روزهای پایانی دولت احمدی نژاد فرا رسید و هنوز مسئولان سازمان میراث فرهنگی پاسخی به این سوال ندادند که کتابخانه پژوهشگاه و پژوهشکده باستان شناسی چه شد؟ گنجینهای که به دنبال انتقال سازمان میراث به شیراز رفت اما وقتی این سازمان دوباره با خسارات بسیار به تهران بازگشت، سرنوشتش در هالهای از ابهام باقی ماند. مسئول کتابخانه چندی پیش اعلام کرده بود: «کتاب ها در کانتیر هستند تنها جای مشخصی نداریم که آنها را منتقل کنیم.» امروز اما مسئول پژوهشگاه حتی حاضر به پاسخگویی دراین باره نیست.
خبرگزاری میراث فرهنگی- گروه میراث فرهنگی- اگر سفر همیشه برای غنای کتابخانه باستان شناسی پربار بود، این بار اما در این سفر پس از 20 سال تلاش برای ساماندهی آن کسی از سرنوشتش خبر ندارد. معاون پژوهشکده و رییس این کتابخانه در شیراز چندی پیش گفته بود که کتابخانه سرجایش است و باید جلوی دهان یاوه گویان را گرفت! تنها مکان مشخصی در تهران نداریم که کتابخانه را منتقل کنیم. اما امروز هیچ کس در پژوهشگاه حاضر به پاسخگویی نیست که سرانجام وعدههای داده شده، چه شد؟ به نظر می رسد که مسئولان، وقتی تصمیم به انتقال این کتابخانه گرفتند از هر گونه تخصصی بری بودند؛ در غیر این صورت چطور میشود آنها ندانند انتقال یک کتابخانه زمانی باید اجرایی شود که این کتابخانه جا و مکان مناسب دیگری در جای دیگر داشته باشد.
تماسهای پیاپی با مسئولان سازمان میراث فرهنگی هم بیفایده است. "پریسا محمدی"،مسئول پژوهشگاه وقتی در برابر این سوال قرار میگیرد، میگوید که باید با روابط عمومی هماهنگ شود، در غیر این صورت حرفی برای گفتن ندارد.
او در برابر اصرارهای خبرنگار CHN تنها به گفتن اینکه شما هماهنگ کنید، من حرف میزنم، مسئولیت پاسخگویی خود را به دیگری حواله میکند. اما دراینمیان مسئول روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی حرکت عجیبی انجام میدهد که نقش هر روابط عمومی را زیر سوال میبرد.
سالومه پوریامین بعد از اولین تماس خبرنگار CHN، در پاسخ به درخواست او برای مصاحبه با رییس پژوهشگاه میگوید که دو دقیقه دیگر با من تماس بگیرید، من پاسخ میدهم و دو روز تمام به هیچ تماس تلفنی (بالغ بر 50 بار تماس با تلفن همراهش) پاسخ نمیدهد. آیا این رفتار به این معناست که آنها پاسخی در برابر این سوال که کتابخانه پژوهشگاه و پژوهشکده باستانشناسی کجاست؟ ندارند. آیا کتابخانه برای همیشه در نم و رطوبت از بین رفته است؟ آیا کتابهای نفیس کتابخانه دزیده شدند. آیا این حقیقت دارد که برخی از پژوهشهای میراث فرهنگی، در جویهای آب شیراز دیده شدند؟
حالاهیچ کس نمیداند،چه بر سر کتابخانه پژوهشگاه باستانشناسی آمدهاست؟در همه دنیا کتابخانهها نشان از غنای فرهنگی یک سرزمین و ملت دارند؛ امروز به راحتی سازمان میراث فرهنگی به این سوال که این گنجینه ملی کجاست، جواب نمیدهد. مگر نه اینکه مسئولان خدمتگزار ملت هستند و باید به تصمیمهایی که در رابطه با اموال ملی میگیرند، پاسخ دهند؟
وقت تمام شد! کتابخانه کجاست؟
اسماعیلی،معاون پژوهشکده سازمان میراث فرهنگی و مدیریت کتابخانه میراث فرهنگی در شیراز اما پیشتر در مصاحبه با خبرنگار CHN بحثهای مطرح شده درباره گم شدن برخی از اسناد و مدارک کتابخانه را دروغ محض اعلام کرده و گفته بود: «اکنون کتابخانه مرکزی در شیراز جمع آوری شده، کتابها در کانتینر هستند و ما تنها مشکل ساختمان داریم. اگر مشکلمان حل شود، کتابخانه را به تهران منتقل میکنیم.»
او در پاسخ به این سوال که آیا کتابخانه به جایگاه قبلی خود که در تهران داشت هم نمیتواند، برگردد؟ گفته بود: «در حال حاضر، در جایگاه قبلی کتابخانه معاونت صنایع دستی ساکن شده و احتمال دارد که بعد از آن هم به بخش حراست سازمان اختصاص پیدا کند. البته ما درخواست دادیم که ساختمانی که در نزدیک موزه ملی است را به ما بدهند. امیدواریم که زودتر تکلیف آن روشن شود.»
محمد تقی عطایی، دانشجوی رشته دکتری باستانشناسی اما عکسی را نشان میدهد و به نظر میرسد کتابخانهای که اسماعیلی، معاون پژوهشگاه میگوید در وضعیت خوبی است، جندان وضعیت خوبی ندارد و زیر حفاظهای پلاستیکی و کارتونها، روی هم انباشته شدهاست.
