محمود احمدی نژاد در آخرین گفت و گوی تلویزیونی اش ضمن تقدیر از اقشار مختلف مردم ایران تقاضای حلالیت کرد.
به گزارش خبرآنلاین، رئیس جمهور دهم جمعه شب در شبکه اول سیما در برابر مرتضی حیدری قرار گرفت تا برای آخرین بار از پنجره رسانه ملی با مردم سخن بگوید.
احمدینژاد:با اطمینان می گویم که پاکترین دولت بودهایم/ اهل گله نیستم/زیاران چشم یاری داشتم
وی با بیان اینکه «همه باید به دولت جدید کمک کنند» گفت: دولتی که می آید مال همه ملت است.
احمدی نژاد در پاسخ به اینکه لیست اموال و داری هایتان را اعلام می کنید ضمن اینکه می خندید گفت: لیست اموال و دارایی ها دوتاش یکی است! اموال و داریی هایم را سال 84 اعلام کردم. یک خانه 175 متری در نارمک داریم که حالا در 4 طبقه 4 واحد ساختیم که [خانواده] دور هم باشیم. این وظیفه است که خانواده ها دور هم باشند.
خانه ای که با وام ساخته شد
احمدی نژاد با بیان اینکه از «صندوق نهاد و برخی آشنایان وام گرفتیم» افزود: پسر بزگم مهندس عمران است؛ در کار تونل سازی و....؛ در شرکتی نیمه خصوصی - نیمه دولتی کار می کند. خانمم مهندس است و فوق لیسانس تعلیم و تربیت دارد. دخترم هم درس می خواند و دامادم پزشک است. همه دست به دست هم دادیم که 4 واحد بسازیم.
احمدی نژاد پس از آنکه چگونگی ساختن خانه 4 طبقه اش را شرح داد گفت: دعا می کنم که همه خانواده ها شاد باشند.
وی در ادامه در خصوص دارایی هایش در حالی که می خندید گفت: یک پژو هم داشتیم و یک بلاهایی سرش آمد.
احمدی نژاد که نمی خواست تغییری در دارایی هایش را در تلویزیون اعلام کند گفت: یک نامه ای نوشتم برای رئیس قوه قضائیه که این تغییر را اعلام می کنم.
از فردا می ریم خونه نارمک
رئیس جمهور دهم در پاسخ به اینکه فردا پس از مراسم تنفیذ کجا می روید گفت: بعد از افطار می ریم خونه نارمک! امشب شب آخر است که در نهاد هستم و فردا به [خانه] نهاد نمی رویم و نارمک می رویم.
وی افزود: ما در حدمت کشور، مردم و انقلاب هستیم و هر زمان مردم صلاح بدانند در خدمت ملت خواهیم بود و یکی از کارهای اصلی ام همان دانشگاه خواهد بود. از دانشگاه به پاستور آمده ام و باید به آنجا بازگردم.
خیلی فکر کردم[که چکار کنم] و گمانه زنی های زیادی شد. دنبال جایی بودیم که بیشترین خدمت را به کشور بکنیم. فکر می کنم باید کار علمی بیشتری شود و در حد بضاعت به پیشرفت علمی کمک کنم.
در دانشگاه بین المللی که تاسیس کرده ایم تحصیلات تکمیلی و علوم و فن آوری را دنبال می کنیم.
هزینه دانشگاه احمدی نژاد از کجا تامین شده است؟
وی در پاسخ به اینکه برای تاسیس دانشگاه از کجا پول آورده اید؟ در حالی که می خندید گفت پولشو از آسمون می آرویم! چیزی نداریم از خودمان بگذاریم. کمک هایی از این ور و اون ور و یک ساختمانی از دولت به صورت موقتی گرفتیم. از مردم کمک می گیریم. از خدا خواستم که این دانشگاه مال مردم باشد. حسابی باز کردیم که همه مردم کمک کنند و همه مردم سهام دار این دانشگاه بشوند و گزارش این دانشگاه را به طور متناوب به مردم اعلام می کنم. هرکسی می تواند هر چقدر می خواهد کمک کند. شاید قشنگ باشد حتی مخالفین دولت دو هزار تومان بگذارند.
احمدی نژاد در ادامه از حیدری مجری گفت و گو پرسید میشه شماره حساب را بگم؟! و اادامه داد: شماره حسابی در شعبه بانک ملت فلسطین شمالی به شماره 47016864.95 بازکرده ایم.
رئیس جمهور دهم ضمن اشاره به اینکه مردم می توانند با واریز مبالغی عضو سهام داران این دانشگاه شوند گفت: فکر می کنم زیبا باشد که دانشگاهی باشد که مردم آن را اداره می کنند.
وی افزود: فعلا داریم دوستان را [در ساختمان دانشگاه] مستقر می کنیم.
