دکترمحمّدمصدّق،«دموکراسی ناقص» ومحمّدامینی - حسن اعتمادی

بخش اوّل

* محمّد امینی،ضمن انتقادشدیدازموضع شجاعانهء دکترمصدّق دربارهء «ضرورت تخلیهء بدون تاخیر ایران ازنیروهای ارتش سرخ»،یادآورمی شود:«دکترمصدّق،سواربراسب سیاست ِ موازنهء منفی ِ خود به امدادارتجاع وامپریالیسم وبجنگ توده های زحمتکش وکعبهء آمال شان-سوسیالیسم-میشتابد»!نویسنده به پیروی از «سیدجعفرپیشه وری» درروزنامهء «آژیر»،دکترمصدّق را«مرد ِمتوسط» می نامد!

* محمدامینی دربارهء شخصیّت دکترمصدّق:«چنین است بصیرت،قاطعیّت وعافیت اندیشی ِ کسی که سعی شده اورا جانشین ووارث ستارخان وشیخ محمد[خیابانی]ومجاهدان مشروطه به ملّت ما قالب کنند»!

***

ارزش روایت تاریخی،مسئله ای است که امروزه موردتوجهء علاقمندان به تاریخ معاصرایران می باشدوبرای خوانندهء کنجکاوی که بدنبال حقیقت تاریخی است، داشتن ِ راوی ِ مورداعتمادوامین،بسیارمهم است واین امر،ممکن نیست مگرازطریق استعلام ِ کارنامهء فرهنگی ِ راوی یا آگاهی ازگذشتهء سیاسی-ایدئولوژیک وی،چراکه گذشتهء سیاسی –ایدئولوژیک ِ راوی یاپژوهشگرچه بسا می توانددرادبیات وشیوهء بحث ِِ وی درحال حاضر تداوم داشته باشد.لحن آمرانه وقلم تند آقای امینی در دوکتاب«دموکراسی ناقص»و«سوداگری باتاریخ»،دونمونه از تداوم زبان حزبی واندیشهء سیاسی-ایدئولوژیک درتحقیقات تاریخی است.

نگارنده آقای محمد امینی را از«سال های خوش دروغ های ایدئولوژیک»می شناسم، سالهائی که آقای امینی،درهیات یکی ازرهبران معروف کنفدراسیون محصّلین ودانشجویان ایرانی درخارج ازکشور(سازمان احیاء)وبعنوان یکی ازتئوریسین های برجستهء سازمان«اتحادیّهء کمونیست ها»درعرصهء مبارزات دانشجوئی درخارج ازکشور،بسیار سخن آور ونامجوبوده است.

درآن زمان،محمدامینی بانام«م.الف.جاوید»مقالاتی دربارهء تاریخ معاصرایران درنشریات سازمانی منتشرمی کردکه کتاب «دموکراسی ناقص» نمونه ای ازآن است(1).این کتاب نظرات آقای امینی را دربارهءتاریخ معاصرایران وخصوصاًدربارهء شخصیّت شادروان دکترمحمدمصدّق بازگو می کند.سالگرد 28مرداد32 وسقوط دولت دکترمحمدمصدّق،فرصتی است تابانگاهی کوتاه به دوکتاب«دموکراسی ناقص»و«سوداگری باتاریخ» وباتامّل دربرخی ازسخنان اخیرآقای امینی،تداوم زبان حزبی واندیشهء سیاسی –ایدئولوژیک را درعقایداو نشان دهم.درمقالهء حاضر،بی آنکه واردمستندات تاریخی شوم،بانقل قولهائی ازکتاب«دموکراسی ناقص»،فقط به طرح نظرات آقای امینی دربارهء دکترمصدّق،جبههء ملّی،اشغال ایران توسط ارتش سُرخ،فرقهء دموکرات وغائلهء آذربایجان پرداخته ام وقضاوت درمحتوای آن ها رابه خوانندگان ارجمند واگذارکرده ام،بااین یادآوری که کلمات داخل[ ] ازنگارنده است.


