برخی استادان بازنشسته شده از جوانی در غرب بودند

دیگربان: صدرالدین شریعتی٬ رئیس برکنار شده دانشگاه علامه طباطبایی می‌گوید برخی استادانی که وی آن‌ها را به اجبار بازنشسته کرده «از نوجوانی و جوانی در غرب بزرگ شده‌اند٬ یکی از آن‌ها در اتاق کار به یکی از دانشجویان «تعرض» کرده و دیگری سر کلاس گفته همجنس‌گرایی «کار خوبی» است.

آقای شریعتی این اظهارات را در گفتگو با روزنامه «کیهان» مطرح کرده و گفته برخی «یک طرفه به قاضی می‌روند» و «علیه» وی می‌نویسند.

وی با دفاع از بازنگری در مبانی علوم انسانی غربی نیز گفته است: «ما باید این حرکت بازسازی علوم انسانی را با آن مبانی اسلامی مد نظرمان دنبال کنیم تا روابط انسانی با مبنای صحیح در جامع حاکم شود. به نظر من یک دعواست، یک جنگ است، جنگ دو فرهنگ است.»

برخی از گزاره‌های اظهارات شریعتی در این گفتگو:
● متأسفانه برخی به راحتی دروغ می‌گویند. طرف در اتاق کارش به یکی از دانشجویان تعرض کرده، هم اتاقی‌اش وارد شده و آن‌ها را در آن وضع دیده است و به ما هم گزارش کرده‌اند. آن وقت می‌رود خارج از دانشگاه می‌گوید چون ما در انتخابات به فلان شخص رأی دادیم، شریعتی ما را اخراج کرد.

● ده‌ها زنگ از این طرف و آن طرف به من می‌زنند که آقای شریعتی این زن و بچه‌اش گناه دارند بازنشسته‌اش کنید. چه کار کنم؟ بیایم نامش را ببرم و بگویم به این دلیل بازنشسته شده و این هم اسنادش؟

● استاد دیگری با الفاظ نامناسب دانشجوی دختر را سر کلاس خطاب قرار می‌دهد. به اصطلاح استاد هم هست. فرهیخته٬ عالی مقام. هیأت انتظامی آمده و حکم اخراجش را داده است، دستپاچه شد و به من درخواست بازنشستگی داد. طبق قانون باید اخراج می‌شد اما ارفاق کردیم و بازنشسته شد.

● یک عده از اساتید هم متأسفانه رکود علمی دارند، مدت‌هاست مقاله‌ای به چاپ نرسانده‌اند. برخی هم به خواست خودشان بازنشست شدند، تعدادی از اساتید رشته اقتصاد ما این‌طور بودند.

● آن وقت برخی خارج از دانشگاه مطلب می‌نویسند که ۱۴ نفر از فلان دانشگاه اخراج شدند. روزنامه شرق هم چند وقت پیش چیزی در همین رابطه نوشته بود. بدون اینکه حرف ما را بشنوند، یک طرفه به قاضی می‌روند و علیه ما می‌نویسند.

● در یکی از همین دانشکده‌های ما استاد با دختر مردم خارج از دانشگاه قرار می‌گذاشت و... سن پدربزرگ دانشجو را داشت. پلیس دستگیرشان کرد و به پلیس گفته بود نوه‌اش است٬ اما بالاخره فهمیدند دروغ می‌گوید. پلیس یک نامه به من داد و نوشته بود که این استاد را در چه حالی با دختر مردم دستگیر کرده...

● نوشتم ایشان تا اطلاع ثانوی نباید سر کلاس برود. پرونده‌اش را هم فرستادم کمیته انضباطی دانشگاه. خانمش آمده بود من را قسم می‌داد که اخراجش نکنم. می‌گفت می‌دانم این مرد پست است، این دفعه اولش نیست، چندمین بار است که دارد این کار را می‌کند٬ اما دخترم می‌خواهد شوهر کند، خواهش می‌کنم به خاطر دخترم او را اخراج نکنید، بازنشسته‌اش کنید. بنده برای رعایت حال این خانواده، به جای اخراج ایشان را بازنشسته کردم.

● استاد رفته است سر کلاس می‌گوید همجنس‌بازی کار خوبی است. استاد جامعه‌شناسی هم هست. من باید چه کار کنم؟ قرآن به من می‌گوید این ترویج فحشاست، کار شیطان است. حالا من باید اجازه حضور این استاد در دانشگاه را بدهم؟

● استادی در وب‌سایتش العیاذبالله نسبت ناروایی به حضرت عیسی (ع) داده بود و بی‌حرمتی کرده بود. قرار گذاشتم، آوردمش در این دفتر و گفتم ببین این سوره مریم است، این سوره آل عمران است، ببین خدا در مورد حضرت مریم (س)، در مورد حضرت عیسی (ع) چه می‌گوید. از او خواهش کردم، گفتم تو بچه مسلمانی این حتما نوشته‌های غربی‌هاست برو در سایتت بگو این حرف‌ها اشتباه است.

● یک آقایی اینجا به بچه‌ها عرفان کاذب توصیه می‌کرد. متأسفانه برخی از دانشجویان مؤمن و مذهبی هم جذب او شده بودند...به دانشجو می‌گفت در عالم برزخ تو را خوک می‌بینم. استاد گروه معارف هم بود با مدرک فوق لیسانس٬ اما هیچ تحصیلاتی در حوزه معارف نداشت، اصلاً مهندس بود. اما روی برخی رفاقت‌ها سر از هیات علمی اینجا درآورده بود.

