روزنامه بهار: این روزها در هفته کشاورزی قرار داریم و دولتیهای این حوزه به رسم سنت این سالها گلو صاف میکنند و تلاش کشاورزان برای ماندن در عرصه تولید را به نام خود سند میزنند. بیتعارف کشاورزان
حالو روز خوبی ندارند و چند سالی است که در اندیشه مهاجرت به شهرهای بزرگتر،تاریکی شب را به روشنایی روز میرسانند. بیراه نگفتهایم اگر بگوییم کشاورزی ایران که میتوانست بیشترین تاثیرگذاری را در رشد اقتصادی و توسعه صادرات غیرنفتی داشته باشد امروز با بیتدبیری هرچه تمامتر به حاشیه رانده شده است تا شاهد مانور محصولات خارجی مشابه در بازار باشیم. صنعت کشاورزی از نفس افتاده است و بیتوجهی مسئولان و برنامهریزان اقتصادی به این حوزه فعالان این بخش را زمینگیر کرده است. چهار فصل بودن مزیت بزرگ ایران برای تبدیل شدن به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان محصولات کشاورزی در جهان است؛ مزیتی که امروز هم اگر همتی باشد میتوان شاهد شکوفایی اقتصادی در حوزه کشاورزی و صنایع تبدیلی و غذایی وابسته باشیم.
نگاهی به سیاستگذاریهای صورت گرفته در این بخش نشان میدهد که یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی کشور فاقد برنامه جامع و بلندمدت برای توسعه است و کشاورزان را دیگر توان راست کردن قامت خمیده نمانده و سنگینی واردات بیرویه محصولات کشاورزی قامت آنها را هر روز خمیدهتر از دیروز میکند. واردات یکی از سیاستهای اقتصادی دولت
در راستای کنترل تورم و تثبیت قیمت برخی از کالاهای مصرفی است که چند سال گذشته پررنگتر از هر زمان دیگری بوده است.
سیاست افزایش بیرویه واردات محصولات کشاورزی در ایران و پیامدهای زیانبار آن در تضعیف اقتصاد کشاورزی و ضربه زدن به منافع کشاورزان ایرانی، نمونهای از سیاستهای نادرستی است که نمیتوان نسبت به آن بیاعتنا بود. از واردات بیرویه در این حوزه که بگذریم بسیاری از کارشناسان و فعالان این حوزه بر این باورند که شاید اگر واردات نداشتیم باز هم اتفاق شگرفی در این حوزه رخ نمیداد. به باور این گروه از کارشناسان نبود تقویم کشت و کشاورزی سنتی در بیش از 70درصد اراضی کشور موجب شده است تا بازدهی در این حوزه در حداقل قرار گیرد و برنامههای منطقهای و محلی اجرا شده برای افزایش بهرهوری نیز به واسطه نبود انسجام و هدف مشخص راه به جایی نبرد. به باور رضا سلطانی یکی از کارشناسان و فعالان حوزه کشاورزی، در شرایطی که با کمبود منابع تولید مواجه هستیم باید روشهای تخصیص بهینه منابع بین فعالیتهای مختلف، روز به روز گسترش یابد. سلطانی در گفتوگو با «بهار» با اشاره به نقش حیاتی بخش کشاورزی در اقتصاد ملی و اشتغالزایی و تامین غذای جامعه، گفت: برای تحقق موارد ذکر شده باید منابع و ابزارهای تولید در این بخش به بهترین نحو ممکن مورد استفاده قرار گیرد تا ضمن کاهش در مصرف این منابع، سودآوری و امنیت شغلی و سرمایهای برای کشاورزان نیز افزایش یابد. وی در ادامه با بیان این مطلب که یکی از بزرگترین بحرانهای پیش رو بحران کمآبی خواهد بود، افزود: با توجه به اقلیم خشک و نیمهخشک ایران و کمبود منابع آبی، آب به عنوان یکی از عوامل محدودکننده تولید، نقش مهمی در تعیین نوع فعالیتهای زراعی دارد. وی ادامه داد: با توجه به آسیبپذیری سفرههای آب زیرزمینی در اثر برداشت بیرویه از منابع آبی، اتمام پتانسیل قابل توسعه بهرهبرداری از آبهای زیرمینی برای مصارف کشاورزی و پایین بودن راندمان آبیاری، اصلاح الگوی مصرف آب نیز در کنار اصلاح الگوی کشت باید در دستور کار قرار گیرد. سلطانی، تغییر الگوی کشت را راهکاری اساسی برای اصلاح الگوی مصرف آب دانست و گفت: متاسفانه در برخی از استانهای کشور به غلط از اقداماتی مانند تغییر محصول و یکپارچهسازی اراضی با نام الگوی کامل کشت یاد میشود. در صورتی که بنا بر تعارف آکادمیک الگوی کشت به معنی سهم زیرکشت و نوع محصولات مختلف زراعی در یک منطقه است. وی افزود: در الگوی کشت تصمیم به اینکه کدام محصول با استفاده از چه عوامل تولیدی، با چه روشی و به چه مقدار تولید شود مهم بوده و در اولویت قرار دارد.