عطایی میگوید: «در جریان جابجایی سازمان میراث فرهنگی از تهران به شیراز کتابخانه پژوهشکده باستانشناسی هم با عجله و با ناشیگری و به دست چند کارگر ساده و بیتخصص در کارتونهای مقوایی سرهمبندی و با کامیون به تخت جمشید منتقل شد. زیرا طراحان این جابجایی حتی تعهد این را نداشتند که قبل از این جابجایی حداقل جایی را برای استقرار این اسناد و مدارک در نظر بگیرند.»
به گفته او، محتویات آن کتابخانه نفیس و یگانه قریب یک سالی را در نجاری پردیس تخت جمشید تلنبار شد. در طول این مدت رطوبت باران از بالا و حمله موشها از پایین موجودیت یگانه این اسناد را تهدید کرد. نابودی هر جلد از آن گزارشها، یعنی نابودی همیشگی آن بخش از فلان تپهای ایست که آن گزارش شرح کاوش آن بودهاست.
این گفتهها در حالی است که مسئول این کتابخانه گفته بود ما بارها به دادستانی هم گفتهایم که تمام ادعاها مبنی بر گم شدن اسناد دروغی بیش نیست. حتی یک سند از اسناد این سازمان گم نشدهاست. اگر کسی مدعی است، مکتوب بگوید و درخواست کند. اگر ما آن سند را ارایه نکردیم، مدعی شود. این حرفها را کسانی میزنند که در جستجوی سود و زیانی هستند.
مسببان این نابسامانی باید محاکمه شوند
کتابخانه باستان شناسی، کتابخانهای است که بعد از انقلاب اسلامی شکل گرفت. کتابخانه منحصر به فرد و غنیای که بسیاری از گنجینههای غنی کاوشهای باستان شناسی به آن انتقال داده میشد. زمان بسیاری سال طول کشید که این کتابخانه توانست، نظم و انسجام پیدا کند. حالا این کتابخانه هویتی نامعلوم دارد. چرا از مسئولان میراث فرهنگی در این باره پرس و جو نمیشود؟
«ملاصالحی»، باستان شناس باسابقه میراث فرهنگی که به شدت از درباره وضعیت کتابخانه باستان شناسی نگران است، میگوید که امروز از کتابخانه باستان شناسی اثر و خبری نیست. مسعودیه که مرکز پژوهش و مطالعه بود به مزایده گذاشته شده و معلوم نیست چه بلایی سر اسناد و مدارکی که از این مرز و بوم تهیه شده بود و در این کتابخانه نگهداری میشود، آمدهاست.
به گفته او، باید دانست که امروز این کتابخانه کجاست؟ و کسانی که مسبب شرایط بد این کتابخانه هستند، باید محاکمه شوند. این کتابخانه جزو گنجینههای ملی این مرز و بوم بود.
«کامیار عبدی»، باستان شناس میگوید: «زمانی که کتابخانه سازمان میراث فرهنگی و کتابخانه پژوهشکده باستان شناسی منتقل شد، آنقدر سریع این اتفاق افتاد که حتی مسئولان وقت نکردند صورت برداری درستی از آن انجام دهند.
او میگوید: «من نمیدانم که این کتابخانه کجاست و آیا مردم میتوانند از آن استفاده کنند یا نه؟ اما کتابخانه پژوهشکده باستانشناسی که به همت مرحوم مسعود آذرنوش (مسئول سابق پژوهشکده باستان شناسی) تشکیل شده بود، همراه کتابخانه موزه ملی ایران تنها کتابخانه تخصصی باستان شناسی بود. برای تشکیل این کتابخانه از باستان شناسان ایرانی و خارجی خواسته شده بود از گزارش حفاریها یک نسخه به این کتابخانه بدهند. به این ترتیب این کتابخانه بسیار غنی شد. امروز سرنوشت این کتابخانه را نمیدانم . اما بعد از انتقال به شیراز این کتابخانه سرنوشت بدی پیدا کرد.
«میرعابدین کابلی»،باستان شناس قدیمی سازمان میراث فرهنگ هم پیشتر گفته بود «منهم خیلی دوست دارم بدانم، مرکزاسناد و کتابخانه مرکزی سازمان میراث فرهنگی که ازسال 1285 تا اکنون جمع آوری شده بود، کجاست؟»
او بر این باور است که این کتابخانه سرنوشت نامعلومی پیدا کرده است و این یعنی فاجعه؛ گم شدن کتابخانه همچون این است که کسی شناسنامهاش را گم کند. چطور بی هویت میشود، وقتی مرکز اسناد هم گم شود، چنین بلایی سر هویت جامعه میآید.
«مهدی رهبر»، باستان شناس اما کارشناس باسابقه دیگری است که همچون بسیاری از کارشناسان امیدی به این روشن شدن این بلا تکلیفی ندارد.
او هیچگونه اطلاعی از وضعیت کنونی کتابخانه و مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی ندارد و به CHN میگوید: «متاسفانه کار غیرفنی و غیرمیراثی که در انتقال سازمان میراث فرهنگی اتفاق افتاد، به شدت به کتابخانهای که سالها برای انسجام آن زحمت کشیده شده بود، ضربه زد. برخیها فکر میکنند، کتاب چغندر و هویج است. اما اینطور نیست، برای ساماندهی دوباره این کتابخانه ۱۰ها سال وقت لازم است.»
امروز بسیاری از کارشناسان و کسانی که از کتابخانه میراث فرهنگی استفاده میکردند و بسیاری از دانشجویان این حوزه، خواستار این هستند که در مورد کتابخانه میراث فرهنگی شفافسازی صورت بگیرد. آیا این اتفاق خواهد افتاد؟
2004- 2024 IranPressNews.com -