روزنامه بهار: از آن روز که محمود احمدینژاد در برنامه ویژه خبری شبکه دو آمد و برنامههایش را برای دولت آیندهاش توضیح داد، هشتسال میگذرد، از روزی که شهردار جوان تهران آمده بود تا بهقول خودش دولت غربزده اصلاحات را تبدیل به یک دولت راستگرا کند و کشور را از وضعیت آن زمانش نجات دهد. محمود احمدینژاد آمده بود تا برنامههای ویژهاش را برای حوزههای مختلف سیاسی و اجتماعی بهاجرا درآورد و در بین حرفهایش این زنان بودند که خلاف حرفهای همه نامزدهای ریاستجمهوری، جایشان در برنامههای او مشخص نبود. احمدینژاد در آن زمان وقتی با او از نگرانیهای مردم درباره برنامههای ویژه او برای زنان و شایعه برخورد با وضعیت حجاب زنان گفتند، گفت که مسئله زنان ایرانی را «موی زنان» نمیداند. اگر در روزهای قبل از انتخابات سال 84 او همین یک جمله را درباره زنان زد، چهارسال بعد و در روزهای پرسروصدای قبل از انتخابات ریاستجمهوری دهم و وقتی که همه نامزدها برنامهها و منشورهایشان را درباره زنان منتشر میکردند، اینبار ترجیح داد که همان یک جمله را بر زبان نیاورد و بشود تنها نامزدی که برای زنان برنامهای ندارد.
حالا هشتسال از شروع ریاست محمود احمدینژاد بر دولت گذشته و او و وزیرانش دو ماه دیگر فرصت دارد تا دفترودستکهایشان را جمعوجور کنند و از ساختمان معروف خیابان پاستور بروند. در هشتسالی که از ریاست محمود احمدینژاد، کسی که حالا کمتر کسی از حامیان اولیهاش پشت سرش ایستادهاند، گذشتهاست این زنان بودهاند که باوجود جانداشتن در برنامههای اولیه رییسجمهوری، فرازونشیب بسیاری را از سر گذراندهاند؛ از خیابانها گرفته تا دانشگاهها، از خانهها تا محلهای کار، هریکشان پر بودهاند از برنامههایی که دولت نهم و دهم برای زنان اجرا کردهاند و حامی اصلیشان هم جایی نبوده جز مرکز امور زنان و خانواده ریاستجمهوری؛ مرکزی که سالهاست بهعنوان تنها نهاد ویژه برای زنان و امورشان شناخته میشود و بعد از رویکارآمدن دولت نهم، نامش از نام همیشگی «امور مشارکت زنان» به «امور زنان و خانواده» تغییر کرد.
از سال 84 تابهحال، مرکز امور زنان و خانواده ریاستجمهوری، سه رییس عوض کرده است: نسرین سلطانخواه، زهره طبیبزادهنوری و مریم مجتهدزاده؛ سه نفری که یک هدف بین همهشان مشترک بوده: تحکیم بنیان خانواده. بودجه هم برای رساندن این افراد به هدفشان مهیا بود؛ افزایش بودجه از سهمیلیارد تومان در دوران اصلاحات به هفتمیلیارد تومان؛ موضوعی که این
سه نفر همیشه از آن به عنوان یکی از افتخارات مرکز امور زنان و خانواده ریاستجمهوری نام میبرند.