● بنده به جمع‌بندی رسیدم که دارد بچه‌های مردم را منحرف می‌کند. نوشتم ایشان بازنشسته شود. یک عده‌ای از‌‌ همان بچه‌های مذهبی که متأسفانه فریب خورده بودند را دور خودش جمع کرده بود و در دانشگاه علیه من شعار می‌دادند که «دانشگاه پادگان، شریعتی نگهبان»٬ «شریعتی سکولار» و از این حرف‌ها.

● رئیس جمهور وقت {احمدی‌نژاد} هم‌‌ همان موقع دستور داد آن استاد برگردد. بنده به آن کسی که به من پیغام رساند گفتم سلام بنده را به آقای رئیس‌جمهور برسانید و بگویید من براساس شرع و صراحت قانون به این جمع‌بندی رسیدم که حضور ایشان در دانشگاه حرام است. سنش هم بازنشسته است، بازرسی کل کشور هم نوشته که ایشان باید برود کار‌شناس شود نمی‌تواند عضو هیأت علمی باشد. گفتم به آقای رئیس‌جمهور بگویید شریعتی گفت من تا اینجا هستم ایشان را برنمی‌گردانم.

● به من گفتند چرا قرارداد فلان استاد را تمدید نمی‌کنید؟ برای چه باید تمدید کنم؟ استادی که در حمله مرصاد علیه این کشور اقدام مسلحانه کرده است، عضو منافقین بوده، زندان بوده است٬ چرا قراردادش را تمدید کنم؟ اصلاً چرا استخدامش کردند؟ در سن ۴۹ سالگی با فوق لیسانس آورده‌اند استخدامش کرده‌اند.

● بچه‌های اطلاعات نوشته‌اند این کار ممنوع است اما آقایان کار خودشان را کردند، بلافاصله هم بورسیه‌اش کردند، حق نداشتند این کار را بکنند. در گزینش هم رد شده است. من نمی‌توانم این قانون‌شکنی‌ها را تحمل کنم، عذرش را خواستم. باز علیه‌مان این طرف و آن طرف نوشتند که فلان استاد مجرب اخراج شد. گفتند شریعتی شمربن ذی الجوشن است.

● یکی به اصطلاح استاد حقوق بین‌الملل است، برو بیایی دارد برای خودش. آن وقت سر کلاس به تمام مقدسات توهین می‌کند، به قانون اساسی توهین می‌کند، معذرت می‌خواهم می‌گوید بینداز دور این لجن را، این چه قانونی است. آیا نباید با این‌ها برخورد شود؟ مگر من دیوانه‌ام که بنشینم و تماشا کنم؟

● اگر بخواهم منافع خودم را درنظر بگیرم بلدم مرید جمع کنم، اصلاً آخوند کارش مریدساز است. اما اگر مبانی شرع را بخواهم رعایت کنم مطمئناً برخی در مقابلمان قرار می‌گیرند.

● از سال ۷۷ هیأت‌های جذب در دانشگاه‌ها تعطیل شده است، هیچ گزینش جدی‌ای تا سال ۸۴ وجود نداشت. بنده خودم اینجا دیدم که گزینشی وجود نداشت. جذب بوده است بدون گزینش. جذب وقتی بدون گزینش شد یعنی هر کس با هر خصوصیاتی می‌تواند وارد دانشگاه شود، با هر فرهنگی با هر گرایش با هر عقایدی، هیچ نظارتی هم بر آن وجود ندارد.

● ما دانشگاه‌هایمان را بر اساس تئوری اسلامی به وجود نیاوردیم. شما اگر تاریخچه دانشگاه‌ها را نگاه کنید دانشگاه تهران ۱۳۱۴ به وجود آمده است یعنی حدود ۸۰ سال پیش. این دانشگاه را رضاخان با آن مجموعه خاص خودش تأسیس کرد برای اینکه سیستم نظام آموزشی را از گذشته جدا کند و جهت دهد.

● شما در یک برهه تاریخی می‌بینید دانشجویان دانشکده الهیات، دختران بی‌حجاب هستند که دارند الهیات می‌خوانند. چرا؟ چون برنامه این بود که آن فضای گرایش مذهب در دانشگاه از بین برود.

● اتفاقا این مواردی {موارد اخلاقی} که من برای شما گفتم عموماً از کسانی هستند که در‌‌ همان فضای فکری گذشته رشد کرده‌اند. بعضی‌هایشان هم از نوجوانی و جوانی در غرب بزرگ شده‌اند جایی که اصلا این بحث‌ها برایشان مهم نیست.

● ریشه در تقابل بین دو فرهنگ است؛ فرهنگ اسلامی و غربی. خب ما باید این حرکت بازسازی علوم انسانی را با آن مبانی اسلامی مد نظرمان دنبال کنیم تا روابط انسانی با مبنای صحیح در جامع حاکم شود. به نظر من یک دعواست، یک جنگ است، جنگ دو فرهنگ است.

پنجشنبه، 14 شهریور ماه 1392 برابر با 2013-09-05 ساعت 10:09
خبر بعدی : دانشجویان باید از سبک زندگی امام صادق الگو بگیرند
خبر قبلی : تکذیب خبر احتمال دیدار روحانی با مقام انگلیسی


برگ نخست
سرویس تازه: فيلم برای موبایل

2004- 2024 IranPressNews.com -