حس احمدی نژاد از «سابق» شدن
احمدی نژاد در پاسخ به اینکه چه احساس از این دارید که از فردا به شما سابق می گویند گفت: ما همیشه سابق بودیم! یعنی همیشه سبقت می گیریم. هیچ احساس خاصی ندارم. هیچ در ذهنم نداشتم که جایگاهم برتری و بالاتری بوده است. احساسم بدهکاری بوده است و اینکه شبانه روز برای استقلال کشور تلاش کنیم و باز هم می دوم.
شاید یک مقداری مسئولیت سبک شود. الان دیگر به 76 میلیون تعهد ندارم تعهدم انسانی است.
سخت ترین روز احمدی نژاد
محمود احمدینژاد رئیسجمهور در پاسخ به این سوال که سختترین هشت سال ریاستجمهوری برای شما چه بود، اظهار داشت: روزهای سخت زیاد بود اما من به چند نمونه اشاره میکنم و شما بگویید که کدام یک از آنها سخت بوده است.
وی ادامه داد: زمانیکه میبینم فردی نیازی دارد و امکان برآورده شدن آن نیست یا جمعی از ملت و مردم در سختی هستند و ما نمیتوانیم آنگونه که دلمان میخواهد آن سختی را برطرف کنیم. مثلا زمانی زلزله شده بود و من مطلع شده بودم و می دانستم افرادی هستند و زیر آوارند و جان و سلامت آنها به ثانیه بسته است ،زمانی که آن ثانیهها به سرعت رد میشود خیلی برای ما سخت است.
در حادثهای که اخیرا برای 3 تن از جوانان ما در کوه بوجود آمد با بنده تماس گرفته شد که این عزیزان با شرایط بسیار سختی روبرو هستند و باید مختصات آنها را پیدا کنیم و از کشورهای مختلف کمک بگیریم. لذا ما به سرعت فعال شدیم و حتی بنده ساعت یک و نیم بامداد به یکی از سفرا تلفن کردم و او در خواب بود او میگفت ساعت 2 شب است و من در پاسخ میگفتم انگار شرایط را نمیفهمی و برای یک انسان ثانیهها مهم است چرا خوابیدهای؟
رئیس جمهور تصریح کرد: انسان زمانی که میبیند سه تن از هموطنان خود یا 3 انسان در شرایطی هستند که باید به آنها کمک شود، اما هر چه میزند میبیند کار جلو نمیرود و دیگر امور دست ما نیست. حتی با مراکز بینالمللی که تماس گرفته میشود گفته میشود که مقررات آنها فرق میکند و یا مقررات محرمانه دارند، خیلی برای انسان سخت است که ببیند اتفاقی برای یک انسان بوقوع میپیوندد و نمیتواند کاری انجام دهد.
احمدینژاد خاطر نشان کرد: زمانیکه فشارهای اقتصادی دشمن آمد بخشی از مردم ما دچار مشکل شدند و ما همه تلاش خود را به کار بستیم اما نتوانستیم همه فشارها را برداریم و در اینجا واقعا برای ما وضعیت خیلی سخت میشود.
وی در پاسخ به این سوال که شیرینترین و لذتبخشترین روز سه هزار روز ریاستجمهوری شما چه روزی بود؟ تأکید کرد: هر روز که میدیدیم مردم خوشحال هستند یا انسان خوشحالی را میدیدیم، بهترین و زیباترین روز برای ما بود. البته ما روزهای پیروزی زیاد داشتیم مثلا روزی که ایران هستهای شد و این روز در تاریخ ماندگار شد و به نقطه اوجی تبدیل شد که همه ملت را خوشحال کرد و ما نیز به تبع مردم خوشحال بودیم . البته شاید صحنههایی هم بوده باشد که بنده وقتی دیدم خوشحال شدهام؛ یکی از زیباترین صحنههایی که مرا خوشحال میکرد، این بود که میدیدم خانوادهای دست بچهها را گرفتهاند و شاد هستند و با هم قدم میزنند و شاد هستند.
تلخ ترین تصمیم
رئیسجمهور در پاسخ به این سوال که تلخترین تصمیمی که علیرغم میل باطنی خود گرفتید چه بود؟ اظهار داشت: البته من تصمیم نگرفتهام و به حساب من گذاشته شد و اینکه سود بانکی را بالا بردند برای من خیلی سخت بود و آن را به حساب من گذاشتند در حالی که من واقعا تصمیمگیر نبودم و در قانونی که نوشتند، تقریبا اختیارات را از رئیسجمهور گرفتند.