«دموکراسی ناقص»،اصطلاحی است که بقول آقای امینی از«نویسندگان حزب توده»وام گرفته شده(ص9)این مفهوم دربرابر«دموکراسی کامل»(یا دیکتاتوری پرولتاریا)قراردارد ومنظورازآن، «دوره ای است که ازسوم شهریور1320آغازمی شودوبه تشکیل کابینهءساعد[مراغه ای] دراواخراسفند1322،خاتمه می یابد...بزعم نویسنده،[دراین دوره]،کشاکش میان توده هاوارتجاع درزمینهء همان«دموکراسی ناقص»درجریان بود. وجوددموکراسی براثرتضعیف باندحاکمه ازضربه ای که درسوم شهریور بدان واردآمدوهمچنین،ازحضورارتش سرخ درایران وازمقتضیّات اتّفاق میان شوروی وامپریالیستها وبلآخره،ازآمادگی مردم برای مقاومت درمقابل ارتجاع نتیجه میشد.نقص آن[دموکراسی ناقص] عُمدتاًمعلول نبودن رهبری مصمّم انقلابی بود.»(ص9)

دربارهء اشغال ایران توسط ارتش سرخ وغائلهء آذربایجان:

آقای محمدامینی(م.الف.جاوید)ضمن ستایش ازدولت شوروی برای اشغال نواحی شمالی ایران وتائید«فرقهء دموکرات آذربایجان»،اساساً،مذاکره با قوام االسطنه برای تخلیهء ارتش سرخ ازایران رانادرست می داندومی نویسد:

«درموردقیام آذربایجان[یعنی غائلهء فرقهء دموکرات به رهبری ِسیدجعفرپیشه وری]،کمکهای مادی ومعنوی شوروی،امری طبیعی ولازمهء انترناسیونالیسم پرولتری بود»(ص36).

آقای امینی،ضمن انتقادشدیدازموضع شجاعانهء دکترمصدّق دربارهء «ضرورت تخلیهء بدون تاخیر ایران ازنیروهای ارتش سرخ»،یادآورمی شود:

«دکترمصدّق به تاخیردرتخلیهء کامل ایران ازارتش سرخ اعتراض نمودو... ازاینکه دولت حکیمی نتوانست ارتش استعماری رابرای براه انداختن ِ کُشت وکُشتاربه آذربایجان بفرستدبه تلخی یادمی کندوبدین ترتیب، سواربراسب سیاست موازنهء منفی ِ خود به امدادارتجاع وامپریالیسم وبجنگ توده های زحمتکش وکعبهء آمال شان-سوسیالیسم-میشتابد»(ص38)

آقای امینی« ضمن مخالفت خود باتوطئهءکمیسیون سه جانبه وآمادگی برای مذاکره بادولت قوام السلطنه [جهت]تخلیهء سریع آذربایجان ازارتش سرخ»اعتقاددارد:

«... [شوروی ها] نشان دادندکه دراینکار،پاراازدائرهء همزیستی مسالمت آمیز بیرون ننهاده اند.چیزی که فهم آن برای «بیطرف ها»ی سوگندخورده ومومنین به سیاست «موازنهء منفی ِ»[دکترمصدّق] مشکل،بل محال بود،همان جنبهء انترناسیونالیسم پرولتری بود.همین موضع طبقاتی،مصدّق را واداشت که روزبیستم دیماه 1325طی میتینگ مسجدشاه(بازار)چنین بگوید:

«مابسیارخوشوقتیم که دولت[قوام السلطنه]،آذربایجان را به حیطهء تصرف درآورده وارتش شاهنشاهی درآنجا مستقرشده است.فراموش نمیکنم ایّامی را که دولت تا«شریف آباد»بالاتر نتوانست نیرو بفرستدوتجزیه طلبان تاچه درجه گستاخ شده وتاآخرین مرحله، تقویت مالی ومعنوی شدند.»( دموکراسی ناقص،ص37،به نقل از سالنامهءپارس،سال26،ص150).

آقای محمدامینی،باابرازتنفّرازسیاست«موازنهء منفی»وسخنان استقلال طلبانهء دکترمصدق،بالحنی تمسخرآمیزنسبت به او،ادامه می دهد:

«آری!دکترمصدّق شادمانی میکندکه باردیگرسایهء شوم وسنگین ارتجاع وامپریالیسم برآذربایجان،میهن ما ومیهن همهء آزادی پرستان گسترده شده است،زیرا نیروئی که آن قیام[یعنی:غائلهء آذربایجان] رابپاساخته بود،نیروی کارگران ودهقانان ِ زجرکش ایران بودومیان دکترمصدّق واین طبقات،بیگانگی ابدی برقراراست»(ص37)

آقای امینی،بانوعی همدلی و«رفاقت»بامقامات شوروی،حضورنیروهای ارتش سرخ درنواحی شمالی ایران را چنین «توجیه» می کند:

«درمنطقهء شمالی،ارتش سرخ ومقامات شوروی درامورداخلی دولت ومردم بهیچوجه ،مداخله نمی کردند....درمنطقهء شمالی،مخصوصاًدرآذربایجان،ارتشیان سرخ اگربامردم تماس می گرفتند،این تماس بامُنتهای دوستی وتواضع وصمیمیّت همراه می بود،چنانکه هنگام رفتن شان ازایران، مردم،بامحبّت واندوه بدرقه شان می کردند.»(ص8)

بطوریکه درآغازگفته ام،بی آنکه واردمستندات تاریخی شوم،قصدمن،فقط نقل قول و طرح دقیق نظرات آقای امینی است وگرنه،نگاهی سطحی مثلاً به کتاب پُرحجم ومستند ِ«تبریز،زیرچکمه های ارتش سرخ»(گردآوری ونگارش جهانگیرموسوی زادهء تبریزی)،پرده ازجنایات ارتش سرخ دراین منطقهء برمی دارد.