طبیبزاده،حامی تمامقد لایحه حمایت از خانواده
اولین رییس مرکز امور زنان، نسرین سلطانخواه، فقط ششماه توانست ریاست این مرکز را با نام جدیدش برعهده داشته باشد و انتخابشدنش در شورای شهر تهران اجازه فعالیت بیشتر را در این مرکز به او نداد. بعد از آن بود که زهره طبیبزاده نوری، یکی از سرسختترین پشتیبانهای محمود احمدینژاد بر سر کار آمد و ریاست مرکز امور زنان را برعهده گرفت. او که پیش از آن، رییس دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی بود و عضویت در شورای فرهنگی-اجتماعی زنان در دولت نهم را در سابقهاش داشت، با ورودش به مرکز امور زنان، سونامی تغییراتی را در این مرکز که او بیشتر دوست دارد آن را «ستاد» بنامد، راه انداخت که کمترکسی آنها را پیشبینی کرده بود. جمعشدن پول در مرکز امور زنان و تغییر در نحوه تخصیص بودجه، یکی از بزرگترین تغییراتی بود که با آمدن طبیبزاده در این مرکز اتفاق افتاد. اگر در دولتهای قبلی، این وزیران بودند که بودجه مستقل برای زنان را به مشاورانشان در امور زنان اختصاص میدادند در دولت نهم داستان عوض شد و در دولت نهم همه بودجه این مجموعهها در اختیار مرکز امور زنان و خانواده قرار گرفت تا این مرکز براساس برنامههای پیشنهادی هر دستگاه بودجه لازم را به آنها بدهد؛ موضوعی که حالا روندش عوض شده و در چندماه گذشته مسئولان مرکز امور زنان در دولت دهم به ریاست مریم مجتهدزاده و در آستانه رفتنشان از این مرکز، آنقدر به مجلس رفتند و آمدند تا با واسطهگری اعضای فراکسیون زنان مجلس توانستند نمایندگان را راضی کنند تا با تخصیصدادن یکدرصد بودجه دستگاههای اجرایی به امور زنان موافقت کنند و بگذارند این خود روسای دستگاههای اجرایی باشند که بودجهشان را درباره مرکز امور زنان تعیین و خرج کنند.
زهره طبیبزادهنوری، بهعنوان دومین رییس مرکز امور زنان در دولت نهم، آمده بود تا روند نگاه دولت را به زنان با نگاه دولت اصلاحات متفاوت کند؛ دولتی که بهقول او «با نوعی گرایش و شیفتگی نسبت به غرب و با اعتقاد به بحث اولویت توسعه سیاسی، تلقی متفاوتی نسبت به مسئله آزادی زنان و افراط در بحث مشارکت اجتماعی آنان داشت.» او که بهقول خودش مجموعهای را تحویل گرفته بود که از نظر سیاسی-اعتقادی در تضاد 180درجهای با رویکردهای دولت نهم داشت، مخالف الحاق ایران به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان بود و هر چندوقت یکبار خوشحالیاش را از ردشدن این لایحه در شورای نگهبان، تمامشدن همزمان دولت هشتم در آن زمان و متوقفماندن این لایحه اعلام میکرد. طبیبزاده که با حذف کلیشههای جنسیتی از کتب درسی و پیگیری و مطالبه بحث برابری حقوقی زن و مرد در دولت هشتم مخالف بود، حمایتش را از طرح تفکیک جنسیتی در رشتههای دانشگاهی اعلام میکرد و تهیه خبرنامه، نشر کتاب، برگزاری همایشها و تغییر ظاهر گرافیکی سایت مرکز امور زنان را از نکات مثبت عملکردش در این مرکز میداند، اما لایحه پرسروصدای حمایت از خانواده، در زمان ریاست طبیبزاده در دولت تصویب شد و میزان زیاد انتقادها و اعتراضها به آن باعث شد تا عملکرد او بهدلیل حمایت همهجانبهاش از این لایحه که ماده 23 آن درباره ازدواج مجدد مردان بود باعث انتقاد بسیاری به آن شده بود، زیر سوال برود. طبیب زاده بعد از گذشتن سهسالونیم از ریاستش در مرکز امور زنان از سمت خود استعفا داد و یکی از دلایل استعفا را ساختار نامناسب این دستگاه برای پیگیری مطالبات زنان و فقدان ساز و کار قانونی برای تاثیرگذاری بر فعالیتهای اجرایی اعلام کرد. او حالا نماینده مجلس نهم و عضو فراکسیون زنان آن است؛ فراکسیونی که او در جلساتش شرکت نمیکند و فعالیت در حوزه زنان را به دیگر نمایندگان زن سپرده است.