احمدینژاد در پاسخ به این سوال که جدا کردن کدام یک از همکارانتان از دولت برای شما سخت بود؟ تصریح کرد: همهاش سخت بود و نمیخواستم هیچ همکاری از دولت جدا شود و دوست داشتم که همه در دولت بمانند در حال حاضر نیز همه را دوست دارم و به آنها علاقهمندم و جزو دوستان خوب و دلسوز من هستند اما فردی که فکر میکنم جداییاش برای ملت نیز تلخ بود، آقای شیخالاسلام بود چرا که او انسانی مومن و باصفا بود و قربانی چیزهای دیگری شد و واقعا حق او نبود که اینگونه شود. اگر وارد این مباحث نشویم بهتر است.
علاقه شخصی رئیس جمهور نهم و دهم به همکارانش
وی همچنین در پاسخ به این سوال که از کدامیک از همکارانتان راضی هستید نیز گفت: من تقریبا از همه راضی هستم اما نسبت علاقه متفاوت است و نمیتوانم بگویم این علاقه به همه یکسان است.
رئیس جمهور در پاسخ به این سوال که علاقه شما به افراد شخصی بود یا کاری گفت: من علاقه شخصی به این معنا ندارم و بیشتر به دلیل ویژگیهای افراد است دلسوزی، پیگیری، تعهد افراد به کار، تلاشهای آنها و نوع نگاهشان و اندیشه آنها من را شیفته میکرد و باید بگویم شیفته همه همکارانم هستم و به آنها علاقهمندم اما نمیتوانم انکار کنم که به بعضی خیلی علاقهمند هستم.
در ادامه این گفت و گوی تلویزیونی مرتضی حیدری مجری این گفتوگو از رئیسجمهور درخواست کرد که در برابر هر کلمه جملهای کوتاه عنوان کند که واکنش رئیسجمهور به این کلمات اینگونه بود:
ایران: فرهنگ، عظمت و عشق است.
آمریکا: امیدوارم که اصلاح شود البته حاکمان آنها، چرا که مردمشان مردمان خوبی هستند. بالاخره ما به آن کشور رفتهایم و میدانیم که مانند مردمان همه جا خوب هستند اما فعلا قدرت در آنجا دست انسانهای صالح نیست.
اسرائیل: من این کلمه را به رسمیت نمیشناسم.
ملت ایران: ملت ایران ملت عظمت، شجاعت، هنر و زیبایی است و واقعا همه زیباییهای انسانی را میتوان در روح جمعی ملت ایران دید. ما این ویژگیها را میتوانیم در تصمیمات تاریخی ملت ایران و مسیر و خط سیر تاریخی ملت ایران ببینیم.
کار: جوهر انسان
ریاستجمهوری: نوکری و خادمی ملت
دانشگاه: آرامش
میز: [با خنده]میز را باید با "بان" آن نگاه کرد. میزبان یعنی یک عده مواظب میز هستند. میز ابزار کار است و چوب و صندلی و آهن است.
هلیکوپتر: هلیکوپتر خیلی خاطرات دارد و یعنی تمام چاربند بدن انسان را میلرزاند[با خنده] اما ابزار خوبی است و در جابجاییها خیلی به ما کمک کرد و جا دارد در اینجا از همکاران عزیزم در آشیانه جمهوری اسلامی ایران، هواپیمایی جمهوری اسلامی و هواپیمایی آسمان تشکر کنم چرا که واقعا فداکاری کردند و بچههای هلیکوپتری جان خود را گذاشتند. حتی در مقطعی بچههای هلیکوپتری سپاه و هلال احمر به کمک ما آمدند اما عمدتا بچههای ارتش و هوانیروز به ما کمک کردند و فداکاریهای زیادی انجام داده و ما را به همه جا بردند.
سفر: شنا کردن در اقیانوس و تنفس
رسانه: رسانه چند پهلو است و در حال حاضر مانند فضای تنفسی است که در جامعه باید باشد و انسان بدون رسانه نمی تواند زندگی کند.
سازمان ملل: سازمان ملل مرکز مدیریت جهانی است که امروز متاسفانه آنطوری که باید مدیریت نمیشود.
انرژی هستهای: انرژی هستهای به خودی خود انرژی است که توسط خداوند بنا نهاده شده اما برای ملت ما معنای دیگری دارد و به معنای عزت و استقلال است.
میدان پاستور: باور میکنید که تاکنون این میدان را به درستی ندیدهام. درست است که دفتر کار ما است اما ما به دیوار نگاه نمیکنیم، بلکه به کار نگاه میکنیم.
خانواده: خانواده همه چیز است.
فاطمه: فاطمه هم مادرمان و جدمان است.
فاطمه قادری: مادر عزیزمان است که عاشق او هستیم.
جوان ایرانی: جوان ایرانی سمبل پاکی، اراده، استعداد، هوشمندی و حرکت به جلو است.
زن ایرانی: مظهر پاکی و وفاداری و محبت و عشق.