دربارهء دکترمحمدمصدّق وجبههء ملّی:

آقای امینی به پیروی از«سیدجعفرپیشه وری» درروزنامهء «آژیر»،دکترمصدّق را «مرد ِمتوسط»می نامد(ص96) ازدیداو،مصدّق کسی است که درمبارزه باامپریالیسم خونخوارآمریکا،«مسائل راازمردم پنهان می کرد».امینی باانتقادازگزارش رادیوئی دکترمصدّق دربارهء ملّی شدن صنعت نفت درشب نوروزسال1332،تاکیدمی کند:

«گزارش مختصرمذکوربرای تحلیل وارزیابی سیاست دکترمصدّق،ارزش نمایانی میدارد[؟!]ویکی ازسندهای مهم است.بنابراین بایدآنرابادقت وروح تحلیلی مطالعه نمود»سپس،«مواردمتعددی ازکوشش های مصمّمانهء دکترمصدّق برای پوشانیدن نقش حقیقی آمریکا،نموده شده است».(صص70-71)نویسنده تاکیدمی کند:«ازگزارش مختصردکترمصدّق،بخوبی دیده می شودکه[او]پیوسته کوشیده است تاامپریالیسم آمریکا را«میانجی بیطرف»معرّفی نمایدوشیوهء زورگویانه وستیزه گرانهءاو[آمریکا]راناشی ازتاثیرات وتبلیغات شرکت سابق نفت جلوه دهد.[مصدّق]دراین کوشش ِخود،نه تنهانقش درجهء اوّل امپریالیسم آمریکارادرمبارزه باهدف های ملّت ایران،پوشیده میدارد»بلکه بنظرمحمدامینی:«سیاست فرصت طلبانهء ملّیون،نهضت عظیم ضدامپریالیستی خلقهای ایران رابه قربانگاه«وال استریت»هدیه کرد...هفت سال بعدازکودتای 28مرداد،عده ای ازهمان پیروان دکترمصدّق توانستندباسودجوئی ازمحبوبیّت مبالغه آمیزِ او،دکّانی تازه بنام«جبههء ملّی دوم»بپردازند.»(ص76)

محمدامینی درصفحات دیگر،باردیگرتاکیدمی کند:

«دلبستگی عمیق وبی قیدوشرط مصدّق وجبههء ملّی به جهان سرمایه داری،درسیاست های لیبرالی وعاجزانهء آنها نسبت به امپریالیسم،تاآخرین لحظه درامرملّی کردن صنعت نفت،خلع یدوفروش نفت به خارج،به روشنی منعکس شده است»(ص86)«دراجرای خلع ید[ازشرکت نفت انگلیس]چنانکه ازنطق شب عیددکترمصدّق برمی آید،سیاست سازشکاری وترس وتردیدواحساس زبونی برنفس ملّیون،حاکم ودررفتارشان جاری بود.مهندس مهدی بازرگان طی مدافعات خوددرسالهای1960دردادگاه نظامی حکایت نمودکه وقتی عضویّت هیات مدیرهءنفت به اوپیشنهادشد،ازعظمت مسئولیتی که به اوپیشنهادشده بود،واهمه کردوبراثرمشورت بامهندس حسیبی،پیش ازقبول اینکار،ازقرآن استخاره نمود.مهندس حسیبی نیزچنین کرد».(صص87-88)

بقول مصدّق:«جبههء ملّی میگویدکه صنعت نفت بایددرسراسرایران،ملّی شودتاموضوع دخالت شرکت نفت وإعمال نفوذآن ازبین برودوبنابراین،تشکیل شرکت مختلط نفت درشمال ایران سبب می شدکه دولت شوروی هم باماهمان معامله ای رابکندکه شرکت نفت انگلیس میکند»(دموکراسی ناقص،ص 86،به نقل ازنطق های دکترمحمدمصدّق،ج1،،ص128).امّابه باورآقای محمدامینی:«این جملهء دکترمصدّق،درعین حال،عمق کینهء ملّیون رابه اتحادجماهیرشوروی سوسیالیستی ِ آن زمان ونهایت ِ فرصت طلبی بورژوائی ِ[دکترمصدّق]را آشکارمیسازدزیرامیخواهداتحادجماهیرشوروی سوسیالیستی راباشرکت نفت وانگلیسی ها،برابرنهاده،یکسان معرفی کند».(ص86)

