روز گذشته چند اتفاق جالب در فضای انتخابات کشور افتاد. سه نامزد ائتلافی به دیدار سران جامعتین رفتند و با آیت الله یزدی و آیت الله مهدوی کنی دیدار کردند. دیدار موثری بود. آیت الله مصباح یزدی هم اصلح دیگری را معرفی کرد و پایداری راهش باز شد. از این پس با انگیزه بیشتری برای کاندیدای اصلح آیت الله کار می کنند. با آمدن حسن روحانی به رسانه ملی هم یخ برنامه های تبلیغاتی شکست. سخنان هیجانی حسن روحانی شاید بر دیگر برنامه ها نیز موثر باشد. و آخر اینکه طی یکی دو روز گذشته چند نفر تلاش کردند شایعه حمایت رهبری از یک کاندیدای خاص را تکذیب کنند. صبحانه الف این چند خبر را تحلیل می کند.
دو زانوی ادب ائتلاف مقابل جامعتین
علی اکبر ولایتی و محمدباقر قالیباف و غلامعلی حدادعادل خدمت جامعتین رسیدند. سران جامعه روحانیت و جامعه مدرسین قم حرف ها را شنیدند و توصیه هائی نیز داشتند. حرف نهائی آیت الله مهدوی کنی و آیت الله یزدی به اضلاع ائتلاف این بود که به رقابت ادامه دهید و هر سه در صحنه بمانید و البته نباید در این رقابت همدیگر را تخریب کنید.
از این پس با طیب خاطر فعالیت خواهند کرد.
خدمت علما رسیدن امری است پسندیده و سنتی است درس آموز و کارگشا. چه گره هائی از سیاست که بدست روحانیت باز شده است. شاید به همین دلیل است که امام فرمود دستتان را از دامن جامعه مدرسین کوتاه نکنید. اما یک واقعیت هم وجود دارد. فهم توصیه دیروز علما، خیلی هم امر غامض و پیچیده ای نبود. با کمی تامل و سعه صدر و هوشمندی می شد پیش از این نیز به همین نقطه رسید و کمتر هزینه داد.
البته این بحث هم در جلسه مطرح شد که ممکن است بجای یک نفر کاندید نهائی دونفر معرفی شوند تا اگر به هر دلیلی یک کاندیدا از ائتلاف رایش شکسته شد، دیگری بفریاد برسد.
در هر صورت ائتلاف می تواند یک عهد اخلاقی باشد. اعضا با هم رقابت کنند و البته همدیگر را نیز تخریب نکنند. حرف گوشه دار هم به یکدیگر نزنند.
اصلح دیگر از آیت الله
آیت الله مصباح یزدی روز گذشته اصلح دیگری را معرفی کرد. بعد از روزها کشمکش داخلی جبهه پایداری، حضرت علامه بالاخره کار را یکسره کرد. آیت الله مصباح این روزها بجز علاقه مندان همیشگی خود، طرفداران سیاسی زیادی هم پیدا کردند. اخیراً در برخی محافل شهر قم وقتی نام ایشان برده می شود، عده ای صلوات می فرستند. حضور آیت الله مصباح در راس جبهه پایداری هم برکت است و هم نعمت. ایشان هم مشوق سیاسی هستند و هم سیاستگذار راهبردی و هم باعث می شوند این جریان که اخیراً اختلافات داخلی آنها بیشتر شده است با محوریت ایشان روی پای خود بایستند.
اما آیت الله مصباح این روزها به اصلح دیگری رسیدند و سعید جلیلی را معرفی کردند. ایشان تاکید کردند که چون خیلی وی را نمی شناختند لنکرانی را اصلح خواندند. آیت الله مصباح پیش از رد صلاحیت و انصراف لنکرانی گفته بودند که ۷ سال است روی این موضوع فکر می کنم. بینی و بین الله بین آسمان و زمین اصلح مثل لنکرانی نیافتم.
اما اصلح آیت الله را شورای نگهبان برنتافت. ردصلاحیت شد. بعد هم بنام جلیلی انصراف داد. اما باقی پایداری همراهی نکردند و تصمیم لنکرانی را خودجوش و مستقل دانستند. همین امر باعث شد عده ای در پایداری دودل باشند. آیت الله راه را باز کرد.