محمود احمدینژاد: مساوی با نوکر ملت است.
تصمیمتان به کسی صدمه زده؟!
رئیسجمهور کشورمان در پاسخ به سوالی درباره آیا حرفها و تصمیمات شما به هیچ کس صدمه نزد و یا منافع هیچ کس را به ناحق از بین نبرد، گفت: پاسخ این سوال منفی است و هیچگاه ما چنین تصوری نداریم. بالاخره بین 500 تا 600 هزار نفر کارگزاران دولت حضور دارند و با توجه به قانونگذاریهای فعلی مسئولیتهای دولت بسیار گسترده، متنوع و پیچیده است.
وی افزود: ما باید تصمیم بگیریم اگر چه جهت ما عدالت بود اما در این ساختار عظیم آن چیزی که در ذهن ما بود محقق نمیشود و یا در خیلی از تصمیماتی که میگیریم فهم خود از عدالت را دنبال میکنیم اما عدالت مطلق که نیست و عدالت مطلق باید بیاید تا اعمال شود. البته در این بروکراسیها و چرخشها عدهای آسیب میبینند و خارج از اراده ما این اتفاق میافتد اما ما هیچگاه اراده نکردیم که به کسی آسیب برسانیم. تلاش کردیم که حقوق ملت را استیفا کنیم و ممکن است کسی به حقوق ملت دستاندازی کرده باشد و ما تلاش کنیم که حقوق مردم را استیفا کنیم اما این آسیبزدن نیست ولی اینکه تصمیم بگیریم و بدانیم که عدهای از مردم بر اثر آن آسیب میبینند، هرگز در دوره ما انجام نشد و ما چنین تصمیمی نگرفتیم.
رئیسجمهور تاکید کرد: در آنجاییکه قانع شدیم که تصمیم ما به حقوق ملت صدمهای نمیزند، عمل کردیم اگر چه به معنای این نیست که تصمیم ما به کسی آسیب نمیزند باید در این زمینه مثالی بزنم مثلا ما به سفر استانی میرویم در این سفرها صدها هزار نفر از مردم به خیابانها میآیند و استقبال میکنند و بسیاری از مردم میخواهند، سخن خود را به ما انتقال دهند و خواستههایی دارند حتی من در این سفرها سعی میکردم که همه اطراف را نگاه کنم ولی بالاخره عدهای از چشم میافتادند. نامهای به ما میدادند تا آن را پیگیری کنیم ولی به نتیجهای که آن فرد میخواست نمیرسید.
احمدینژاد گفت: مثلا در این سفرها 100 هزار نامه به دست ما میرسید که بر روی آن مهر «آنی، آنی» ثبت شده بود اما ما که نمیدانستیم کدامیک از آنها آنی آنی است بلکه ما به ترتیب نامهها را میدادیم و برخی از نامههای آنی وسط میافتادند و برخی دیگر به آخر میرفتند و زمانیکه نامهای به آخر میافتاد کار از کار میگذشت و نمیتوانستیم مشکل را برطرف کنیم. البته ممکن است بیاعتنایی شده باشد و در این میان بیتوجهی صورت گرفته باشد اما همه آنها غیر ارادی بوده است و هیچ گاه نخواستیم که به کسی بیاعتنایی کنیم و یا نامه کسی را پاسخ ندهیم. فکر میکنم مردم باید ما را حلال کنند و در این میان ضعیفترین فرد بنده هستند و اگر کوتاهی ها یا نقصهایی پیدا شده از مردم خواهش میکنم که ما را حلال کنند چرا که ما در حد توان خود کار کردیم و محدود هستیم. توان ما در این حد بود.
وی خاطر نشان کرد: البته در این میان ملاحظاتی نیز وجود داشت، خیلی وقتها ما میتوانستیم حرفی بزنیم اما باید شرایط کشور را میدیدیم و شرایط منطقه و وضع عمومی را در نظر میگرفتیم و باید حق بالاتری را ملاحظه میکردیم اما ما بدهکار همه ملت و خانواده شهدا، ایثارگران و آرمانهای انقلاب هستیم. بالاخره هر چه ما تلاش کنیم بدهکار هستیم و مردم باید ما را حلال کنند ممکن است مثلا دریک پروژه سد، زمینهای مردم زیر آب رفته باشد و دولت بخشی از پولها را داده باشد و بخشی را هنوز پرداخت نکرده باشد. بالاخره تا بودجه تصویب شود و یا مدیری بیتوجهی کند مسائلی بوجود میآید و مردم آسیبی ببینند اما باز هم از مردم خواهش میکنم که همه خادمان خود را حلال کنند اما اراده ما به هیچ وجه این نبود که فردی آسیب ببیند.
2004- 2024 IranPressNews.com -