روزنامه خراسان: صبر کن! ديگر دل به دريا زدن به اين آساني ها هم نيست. کلّي امّا و اگر دارد. اصلاً مي داني داري چه خطري را به جان مي خري؟ هم براي خودت و هم خانواده ات؟ سال گذشته هم در اين باره نوشتيم؛"آلودگي ميکروبي شديد سواحل درياي مازندران و البته بي اطلاعي مردم". واقعيتي که اغلب نمي دانند و بعضي ها هم ترجيح مي دهند ندانند و تن به آب بزنند.
سال گذشته برخي مسافران که از تفريح و شنا در درياي خزر بازگشته بودند، دچار حالت تهوع و دل دردهاي شديد شدند که درنهايت پزشکان تشخيص دادند علت اين حال بد، بعد از يک سفر تفريحي، شنا در درياي آلوده خزر بوده است که روزي منشاء پاکي بود و اکنون تبديل به کانون آلودگي شده است.
اين بار امّا اين ما نيستيم که مي گوييم؛ اين بار معاون دريايي سازمان حفاظت محيط زيست مي گويد که مردم به خاطر آلوده بودن درياي خزر نبايد در اين آب ها شنا کنند."عبدالرضا کرباسي"اوّل مرداد ماه جاري به ايرنا گفت: سهم ايران در آلودگي درياي خزر 12 درصد و بيشترين سهم در آلودگي هاي اين درياي بسته مربوط به جمهوري آذربايجان و روسيه است. اين آلودگي ها شامل آلودگي هاي نفتي، خانگي، صنعتي و کشاورزي است.
وي توضيح داد: آلودگي هاي ايجاد شده توسط ايران شامل فاضلاب هاي خانگي، تجاري، کشاورزي و صنعتي است و سهم ايران از نظر آلودگي نفتي درياي خزر صفر است. بررسي ها نشان مي دهد بيشترين ميزان آلودگي ايجاد شده از سوي سواحل ايران مربوط به فاضلاب هاي خانگي است به عبارتي سه پنجم از سهم 12 درصدي ايران مربوط به فاضلاب هاي خانگي است.
وي يادآور شد: انواع آلودگي فاضلاب هاي خانگي بيشتر نيترات، فسفات، انواع و اقسام ميکروب ها، کليفرم ها، آنتروکک ها و پاتوژن ها را وارد آب مي کنند که هر کدام از آنها به نوعي براي سلامت انسان مضرهستند.
وي افزود: اين آلودگي ها يا از طريق خوردن آب وارد بدن انسان مي شوند و يا در تماس پوستي با بدن از طريق آب موجب حساسيت ها و بيماري هاي جلدي مي شوند. از سوي ديگر نيترات و فسفات باعث مغذي شدن آب درياي خزر مي شوند که مغذي شدن آب در طولاني مدت ، رشد بي رويه جلبک ها و بروز پديده کشند قرمز را موجب مي شود .
معاون محيط زيست دريايي سازمان حفاظت محيط زيست هشدار داد: خزر يک درياي بسته است بنابراين از لحاظ آلودگي بسيار آسيب پذير است. هم اکنون سالانه 400 ميليون متر مکعب فاضلاب در شمال کشور توليد مي شود که فقط 40 درصد آن تصفيه مي شود و 60 درصد باقي مانده به صورت مستقيم و غير مستقيم به درياي خزر مي ريزد ازاين رو شنا کردن دراين آب ها خطرناک است.
جمعيت ساحلي کشورهاي حاشيه نشين درياي خزر حدود 14 ميليون نفر است که ايران داراي جمعيت 7 ميليوني، روسيه5/3 ميليوني، آذربايجان 5/3 ميليون نفر و دو کشور ترکمنستان و قزاقستان جمعيت کمتري دارند.
درياي خزر بزرگ ترين درياچه جهان است که حداکثر عمق آن 1025 متر و عمق متوسط آن 325 متر است. طول مرز ساحلي ايران در خزر تقريبا 1000کيلومتر است که در صورت ناديده گرفتن خط ساحلي درون خليج گرگان، طول دقيق خط ساحلي ايران در درياي خزر بيش از 740 کيلومتر خواهد بود.