اما یک سوال ساده از محضر بزرگ
آیت الله می فرمایند ۷ سال است به لنکرانی فکر می کنند و بین آسمان و زمین او را اصلح یافتند. یعنی یک سال بعد از اینکه فرمودند وجود مقدس امام عصر برای پیروزی احمدی نژاد دعا می کنند و آن تعابیر آسمانی را بکار بردند، به گزینه اصلح دیگری فکر می کردند. امروز کمتر از یک هفته از قسم شان درباره «لنکرانی اصلح» می گذرد که می فرمایند از جلیلی شناخت نداشتم. آیت الله هنوز با جلیلی دیدار نداشته و این مهم را در مشورت با دوستان یافته است. سوال این است که جسارتا بهتر نبود طی این هفت سال، کاری که در این چند روز انجام شد را صورت می دادند؟ چرا بدون شناخت از جلیلی، لنکرانی را اصلح دانستند. چرا بدون تحقیق از اهل سیاست و تدبیر، اصلح انتخاب می کنند. هیچ بعید نیست اگر الان نسبت به غرضی هم تحقیق کنند بین آسمان و زمین وی را اصلح معرفی کنند. اول باید همه را شناخت بعد اصلح معرفی کرد.
وقتی در کمتر از یک هفته می شود بین آسمان و زمین اصلح دیگری یافت چرا باید به اسم یک پروژه هفت ساله امر بر تکلیف نمود؟
البته همان زمان که جلیلی آمد، جوانان پر شور و اهل تحلیل پایداری ها بودند که اعتقاد داشتند سیاست به فتوا نیست و راه خود جدا کردند و اصلح را زودتر از آیت الله شناختند.
با این حال مشورت کردن درباره هر موضوعی باید با اهلش صورت گیرد. هنوز دیر نشده است. جبهه پایداری می تواند باز هم تحقیق کند. شاید اصلح را در غرضی دید. شاید هم قالیباف و ...
روحانی یخ شکن
حسن روحانی دیشب برنامه های تبلیغاتی سیما را از سردی خارج کرد. حرفهای هیجانی و انتقادی و صریح روحانی را خیلی ها می پسندند. مردم صراحت را دوست دارند. آنچه تاب نمی آورند بی ادبی و بی اخلاقی است. برخی کاندیداها فکر می کنند اخلاق تبلیغاتی یعنی کلی گویی. «شاه بیت» روحانی یک جمله بود: « فقط متهمین فساد سه هزار میلیاردی نباید به دادگاه بروند بلکه مسببان وضعیت اقتصادی فعلی هم باید در دادگاه مردم پاسخگو باشند.»
یا اینکه:« اگر افراط نبود ۴ سال پیش نه اردوکشی خیابانی را شاهد بودیم و نه زندان و نه به قوه قضاییه نیاز بود و باید بگویم که اگر در مسیر اعتدال باشیم میتوانیم کشور را به خوبی اداره کنیم.»
حرفهای دیگری هم زد که رنگ صراحت داشت. سخنانش پرهیجان بود و مجری را هم با خود می کشید. نشان داد که آخوند است و منبری. اما سخنان دیشب شیخ بی پاسخ نخواهد ماند. جلسه شبانه دولتی ها بلافاصله تشکیل شد. تصمیم دارند پاسخ دهند. برنامه ریزی شده است تا از سیما وقت بگیرند تا پاسخ دهند. باید منتظر ماند و دید.
درگوشی های اتاق زیرشیروانی
جدید نیست. همه دوره های انتخاباتی چنین اخباری بصورت درگوشی و محفلی شنیده شده است. اخباری که از اتاق های زیر پله ای و زیرشیروانی ستادها خارج می شود. خبری که با چشم و ایما و اشاره می چرخد. با صدای آرام و بدون جوهر:« نظر آقا هم بر ایشان است.»
این روزها می گویند نظر آقا بر بهمان کاندیدا است. بیت نیز از فلانی حمایت می کند. باهنر اما به سبک خود تکذیب کرد. لاریجانی هم در جلسه با نمایندگان از دیدارش با رهبری گفت و اینکه ایشان فرمودند به احدی نظر ندارم. حتی به نقل از رهبری گفت که ایشان فرمودند خودم هم هنوز به جمع بندی نرسیدم.
البته خود رهبری بارها و بارها به این موضوع اشاره کرده اند که هیچ کس از رای من خبر ندارد و از احدی حمایت نخواهم کرد. اما امان از ظاهر گرایان. با این حال بد نیست تکذیب جدی تری هم از نهادهای موثرتر صورت گیرد.
جالب این است که این شایعه درباره فردی است که درباره اش گفته می شود؛ تنها کسی است که بدون اطلاع و استمزاج از نهادهای صاحب صلاحیت پا به رقابت انتخاباتی گذاشته است. بماند تا بعد.
سه شنبه، 7 خرداد ماه 1392 برابر با 2013-05-28 ساعت 11:052004- 2024 IranPressNews.com -