دانشجونیوز: یکم خرداد ماه 1392 برای خامنه ای روز بزرگی است؛ روز تحقق رویایی که دو دهه انتظارش را می کشیده است. رویای یک دستی تمام عیار قدرت. جراحی 22 خرداد 1388 اگرچه خونین و درناک و پرهزینه اما در نهایت موفقیت آمیز بود اما منجر به حذف کامل مخالفان از دستگاه قدرت رسمی نشد. جراحی اردیبهشت 92 اما ماهرانه، چندمنظوره و با حداقل هزینه و خونریزی بود. شرایط صبحگاه 1 خرداد را شاید بتوان به این نحو فرموله کرد:
1. "گام نهایی" بسیار هوشمندانه برداشته شد و سه گروه از مزاحمین به محاق رفتند. تیم دولت و حامیانش به راحتی به حذف شدند و شاید برای همیشه فرصت عرض اندام در فضای سیاسی را از دست دادند. تقریباً تمامی طیف های اطلاح طلبان از میانه روترین ها تا طیف های رادیکال تر کیش و مات شدند. حتی حمایت آشکار و پیدا بخشی از روحانیت محافظه کار هم به داد آنها نرسید. خاموش ترین رقیب بالقوه که حذف آن از دیدگان بسیاری پنهان ماند اما مصباح یزدی و حواریونش بودند. ولایت مطلقه نباید به هیچ نیرویی مقید گردد حتی اگر این نیرو مجیزگوترین و در ظاهر وفادارترین باشد. میز شامی که مصباح به مفخرترین شکلی برای خامنه ای مهیا می کرد تا شاید خود هم روزی بر سرآن بنشیند به ناگاه به او خیانت کرد. گناه مصباح معرفی گزینه، در برابر گزینه رهبر یعنی جلیلی مخوف بود.
2. خطر جنگ تمام عیاری که به سرنگونی منجر شود تقریباً رفع شده و بی سر و صدا از گزینه های روی میز برداشته شده است. رهبر از پیش آمادگی خود را برای نشان دادن یک عکس العمل محدود برای حفظ آبروی نظام به یک حمله محدود به تاسیسات هسته ای اعلام کرده است. او بدون تردید مراقب است تا عکس العمل به حدی شدید نشود که اسرائیل و غرب از سر ناچاری وارد یک جنگ تمام عیار شوند و تاج از سر حضرتش فرو افتد.
3. جنگ سوریه به بهترین شکلی پیش می رود. مخالفین روز به روز متفرق تر و بدنام تر میشوند و از توان عملیاتیشان کاسته می شود . بخشی از مخالفین خصومتی عمیق با اسرائیل دارند و این خود شاید برگ برنده ای در آینده باشد. ارتش تقریبا مداوما در حال پیشروی است و هژمونی اسد دوباره در حال برقرار شدن است با این تفاوت که او دیگر هیچ استقلالی از خود ندارد و از فرط دیون سنگینش به رهبر ایران به دست نشانده او بدل شده است. حزب الله که پیش از جنگ داخلی به علل مختلف از جمله ظن دست داشتن سوریه در ترور عماد مغنیه روابطی سردتر و سردتر با اسد پیدا میکرد، امروز دوشادوش ارتش سوریه در حال پس گرفتن شهرها است.
4. تحریم ها نتوانسته اند آنچنان که انتظار میرفت یا حکومت را در پیگیری برنامه هسته ای مردد کنند و یا مردم را وادار به اعتراضات جدی نماید. این تحریم ها به علت ماهیت تدریجی تأثرگذاریشان و همچنین به علت توانمندی حکومت در دور زدن بخشی از آنها عملاً باعث شده اند تا سطح انتظارات مردم همزمان با افت وضعیت عینی معیشتشان افت کند و منجر به ایجاد جنبش های اعتراضی اثرگذار نشود.
5. نهادهای سرکوب تقریباً هرگونه تحرک مخالفان داخلی را تحت کنترل و مدیریت دارند و شاخه های خارج از کشور سازمانهای امنیتی نیز تقریباً موثر عمل می کنند. رهبران جنبش سبز و بسیاری از شخصیت های تأثیرگذار آن مدتهاست در حصر و حبس هستند و بدنه میانی نیز چشم انداز، توان، و سازماندهی لازم برای دست زدن به اعتراضات قابل توجه را از دست داده است. در خارج نیز مخالفان از یکدستی، انگیزه و سازماندهی کافی برای تأثرگذاری فوری و قابل توجه برخوردار نیستند.
زمان آن رسیده است که مخالفان حکومت ایران دست از امیدواری بردارند! اما از امیدواری های کوتاه مدت، جدای از عمل و مقطعی. از امید اینکه رهبر ایران گول بخورد و با دست خود راه سازمان یابی و قدرت گرفتن مجدد برای آن ها را فراهم آورد. هیچ عقل سلیمی دروازه های قلعه ای را که با مصائب فراوان از دشمن زدوده است، به خاطر نصایح و غرغرهای مداوم بر روی آنها نمی گشاید. حال هر چقدر که بخشی از این دشمن نجابت به خرج دهد، از اتحاد با دشمنترها! بپرهیزد و با زبان ملایم صحبت کند. اگر کسی در میان مخالفان داخلی و خارجی هست که امیدهای کوتاه مدت برای تغییر دارد و خود را برای یک "مبارزه" مثلاً یک ساله آماده کرده است شاید یکم خرداد زمان خوبی باشد که "دنباله کار خویش گیرد".
ایران یکم خرداد 92 به اپوزیسیونی نیاز دارد که با حکومت تعارف نداشته باشد. اپوزیسیونی که وقتی رهبر می گوید انتخابات آزاد پروژه دشمن است فوراً عقب نشینی نکند. یا شجاعت دفاع از نظارت بین المللی بر سلامت انتخابات و درخواست برای فشارهای فزاینده برای تحقق آن را داشته باشد و یا حمیت سازماندهی جدی برای یک دهه مبارزه خستگی ناپذیر و یا هردوی آنها را. اپوزیسیونی که به جای شعار دادن به دنبال درس گرفتن از تجربیات دیگر کشورها در گذار به دموکراسی باشد.اپوزیسیونی که شجاعت خیره شدن در چشمان دشمنش را داشته باشد.
2004- 2024 IranPressNews.com -