بااین عشق پُرشور ِ آقای محمد امینی به اتحادجماهیرشوروی واردوگاه سوسیالیستی،وی ازامتناع دولت مصدّق برای فروش نفت به کشورهای سوسیالیستی،شدیداً انتقادمی کندواین سیاست راناشی ازعلاقهء شدیدمصدّق وجبههء ملّی نسبت به اردوگاه امپریالیسم آمریکا می داند( صص 90-94)وچنین نتیجه می گیرد:

«1-جبههء ملّی ودولت دکترمصدّق مبارزهء ملّی کردن صنعت نفت را به مبازره ای متزلزل وناپایدارباشرکت سابق[نفت]وامپریالیسم انگلستان،محدودساختند.

2-همین سیاست ِ محدودکردن مبارزه به شرکت سابق[نفت]باتبلیغات ضدسوسیالیستی وضدشوروی ازیکسو،وباسازشکاری وتردیدودلبستگی به«جهان آزاد»ازسوی دیگر،همراه بود.

3-این هردوجنبه ازسیاست ملّی کردن صنعت نفت درقوانین ملّی شدن،تبلوریافت وبصورت امتناع مصرّانه ازفروش نفت بخارج ازشبکهء امپریالیستی،یعنی کشورهای سوسیالیستی ودموکراسی های توده ای که از اینها،لهستان وچکسلواکی حتی جزوِ خریداران سابق نفت بودند،جامهء عمل پوشید.... ویژگی های سیاست مذکوررابایدازراه نشان دادن رابطهء جبههء ملّی ودولت مصدّق باامپریالیسم آمریکا آشکارساخت زیرااین دوجنبه ازسیاست ملیّون،یگانگی ناگسستنی بایکدیگرمیدارند»(94)

دربارهء مذاکره بادولتمردان آمریکا بهنگام سفرمصدّق به آن کشور،بنظرمحمدامینی:

« اقامت درازمدّت دکتر مصدّق درآمریکا ومذاکرات اوباامپریالیستها- دست کم سه هفته به درازا کشید-دراین مدّت او[مصدّق]بامباشران کارتل بین المللی نفت مشغول مذاکره بود.ازمضمون این مذاکرات، ملّت ایران که ملّی کنندهء صنعت نفت بود،پاک بیخبر مانده بود.دربارهء این بی خبری عمومی،باقرکاظمی(نایب نخست وزیر)درمجلس میگوید:«هنوزازمضمون مذاکرات،اطلاعی در دست نیست وهروقت اطلاعی رسیدبه اطلاع همایونی وآقایان محترم خواهدرسید».

آقای امینی دربارهء این عضوبرجستهء دولت دکتر مصدّق میگوید:

«بنظراین عضو ِفسیل شدهء هیات حاکمه[یعنی باقرکاظمی]،کسان ِذینفع درمضمون مذاکرات،نه تودهء ایرانی،بلکه«اعلیحضرت همایونی وآقایان محترم»هستند!.پوشیده داشتن مضمون مذاکرات میان امپریالیستهای آمریکائی و دولت دکتر مصدّق،تنهایک نمونه ازسازشکاری او[دکترمصدّق]رانشان میدهدوتحت فشارامپریالیستها درتمام دورهء 2سالهء[دولت مصدّق]رعایت شد.تنهافشارشدیدنهضت توده ای وبه ویژه،حملات بُرّان مطبوعات حزب توده بود که این نهانکاری ِ ضدتوده ای ِ[مصدق] را خنثی کرد»(ص96)

امینی،چنین قضاوتی رانسبت به یکی ازرجال خوشنام وبرجستهء دولت مصدّق نیزتعمیم می دهدو باانتقادشدید ازمصاحبه های مطبوعاتی اللهیارصالح، سفیرکبیردولت مصدّق درآمریکا ،یادآورمی شود:

«نبایدپنداشت که این دریوزگی وپوزه بخاک سودن وباخواری به نطق وستایش پرداختن درپیشگاه امپریالیسم آمریکاواین اهانت های بیشرمانه به ملّت بزرگ وپُرتوان وسرفرازما،منحصربه[اللهیار] صالح است،ببینیدخودِ دکترمصدّق که به ناروا«مظهر»و«رهبر»مبارزات ضدامپریالیستی ملّت ایران وانمودشده است،درنامه ای که به آیزنهاورنوشته،چگونه حیثیّت ملّی مارا زیرپامیگذارد»(ص99)... «ازمضمون شرم آور نامهء دکترمصدّق،همین بس که یکی ازنمایندگان طرفدارخودش،نزدعموم بدان اعتراض نمود»(ص100)