بازگشتن زنان به خانه، سیاست کلی مرکز امور زنان
در چهار سال اخیر
شش ماه بعد از استعفای طبیبزاده بود بود که مریم مجتهدزاده ریاست این مرکز را برعهده گرفت. او که مدرک کارشناسیارشد آموزش پرستاری بهداشت دارد بهمحض ورود به مرکز امور زنان، تمام برنامههایش را فقط روی یک چیز متمرکز کرد: خانواده و تحکیم آن. او ستاد ملی زن و خانواده را در این مرکز تشکیل داد و پیشگیری از فروپاشی و تزلزل، کاهش و کنترل آسیبها و کاهش پیامدهای ناشی از طلاق در کشور را از اهداف اختصاصی آن دانست. بیمه مهریه، دورکاری زنان، افزایش مرخصی زایمان برای زنان کارمند از سهماه به 9ماه از طرحهایی که بود که در چهارسال گذشته از سوی مسئولان مرکز امور زنان مطرح شده و البته هنوز به نتیجهای نرسیده است. استخدام دو زن در یک پست بهصورت نیمهوقت با حقوق و مزایای نیمه، یکی دیگر از طرحهای مرکز زنان و خانواده برای حمایت از مادران است که در این سالها در این مرکز مطرح شده و البته به نتیجهای نرسیده است.
تدوین سیاستهای مربوط به افزایش جمعیت و افزایش انگیزههای باروری یکی از دیگر طرحهایی است که در چهارسال گذشته بهطور جدی در این مرکز دنبال شده است؛ مسئولان این مرکز حتی لایحه مرخصی سهساله به دانشجویانی را که مادر میشوند، تصویب کردند و بعد از آن هم گفتند که بهازای هر فرزند، به مادران شاغل یک سال سنوات داده میشود. مسئولان مرکز امور زنان تصویب لایحه «تقلیل ساعت کاری زنان شاغل از 44ساعت به 36ساعت در هفته» را همیشه جزو افتخاراتشان دانستهاند؛ لایحهای که یکبار دولت آن را رد کرد، اما دوباره درهیان وزیران طرح و با آن موافقت شد. بسته تشویقی شورایعالی انقلاب فرهنگی برای افزایش جمعیت، یکی از دیگر طرحهایی بود که سال گذشته مرکز امور زنان پشت آن ایستاد؛ بستهای که موارد متعددی را برای زنانی که مادر میشوند در نظر گرفته بود؛ از هدایای نقدی و سکه گرفته تا تسهیلات شغلی و وام مسکن؛ تشویقهایی که بهدلیل معلومنبودن محل تامین اعتبار آنها، هنوز تکلیف اجراییشدن یا نشدن آنها اعلام نشده است.
یکی از سیاستهایی که در دوره چهارساله مرکز امور زنان به ریاست مریم مجتهدزاده مانند دولت نهم دنبال شد، حذف بعضی از رشتهها برای زنان در دانشگاهها بود؛ موضوعی که با حمایت مسئولان مرکز امور زنان سال گذشته باعث شد تا 14رشته دانشگاهی برای دختران از دانشگاههای کشور حذف شود و بعد از آن مجتهدزاده در پاسخ به تمام انتقادهایی که دراینباره وجود داشت، فقط یک جمله را بر زبان آورد: قانونی است. حمایت همهجانبه دولت دهم از دورکاری زنان و طرحهای کمکردن ساعات کاری زنان آنقدر پیش رفت که باعث شد نرخ بیکاری زنان که در سال 85، 14درصد بود در سال 91 به 20درصد برسد و حدود 930هزار از زنان را از چرخه کار ایران خارج کند.
حالا و به فاصله دو ماه مانده تا تمامشدن عمر دولت دهم، مریم مجتهدزاده و معاونانش باید صندلیهایشان را کمکم تحویل دولت جدید بدهند؛ دولتی که نامزدهای تصدیاش با اینکه کموبیش در حرفهایشان از زنان و مسائلشان حرفهایی به میان آوردهاند، اما این مرکز امور زنان، حالا چه با پسوند «خانواده» چه «مشارکت» بوده که نامش بین حرفها و شعارهای متعدد آنها گم شده است.
نظرات تعدادی از فعالان حقوق زنان و کارشناسان فعال در حوزه زنان درباره عملکرد هشت سال گذشته مرکز امور زنان در گفتوگو با «بهار»
نام سمت ارزیابی اظهارنظر
شهلا اعزازی جامعهشناس ضعیف از نظر من این مرکز اساسا برای زنان کاری انجام نداد. همه طرحهایی که این مرکز در حوزه زنان ارائه داد، بودجه نداشت و از طرف دیگر باید بگوییم که کلا این مرکز در هشت سال گذشته مرکز امور خانواده بوده است نه امور زنان. مسئولان این مرکز در حوزه خانواده هم هر طرحی را که ارائه کردند، در پیچوخمهای اداری ماند و به نتیجهای نرسید.