آلودگي ميکروبي
دو سال قبل هم"عبدالرضا کرباسي" مديرکل دفتر بررسي آلودگي هاي دريايي سازمان حفاظت از محيط زيست اعلام کرد که درياي سمت چالوس، نوشهر و نور آلوده است و وزارت خانه هاي بهداشت و نيرو بايد برنامه مدوني داشته باشند تا شهرهاي بالاي 30 هزار نفر جمعيت تصفيه خانه فاضلاب شهري داشته باشد که اين کار به دليل نداشتن بودجه هنوز انجام نشده است. اما از سال گذشته تا کنون روند آلودگي به گونه اي پيش رفته است که اکنون کارشناسان از وضعيت بحراني درياي مازندران از لحاظ آلودگي ميکروبي صحبت مي کنند.
"خطرناک ترين تهديدکننده خزر در سواحل ايران آلودگي ميکروبي است نه شيميايي"، اين را مدير برنامه محيط زيست درياي خزر مي گويد. دکتر"حميد رضا غفارزاده" با بيان اين مطلب مي گويد: به علت نزديکي کارخانجات به رودخانه ها و ورود فاضلاب هاي تصفيه نشده آن ها، سواحل ايران از نظر ميکروبي بسيار آلوده است. در واقع اين آلودگي بيشتر از آلودگي هاي ديگر در درياي مازندران به چشم مي خورد.
وي با تاکيد بر اين مطلب که مسئولان سه استان شمالي در اين خصوص به مردم اطلاع رساني نمي کنند، فرافکني هاي 5 کشور حاشيه درياي مازندران را نيز بيهوده و موجب اتلاف وقت مي داند و مي گويد: در باره آلودگي هاي نفتي البته کشورهايي نظير آذربايجان و قزاقستان مقصرند ولي در باره آلودگي هاي ميکروبي سهم ما نيز بسيار زياد است.
از غفار زاده مي پرسم منشاء اصلي اين نوع آلودگي چيست؟ وي توضيح مي دهد: هم جواري دريا با روستاهاي فراوان و يا شهر يک ميليون نفري رشت، گوياي پاسخ اين سوال است. تمامي فاضلاب شهري و صنعتي اين مناطق بدون تصفيه به رودخانه هاي منتهي به دريا مي ريزد. بنابراين منشاء اين آلودگي ميکروبي کاملا مشخص است و نيازي به فرافکني ندارد.
"زهرا سادات کيهاني"کارشناس بهداشت محيط نيز ضمن هشدار به خانواده ها در باره شنا در آب هاي ساحلي نوار شمالي کشور مي گويد: چند سالي است که با موارد حادّ پوستي و گوارشي مواجه شده ايم که عمدتاً در مسافران بروز مي کند.
وي توضيح مي دهد: پس از بررسي سابقه بيماري و مصاحبه با بيماران و مراجعه کنندگان، به تدريج به اين باور رسيديم که عامل اغلب اين بيماري ها، آلودگي ميکروبي شديد درياي مازندران است. از آن هنگام تا کنون در حدّي که مي توانيم به مردم بومي و مسافران هشدار داده ايم ولي اين کافي نيست. هشدارها بايد رسمي و از طريق رسانه ملّي و ديگر رسانه هاي سراسري باشد تا ضمن آن که مردم از شنا در نوار ساحلي پرهيز مي کنند، مسئولان نيز به طور جدّي به فکر سامان دهي فاضلاب هاي خانگي و صنعتي سه استان نوار شمالي کشور باشند.
وي تأکيد مي کند: چنانچه تا 5 سال آينده فکري براي اين موضوع نشود، درياچه خزر به عنوان يکي از آلوده ترين و خطرناک ترين درياچه هاي جهان معرفي خواهد شد.
دکتر "برهان رياضي" مدرس دانشگاه علوم و تحقيقات و مدير عامل شرکت مهندسان مشاور پويندگان محيط زيست نيزبه صراحت مي گويد: وقتي اغلب اين ميکروب ها منشاء مدفوع انساني دارند، مشخص است که از کجا آمده اند.