امینی سیاست جبههء ملّی را«سیاست گمراه کنندهء ملّیون غربگراکه گرگ درندهء امپریالیسم آمریکارابه ملّت ایران بعنوان«داوربیطرف»معرّفی میکردند»می نامد،به نظرامینی:«سیاست فرصت طلبانهء ملّیون[جبههء ملّی]، نهضت عظیم ضدامپریالیستی خلقهای ایران رابه قربانگاه«وال استریت»هدیه نمود...هفت سال بعدازکودتای 28مرداد،عده ای ازهمان پیروان دکترمصدّق توانستندباسودجوئی ازمحبوبیّت مبالغه آمیزِ ِاو،دکّانی تازه بنام«جبههء ملّی دوم»بپردازند.»(ص76)

امینی،سپس، با ابراز همدلی باشورش ارتجاعی 15خرداد42آیت الله خمینی،یادآورمی شود:

«توفان ِ پانزده خردادماه1342،آن تفاله ها[اعضای جبههء ملّی دوم]رابگوشه ای پرتاب کرد»(ص76)

محمدامینی دربخش دیگری ازنظرات خود،ضمن انتقادشدیدازسیاست«موازنهء منفی ِ»دکترمصدّق،باعرضه کردن شواهدتفصیلی فراوانی کوشش کرده تا«اتکاجوئی ومماشات طلبی لیبرال-بورژوائی ِغربگرا بنام «جبههء ملّی»علیه مبارزات ضدامپریالیستی خلقهای ایران دربرابرامپریالیسم آمریکاجای تردیدی نمانَد»(صص85-84)...«درقبال گرایش عمیق جبههء ملّی به غرب امپریالیستی وبمثابهء همزادومکمّل آن،سیاست«موازنهء منفی»نیزعمیقاًوفعّالانه،ضدپرولتری وضدکمونیستی وبه ویژه ضدشوروی بود.این هردوجنبه ازموضع ایدئولوژیک دکترمصدّق وجبههء ملّی، درسیاست نفتی وداخلی ِاوبه حدکمال خودراظاهرساخت»(ص85)

نتیجه:

محمدامینی دربارهء شخصیّت دکترمصدّق،نتیجه می گیرد:

«چنین است بصیرت،قاطعیّت وعافیت اندیشی ِ کسی که سعی شده اورا جانشین ووارث ِ ستارخان وشیخ محمد[خیابانی]ومجاهدان مشروطه به ملّت ما قالب کنند»(ص87)

اینگونه ادعاها علیه دکترمصدّق وخصوصاًعلیه منافع ملّی ایران در«سال های خوش ِ دروغ های ایدئولوژیک»،بسیاری ازجوانان وخصوصاً دانشجویان فعّال درکنفدراسیون را تحت تاثیرقرارداده وفریفته بودولذاطبیعی بودکه آقای محمدامینی بابت آن«افاضات تاریخی»،ازملّت ایران عذرخواهی کندولی شگفتا که او اینک باچاپ عکسی ازکودکی ِخود درپُشت جلدکتاب ِ«سوداگری باتاریخ »،به خوانندگان کتابش چنین وانمود می کندکه اوازدوران کودکی در دامان اندیشه های دکترمحمّدمصدّق پرورش یافته است!!

ادامه دارد

درهمین رابطه:

http://www.youtube.com/watch?v=9ZalSAF6DdU

http://www.youtube.com/watch?v=UGJzsO555bg

1-چاپ های متعددی ازاین کتاب درسالهای اخیرمنتشرشده است.نسخهء مورداستنادمن،دموکراسی ناقص(تحلیل اوضاع اقتصادی-سیاسی سالهای1320-1332)،نشر«سازمان اتحادیهء کمونیست ها»می باشدکه آقای امینی از رهبران وایدئولوگهای برجستهء آن سازمان بوده است.

آدينه، 25 مرداد ماه 1392 برابر با 2013-08-16 ساعت 00:08
خبر بعدی : چند ملاحظه دربارهء حواشی يک کنگره - اسماعيل نوری علا
خبر قبلی : زمین لرزه 4/4 ریشتری در رباط پشت بادام يزد


برگ نخست
سرویس تازه: فيلم برای موبایل

2004- 2024 IranPressNews.com -