارد و مانند چهار سال گذشته عازم مدرسه می‌شود، مدرسه‌ای که با وجود قول‌ها هنوز چوب خرما است.می‌رود، اما نگاه مادرش نگران اوست، هر لحظه ممکن است، برایش خبری ناگوار بیاد و امروز انگار بر سفره او خبر می‌رسد.محدثه می‌آید تا کلاس کپریش را تمیز کند، زیر یک بلوک عقرب کمین کرده است او هم سردش شده است و زیر بلوک خانه گرمی است، آمده است تا نشان دهد این کلاس برای او مسکن امنی است نه برای دانش‌آموز، مدرسه محکمی...

۶۳ دانش‌آموز اینجا با دلهره و ترس درس می‌خوانند و بعد از گذشت یک هفته هنوز وقتی کسی سراغ از میان‌شهر و مدرسه‌اش می‌گیرد با خجالت می‌گویم نه هنوز کپری هستند.پدر و مادر این همه دانش‌آموز از فردا چگونه با خیال راحت فرزند خود را به مدرسه می‌فرستند که فرستادن آنها به مدرسه یک درد است و نفرستادن آینده‌ای مبهم را ترسیم می‌کند.

اینجا هر ساله دو نفر پزشکی قبول می‌شوند می‌روند، دانشگاه درس بخوانند و پزشک شوند و نیش عقرب‌ها را کج کنند تا دیگر از درد عقرب‌زدگی فاطمه‌ها جان ندهند.اینجا اگر جشن کپرزدایی گرفته شده است، اما چرا مدرسه کپری وجود دارد.

این است قصه امروز میانشهر...
محدثه دانش‌آموز پایه چهارم ابتدایی مدرسه کپری روستای میانشهر دچار عقرب‌گزیدگی و روانه مرکز بهداشتی شد.مدیر این مدرسه در تماس تلفنی گفت: بعد از اینکه دانش‌آموزان برای نظافت همین کلاس‌های کپری به داخل آنها می‌روند این دانش‌آموز با برداشت یک بلوک سیمانی دست او دچار عقرب‌گزیدگی و بلافاصله با تماس با ۱۱۵ قلعه‌گنج به مرکز بهداشتی درمانی محمدآباد اعزام می‌شود.