وي توضيح مي دهد: هيچ يک از شهرهاي شمالي کشور يک تصفيه خانه فاضلاب به معناي واقعي ندارند. بنابراين فاضلاب هاي شهري و خانگي به همان صورت وارد رودخانه هاي منتهي به دريا مي شود. به عبارت ديگر سواحل درياي خزر تبديل شده است به فاضلاب مردم شمال و تاسف بار اين است که مردم و مسافران در اين آب آلوده شنا مي کنند. در واقع درست مثل اين است که شما در يک مخزن رقيق شده فاضلاب شهري شنا کنيد.
دکتر رياضي تاکيد مي کند: شايد دقيقا به همين دليل است که مسئولان محلي اطلاع رساني درستي در اين خصوص نمي کنند. ولي قطعا مردم نمي خواهند خودشان و به خصوص کودکانشان در چنين آب آلوده اي شنا کنند و به بيماري هاي شديد گوارشي و پوستي مبتلا شوند.
اين در حالي است که مديرکل محيط زيست استان گيلان در سال 1386 از تبديل شدن دو رودخانه اصلي استان گيلان يعني «زرجوب» و «گوهر رود» به کانال فاضلاب خبر داده و اعلام کرده بود فاضلاب هاي عفوني بدون هيچ گونه سيستم تصفيه اي به طور مستقيم وارد آب هاي سطحي و رودخانه هاي استان مي شوند، روندي که سال هاست آغاز شده و به رغم آن که سبب شيوع صدها بيماري در استان شده همچنان ادامه دارد.
اين همان نکته اي است که مديرکل محيط زيست استان مازندران نيز در همان زمان آن را نشانه رفته و افزوده بود علي رغم همه هشدارهاي زيست محيطي سالانه بيش از 1017 ميليون مترمکعب فاضلاب وارد خاک و آبراه هاي استان مازندران مي شود.
چند تحقيق تأمل برانگيز
نکته جالب اين که در جريان تلاش هايم براي دانستن ميزان فعلي آلودگي اين آب ها و مقايسه آن با حداکثر استاندارد مجاز، از طريق دستگاه هاي رسمي به نتيجه نمي رسم و دست به دامن محققان مي شوم. به خصوص کساني که در اين زمينه خاص تحقيقاتي انجام داده اند.
بر اساس آمار ارائه شده در کنفرانس محيط زيست درياي خزر در"مَخاچ قعله"، پايتخت جمهوري"داغستان" روسيه، که اواسط مهر ماه گذشته برگزار شد، در سال ۲۰۱۱، حدود ۹۰۰ هزار تن مواد آلاينده وارد درياي خزر شده است، اين در حالي است که در سال ۲۰۰۹ اين مقدار نزديک به ۵۰۰ هزار تن بوده است. همچنين طي سال ۲۰۱۱، حدود ۹۰۰ ميليون متر مکعب فاضلاب که ۱۱۷ ميليون متر مکعب آن تصفيه نشده بوده، وارد درياي خزر شده است.
طبق اولين تحقيق که در سال گذشته انجام شده و کار مشترک سه تن از متخصصان بهداشت محيط است مشخص شد که دفع فاضلاب هاي تصفيه نشده خانگي صنعتي و کشاورزي به آب هاي سطحي و سپس درياي خزر سبب آلودگي قابل توجه آب هاي دريا در استان گيلان و به خصوص سواحل اين استان شده است و اين آب ها به علت دارا بودن آلودگي هاي مختلف مي تواند سلامت شناگران را به خطر اندازد .
طبق اين مطالعه موردي، 21 نقطه شناگاه ساحلي درياي خزر در استان گيلان شناسايي و اين نقاط از نظر آلودگي ميکروبي طي مدت يک سال با روش استاندارد بررسي شد. نتايج حاصل از تحقيق نشان مي دهد که ميانگين "کليفرم" کلي 234.8 و کليفرم گرماپاي برابر 60 MPN در 100 ميلي ليتر نمونه است که اين ميزان، بسيار بيشتر از حد استاندارد است و مي تواند سلامت افرادي را که براي شنا وارد آب اين سواحل مي شوند تهديد کند.