اشرف بروجردی معاون اجتماعی وزیر کشور دولت اصلاحات خیلی ضعیف برای ارزیابی عملکرد این مرکز باید خروجی آن را بررسی کنیم. ما در این هشت سال دیدیم که چیزی جز شعار و طرحهایی برای خانهنشینکردن زنان، از سوی مرکز امور زنان دنبال نشد. این مرکز افزایش باروری زنان و انداختن وظیفه افزایش جمعیت بر گردن زنان را از اصلیترین وظایف خودشان میدانست. از سوی دیگر در این هشت سال برنامههای ما درباره زنان در عرصههای بینالمللی بسیار ضعیف بود. سوال ما اینجاست که در حال حاضر در تصمیمگیریهای کلان جامعه انسانی، در جنگ و صلح، در مواضع سیاسی بینالمللی جای زنان ما کجاست. همه اینها در برنامههای مرکز امور زنان مفقود است.
شهلا میرگلوبیات عضو فراکسیون زنان مجلس نظری ندارم در یک سال گذشته فراکسیون زنان مجلس دو جلسه عمومی با مسئولان امور زنان داشته و ارتباط اعضای فراکسیون با مسئولان این مرکز بد نبوده است.
درباره عملکرد مسئولان این مرکز حرف دیگری نمیزنم.
فرحناز قندفروش مدیرکل سابق امور زنان و خانواده استانداری تهران خوب به نظر من عملکرد مرکز امور زنان بهویژه در چهارسال اخیر خوب بوده است، ولی از نظر من مدیران دولتی باید فضا را برای فعالیت این مرکز بیشتر از این فراهم میکردند. به نظر من خانم مجتهدزاده در حد توانش کار کرده است و کارنامه قابل قبولی دارد، زیرا زمانی که او مسئولیت این مرکز را برعهده گرفت، آرامش در این مرکز برقرار شد، زیرا مدیریت خانم طبیبزاده، این مرکز را متشنج کرده بود. در کل انتظار ما این بود که دولت در حوزه زنان فعالتر عمل کند و فکر نکند که اگر یک معاونت یا وزارت را به زنان بسپارد، دیگر لازم نیست کاری کند.
سهیلا جلودارزاده نماینده مجلس ششم خیلی ضعیف در این هشت سال، هیچ اقدام قابل توجهی در حوزه زنان مشاهده نکردهایم. هر دولتی که روی کار میآمد مصوبات مجلس یا دولت قبل را در حوزه زنان اجرا میکرد، اما این دولت نهتنها آن مصوبات را اجرایی نکرد، بلکه قوانین مربوط به زنان را به هیچ عنوان ندید و در بعضی مواقع هم قوانینی را مطرح میکرد که بسیاری از زنان نسبت به آن معترض بودند؛ برای مثال قانون حمایت از خانواده که مرکز امور زنان خانواده هم مانور تبلیغاتی بسیاری درباره آن انجام داد، در حقیقت موضوعی بود که دست زنان را درباره ازدواج مجدد همسرانشان میبست. این قانون به هیچ عنوان به نفع جامعه زنان نبود. دولت با این مصوبه موضوع چندهمسری را در جامعه رواج داد؛ موضوعی که به هیچ عنوان خوشایند زنان نیست. موضوع دیگر بیمه زنان خانهدار است. دولت نهم زمانی که روی کار آمد، وعده داد که تمام زنان خانهدار بیمه میشوند، اما حالا باید پرسید تاکنون چند زن خانهدار بیمه شدهاند و چه اقدام قابل توجهی در حوزه زنان خانهدار انجام شده است. متاسفانه دولت در هشت سال گذشته، قوانین مربوط به زنان را محدود کرد و بسیاری از قوانین هم اجرا نشدند. در این چند سال بدترین توهینها به زنان شد؛ محدودکردن دختران در بعضی از رشتههای تحصیلی و تکجنسیتیکردن دانشگاهها از بدترین رفتارهای دولت در حوزه زنان بود.
2004- 2024 IranPressNews.com -