به گفته این کارشناس حوزه کشاورزی، با تغییر الگوی کشت در تولید محصولاتی که به آب زیاد در طول دوره رشد خود نیازمند هستند به سمت محصولات با مقاومت بالاتر نسبت به کمآبی و محصولاتی که سازگاری بیشتری با شرایط اقلیمی کشور دارند میتوان گامی در جهت مدیریت صحیح مصرف آب و افزایش بهرهوری برداشت. وی با بیان این مطلب که تنظیم و اجرای الگوی کشت مناسب محصولات زراعی و باغی تحتتاثیر عوامل مختلفی صورت میگیرد، فاکتورهای تاثیرگذار را به سه بخش طبیعی، اقتصادی و اجتماعی دستهبندی کرد و گفت: در فاکتورهای طبیعی ساختمان خاک، اقلیم و مقدار آب آبیاری در دسترسی بسیار تاثیرگذار هستند. وی افزود: در فاکتورهای اجتماعی نیز نمیتوان از نقش گروههای زارعان غافل شد. سلطانی فاکتورهای اقتصادی را تاثیرگذارترین عامل در تداوم کشاورزی و جذابیت توسعه آن دانست و گفت: قیمت تمامشده محصول برای زارع، قابلیت عرضه در بازار، سطح تکنولوژی در اختیار، نیروی انسانی موجود، اعتبار و وضعیت صنعتی منطقه، حملونقل و دسترسی
به اطلاعات میتواند جذابیت سرمایهگذاری در این صنعت را افزایش داده و زمینههای جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی را
فراهم کند. براساس این گزارش نبود برنامه جامع برای توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی در کنار بخش کشاورزی یکی از معضلاتی است که موجب افزایش ضایعات و خامفروشی در برخی از محصولات شده است. اهمیت توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی در مناطق کشاورزی به اندازهای است که کارشناسان معتقد هستند با احداث و توسعه صنایع تبدیلی میتوان محصولات و فرآوردههای مختلف کشاورزی را که در مناطق روستایی تولید میشود برای تکمیل زنجیره تولید به این صنایع منتقل و با حفظ خواص محصولات غذایی کشاورزی، کیفیت محصول و ارزش آن را افزایش داد و کالاهایی متنوع از بخش کشاورزی به دست آورد. بر همین اساس است که اقتصاددانان نیز بر این باورند که این اقدام ارزش افزوده بالاتری ایجاد میکند و در نهایت به توسعه اقتصادی و افزایش اشتغال در مناطق روستایی منجر میشود. نگاهی به برنامهها و سیاستهای جاری در بخش کشاورزی نشان میدهد که با وجود اهمیت این موضوع در چند دهه اخیر و بهویژه در سالهای اخیر اتفاق خاصی در راستای رسیدن به توسعه پایدار در بخش کشاورزی و صنایع تبدیلی و تکمیلی رخ نداده است.
در همین رابطه محمود غفاری یکی از کشاورزان و دانشآموختگان این رشته با اشاره به مغفول ماندن بخش کشاورزی در سیاستهای کلان اقتصادی و نگاهبخشی مدیران وزارت کشاورزی به این صنعت به «بهار» میگوید: نزدیک به30درصد از محصولات کشاورزی در فاصله برداشت تا فرآوری و مصرف دچار ضایعات میشود. این در حالی است که میتوان با این مقدار ضایعات غذای 15میلیون نفر را تامین کرد.
غفاری با بیان این مطلب که صنایع تبدیلی و تکمیلی به تکنولوژی ساده و ماشینآلات سبکی نیاز دارد که به آسانی میتوان آنها را در مناطق روستایی ایجاد کرد، گفت: بخش سنتی کشاورزی زمانی به رشد و توسعه واقعی میرسد که همزمان با رشد تکنولوژی در دیگر بخشهای اقتصادی، از تکنولوژی نو بهره بگیرد و ارتباط تنگاتنگی با سایر بخشها داشته باشد.
براساس این گزارش نبود صنایع تبدیلی در مراکز تولید و فاصله بسیار زیاد برخی از واحدهای موجود با مرکز تولید مشکلات عدیدهای را برای کشاورزان رقم زده است که یکی از آنها نوسانات شدید قیمت در برخی از محصولات کشاورزی از جمله سیبزمینی، پیاز و گوجهفرنگی است. در همین رابطه مصطفی جهانشاهی یکی از کشاورزان نمونه در تولید سیبزمینی به «بهار» گفت: سیبزمینی یکی از محصولات مزیتدار است که تولیدکنندگان این محصول نیز همچون تولیدکنندگان سایر محصولات از نبود تقویم تولید و صنایع تبدیلی رنج میبرند. جهانشاهی با اشاره به اتفاقات سال گذشته در این بخش که رها کردن محصول در زمین به واسطه نداشتن توجیه اقتصادی را منجر شد، افزود: تولید سیبزمینی در کشور میتواند با بهرهگیری از صنایع تبدیلی و جانبی به یکی از شاخصترین بخشهای حوزه کشاورزی تبدیل شود. وی ادامه داد: در صورتی که سیاستگذاران این حوزه از جنس فعالان این بخش باشند، میتوان این امید را داشت که صنعت کشاورزی بتواند بخشی از اشتغال مورد نشر دولتها را ایجاد کند. گفتههای کشاورزان و کارشناسان این حوزه نشاندهنده بیبرنامگی دولتیها در ساماندهی یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی کشور است؛ بخشی که میتوان با رشد و توسعه آن بسیاری از معضلات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی را برطرف کرد و با کاهش بیکاری و مهاجرت به شهرهای بزرگ مانع از بروز بسیاری از ناهنجاریهای فعلی در کشور شد. پس چه خوب بود در هفته کشاورزی مدیران به جای برگزاری نشستها، همایشها و... به فکر راهی برای توسعه پایدار بخش کشاورزی پیدا میکردند؛ راهی که دولتهای آینده نیز فارغ از هرگونه گرایش سیاسی با آرامش در آن قدم بزنند.
2004- 2024 IranPressNews.com -