به خاطر داشته باشيد که استان گيلان داراي 272 کيلومتر نوار ساحلي است. در تحقيق ديگري که مربوط به سال 1387 است و در 330 کيلومتر نوار ساحلي استان مازندران صورت گرفته مشخص شد که در آن زمان از لحاظ بار آلودگي ميکروبي کليفرم کلي همه شناگاه ها به جز سه شناگاه در شرق استان که آلودگي آن ها محرز نبود بقيه داراي آلودگي با بار ≥1000 MPN مي باشد .
همچنين در زمينه آلودگي فکال کليفرم از هشت شناگاه مربوط به غرب استان پنج شناگاه و از دو شناگاه موجود در مرکز، هردو داراي آلودگي فکال کليفرم با بار
≥ MPN200 بوده است. مجددا يادآور مي شوم که اين تحقيق 4 سال پيش صورت گرفته و موفق به کسب تحقيق جديدي در اين خصوص نشدم.
علاوه بر آن به منظور ارزيابي وضعيت ميکروبي شناگاه هاي سواحل استان گلستان، تعداد 120 نمونه آب از شناگاه شهرهاي ساحلي ترکمن، بندرگز و نوکنده (هر شهر 40 نمونه) در شش ماه اول 1388 برداشت و ميانگين تعداد کليفرم ها، کليفرم مدفوعي، استرپتوکوک مدفوعي و سودوموناس با روش استاندارد تعيين شد که يافته هاي اين تحقيق نشان داد ميانگين تعداد کليفرم، کليفرم مدفوعي، استرپتوکوک مدفوعي و سودوموناس در سواحل استان گلستان به ترتيب برابر 366، 249، 73، 93 و 7 در هر 100 ميلي ليتر نمونه بود.
همچنين ميانگين تعداد کليفرم، کليفرم مدفوعي، "استرپتوکوک" مدفوعي و "سودوموناس" در شناگاه ترکمن به ترتيب برابر 505، 374، 110 و 9 در هر 100 ميلي ليتر نمونه، در شناگاه بندرگز به ترتيب برابر 369، 233، 28 و 7 در هر 100 ميلي ليتر نمونه و در شناگاه نوکنده به ترتيب برابر 224، 174، 57 و 6 در هر 100 ميلي ليتر نمونه به دست آمد.
اين مطالعه نشان داد که ميزان آلودگي از نظر ميکروارگانيسم هاي شاخص در کليه شناگاه هاي استان در ماه مرداد و ارديبهشت، داراي بالاترين و کمترين مقدار بود. جالب آن که از نظر کليفرم کل و "استرپتوکوک" مدفوعي، فقط شناگاه ترکمن از استاندارد وزارت بهداشت بالاتر بود، ولي از نظر کليفرم مدفوعي و "سودوموناس" کليه مناطق شناي استان گلستان از استاندارد وزارت بهداشت بالاتر بود. بنابراين تاکيد شد که سواحل استان گلستان از نظر ميکروب هاي شاخص داراي آلودگي مي باشد که مي تواند براي سلامت شناگران خطرناک باشد.
به اين ترتيب خيلي دلم مي خواهد بدانم مسئولان ارشد اين سه استان که در جريان آلودگي شديد اين سواحل هستند، آيا خود و خانواده شان تن به آب مي زنند؟!
يک کنوانسيون و ديگر هيچ
درياي خزر بزرگ ترين پيکره بسته آبي در سطح زمين است و نبود هر گونه ارتباط طبيعي با ساير اقيانوس ها آن را به يک زيست بوم بسيار ويژه تبديل کرده است. اين خصوصيات منحصر به فرد درياي خزر سبب آسيب پذيري شديد آن در برابر عوامل خارجي از جمله شرايط آب و هوايي يا تغييرات انساني شده است. هر چند کنوانسيون حفاظت از محيط زيست درياي خزر(کنوانسيون تهران) به تصويب ۵ کشور همسايه رسيده و آن ها را موظف به رعايت مفاد آن کرده است اما گسترش آلودگي ها از رعايت نکردن کامل کشورهاي عضو به اين کنوانسيون حکايت دارد.در مناطقي مانند درياي خزر که منافع اقتصادي از طريق منابع طبيعي و معدني به دست مي آيد روند حفاظت از محيط زيست از اولويت کمي برخوردار است. برخي منابع مانند ماهي که اساس بقاي مردم حاشيه خزر و فعاليت هاي اقتصادي منطقه را تشکيل مي دهد به داشتن يک محيط زيست سالم بر مي گردد.
خوشبيني بدبينانه!
با اين اوصاف چه بايد کرد؟ آيا اصولاً مي توان کاري هم جز پرهيز از شنا کردن در سواحل زيباي شمال، انجام داد؟ همين سوال را از دکتر غفارزاده، مدير برنامه محيط زيست درياي خزر مي پرسم. وي مي گويد: مکانيزم و ابزار لازم موجود است؛ معاهده تهران. اگر ما و 4 کشور ديگر به کل مفاد اين معاهده عمل کنيم و پايبند باشيم، مشکل رفع خواهد شد. ولي مشکل بزرگ تر اين جاست که نه مردم ما و نه دولت هاي ما به محيط زيست اهميت نمي دهند. وقتي محيط زيست و دغدغه هاي مربوط به آن در کشور ما در رده دهم يا يازدهم اهميت قرار دارد چه توقعي داريد؟
از وي مي پرسم با اين وضعيت پيش بيني شما از 5 سال آينده درياي مازندران چيست؟ مي خندد و مي گويد: متخصصان محيط زيست محکومند که خوش بين باشند. بگذاريد من هم خوشبين بمانم و حقيقت را نگويم وگرنه همه دچار نا اميدي و افسردگي مي شويم.
وقتي از دکتر رياضي مدرس دانشگاه علوم و تحقيقات و مدير عامل شرکت مهندسان مشاور پويندگان محيط زيست نيز مي پرسم براي رهايي از اين وضعيت و نجات درياي مازندران چه بايد کرد؟ مي گويد: با کمال تاسف هيچ کشوري حتي ما، خود را در اين باره متعهد و مسئول نمي بيند. سازمان حفاظت محيط زيست هم به ابلاغ و بخشنامه و هشدار مبادرت مي کند ولي هيچ کدام ضمانت اجرايي ندارد.
وي تاکيد مي کند که بايد هرچه زودتر براي فاضلاب هاي شهري شمال کشور تصفيه خانه هاي مجهز ساخت وگرنه اوضاع خيلي بدتر از اين خواهد شد به خصوص در اوج فصل گرم. هم زمان بايد به شهروندان شمال، روستائيان و مسافران اطلاع رساني کاملي از آن چه که هست صورت گيرد. بي شک اگر مردم در جريان واقعيات قرار بگيرند در کاهش اين معضل همکاري بيشتري خواهند کرد.
از وي نيز مي پرسم که پيش بيني او براي 5 سال آينده بزرگ ترين درياچه دنيا چيست؟ دکتر رياضي اما نمي تواند خوش بين باشد. او مي گويد: مطمئنا به جايي خواهيم رسيد که ديگر کسي جرات ورود به دريا را نمي کند، ديگر ماهي براي صيد وجود ندارد و خزر آرام آرام مي ميرد.
ولي با توجه به اين که ظاهرا حداقل از 5 سال پيش خيلي ها در جريان آلودگي شديد ميکروبي سواحل درياي مازندران بوده اند، انتظار مي رفت حداقل مسئولان منطقه اي از مدت ها پيش به فکر مهار اين وضعيت، اصلاح سيستم دفع فاضلاب مردم شمال کشور و به حداقل رساندن آلودگي در سواحل درياي مازندران باشند ولي گويا منافع مادي سفرهاي ميليوني هم ميهنان به سواحل دريا و نيز رونق کسب و کار براي آن ها مهم تر از سلامت شهروندان است.
دوشنبه، 28 مرداد ماه 1392 برابر با 2013-08-19 ساعت 11:082004- 2024 IranPressNews.com -